جاناتان دیوید‌ هایت متولد ۱۹ اکتبر ۱۹۶۳ در آمریکا، روان‌شناس اجتماعی و استاد تمام وقت دانشکده تجارت و اقصاد اِسترن در دانشگاه نیویورک می‌باشد. «برای نخستین بار، در سال ۱۹۹۱ در پارک ملی گریت اسموکی، واقع در ایالت کارولینای شمالی، اسب‌سواری کردم. در کودکی سوار بر اسبی شده بودم که فردی آن را با ریسمانی هدایت می‌کرد؛ اما این نخستین بار بود که به‌تنهایی و بدون هیچ ریسمانی سوار اسب می‌شدم. البته تنها نبودم؛ هشت سوارکار دیگر نیز بودند که یکی از آن‌ها محیط‌بان پارک بود.

جاناتان هایت ده اندیشه‌ی باستانی برای درک حقایق نوین و تعداد زیادی از نتایج تحقیقات جدید را گرد هم آورده و مباحث خوشبختی و موانع آن را به‌خوبی شرح داده است. این ده پیشنهاد ریشه در چندین تمدن و حکمت جهانی دارند و هایت آن‌ها را بر اساس زندگی مدرن امروز ما تنظیم کرده است. مغز انسان در طول زمان تکامل یافته و با رشد بخش‌هایی مانند قشر پیشانی، توانایی‌های جدیدی مانند تفکر، برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری در انسان‌ها ایجاد شده است. فقط به این دلیل که مغزهای عاطفی ما به خوبی کار می‌کنند، عقل ما نیز می‌تواند کار کند. هایت عقل را به سوارکار و عاطفه را به فیل تشبیه می‌کند، که نشان می‌دهد عقلانیت انسانی وابسته به عاطفه است. قشر اوربیتوفروال، بخشی از مغز که در واکنش‌های عاطفی نقش دارد، نشان می‌دهد که احساسات و عقل با هم کار می‌کنند و بدون عاطفه، رفتار هوشمندانه ممکن نیست.

هایت در فصل 5 کتاب فرضیه خوشبختی به مفاهیم رواقی‌گری و بودیسم اشاره دارد و بر این نکته تاکید می‌کند که تلاش برای تغییر جهان به نحوی که با خواسته‌های شخصی هماهنگ باشد، همواره ناکام و ناپایدار است. رواقی‌گری و بودیسم معتقدند که خوشبختی واقعی در درون انسان است و با پذیرش رویدادها همان‌طور که هستند و کاهش وابستگی به امور خارجی می‌توان به آرامش رسید. در ادامه نویسنده کتاب فرضیۀ خوشبختی به آموزه‌های بودا اشاره می‌کند که از افراد می‌خواهد تا نه تنها نسبت به بالا و پایین‌های زندگی بی‌تفاوت باشند، بلکه به‌طور کامل از بازی کناره‌گیری کنند. این کار از طریق مدیتیشن و تمرین‌های مشابه انجام می‌شود که به آرامش و کاهش واکنش‌های خودکار کمک می‌کند.

به این ترتیب، اگر نمی‌توان از یک محرک اجتناب کرد، می‌توان با تغییر تمرکز آگاهانه بر جنبه‌های کمتر جذاب آن، تأثیرات وسوسه‌انگیزش را کاهش داد. سؤال اصلی کتاب فرضیه خوشبختی این است که خوشبختی و شادی از چه طریق به دست می‌آیند. یکی از آن‌ها می‌گوید که خوشبختی با رسیدن به خواسته‌هایمان حاصل می‌شود؛ اما همه می‌دانیم و تحقیقات هم آن را تأیید می‌کنند که این خوشبختی عمر کوتاهی دارد. یک فرضیه‌ی امیدوارکننده‌تر این است که خوشبختی و شادی از درون می‌آید، نه از طریق سازگاری دنیا با خواسته‌های ما؛ چنین اندیشه‌ای در دنیای باستان بسیار رایج بوده است. کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتاب‌ها و کتابخانه خود دسترسی دارید و می‌توانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید.

در دنیای پرشتاب امروز، یافتن معنا و خوشبختی به یکی از دغدغه‌های اصلی انسان‌ها تبدیل شده است. فرضیه خوشبختی با ارائه ترکیبی از خرد باستانی و علم مدرن، راهنمایی عملی برای کسانی است که به دنبال بهبود کیفیت زندگی خود هستند. این کتاب با ارائه بینش‌های عمیق و کاربردی، به خوانندگان کمک می‌کند تا با درک بهتر از خود و جهان پیرامون، به شادی و رضایت بیشتری دست یابند. فرااجتماعی بودن و همکاری در جوامع بزرگ و پیچیده، برخلاف رقابت، می‌تواند به بقا و موفقیت حیوانات و انسان‌ها کمک کند.

تحقیقات نشان می‌دهد که افرادی که کار خود را به عنوان یک دعوت و نه فقط یک شغل می‌بینند، بیشتر احساس رضایت و معنا می‌کنند. به عبارت دیگر، ارتباطات و مشارکت در پروژه‌های بزرگتر به ایجاد خوشبختی کمک می‌کند. فرضیه فضیلت نیز بیان می‌کند که پرورش فضیلت‌ها می‌تواند به خوشحالی و رضایت در زندگی منجر شود.

این تشبیه نشان می‌دهد که ذهن ما اغلب تمایلات و خواسته‌های متضادی دارد و گاهی سرکش است، اما با تمرکز و خودآگاهی می‌توان آن را هدایت کرد. همان‌طور که تحقیقات رابرت استرنبرگ درباره‌ی خرد نشان می‌دهد، تجربه کردن سختی‌ها در زمان مناسب در زندگی، می‌تواند انسان را دلسوزتر کرده و به او کمک کند تا بتواند بین نیازهای خودش و دیگران تعادل بهتری برقرار کند. هایت در این فصل درباره‌ی سه روش تغییر این واکنش‌های احساسی خودکار بحث می‌کند؛ مدیتیشن، شناخت درمانی و داروهای ضد افسردگی. استعاره او برای این مسأله سوارکاری بر پشت فیل است که در آن ذهن آگاه سوارکار و ذهن ناخودآگاه فیل است.

«نظریات مدرن موجود در حوزه‌ی انتخاب منطقی و پردازش اطلاعات به اندازه ‌یکافی ضعف اراده‌ی انسان را تبیین نمی‌کنند. تصویری که از خودم به دست آورده‌ام، در حالی که عمیقا از ضعف خودم تعجب می‌کردم، این بود که من همچون فیل سواری‌ام بر پشت یک فیل. من افسار فیل را در دستانم گرفته‌ام و با کشیدن یا رها کردن آن می‌توانم به فیل بگویم که به کدام طرف حرکت کند، متوقف شود یا به راهش ادامه دهد. هایت برای انتقاد از وضعیت کنونی دانشگاه‌ها و تفسیر ارزش‌های مترقی هم بارها مورد حمایت و توجه قرار گرفته و هم انتقادات زیادی را متوجه خود ساخته است.