در واقع او میتواند آینده همه افرادی که میشناسد پیشبینی کند و همین باعث ناامیدیاش میشود. چیزی که او را به هیجان میآورد تبدیل شدن به چیزی است که هنوز نیست. باید دید رابطه این دختر با خانم میشل به چه شکل در این مسیر به او کمک میکند.
پالومای دوازده ساله در طبقۀ پنجم این آپارتمان با پدر، مادر و خواهرش زندگی میکند ولی خانوادهاش را افادهای میداند. رویدادها و ایدههای رمان از طریق افکار و واکنشهای دو راوی یعنی رُنه و پالوما به تصویر کشیده شدهاند که در طول رمان به هم میپیوندند. پالوما روایتهایش را در دفتر خاطراتش و همراه با تأملات فلسفی وارد میکند و رنه نیز داستانش را به صورت اول شخص و در زمان حال روایت میکند. این اثر به بررسی نقاط قوت و ضعف شخصیت ها پرداخته و تصاویری زیبا از روابط انسانی و دنیای معاصر ترسیم می کند. با نگاهی فلسفی و انسانی، باربری به مخاطبان یادآوری می کند که زیبایی های حقیقی در جزئیات زندگی نهفته اند.با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.
اگر رمان ظرافت جوجهتیغی را خواندهاید لطفاً نظرتان را دربارهاش بنویسید؛ و اگر نخواندهاید، حتماً بخوانید که ضرر نخواهید کرد! برای آشنایی با بهترین کتابها میتوانید وارد بخش معرفی کتاب وبلاگ شوید و از کندوکاو در میان کتابها لذت ببرید. هربار که کسی از من میخواهد یک رمان خوب معرفی کنم، قطعاً یکی از انتخابهایم کتاب ظرافت جوجهتیغی موریل باربری است. این کتاب ترجمۀ خوبی هم از مرتضی کلانتریان دارد و اگر تا الان نخواندهاید، حتماً در فهرست مطالعههای پیش رویتان قرارش دهید.
در واقع تغییرات بزرگ زندگی انسان با تغییرات کوچک شروع میشوند اما اغلب ما، آنچنان به زندگی روزمره عادت کردهایم که چشمانمان به روی تغییرات کوچک بسته است و آنها را فقط زمانی میبینیم که یک نشانه پیدا شود و به ما تلنگری بزند. ماجرای اصلی کتاب داستان شاهزادهای جوانمرد از شهر حلب به نام خورشید شاه است که برخلاف میل باطنیاش که از عشق و عاشقی دوری میجست و بر عاشقان میخندید، به عشق دختر فغفور شاه، پادشاه ماچین گرفتار میشود و حوادثی شیرین و جذاب به وجود میآورد. کاربرد نامهای ایرانی کهن همچون خردسب شیدو، هرمزکیل، شاهک، گیلسوار، سرخورد، مهرویه و زرند و مانند اینها این گمان را قوی میکند که این افسانه کهن بوده که بعدها یعنی در سدهٔ ششم به فراخور زمان نو شدهاست. موردی که در کتاب سمکِ عیار در پیوند با وجه تسمیه خورشیدشاه، قهرمان اصلی داستان ذکر شده درست همانند همان است که در کتاب پارسی میانه بندهش در مورد منوش خورشید، از نوادگان منوچهر، پادشاه کیانی آمدهاست. این میتواند گویای پیوند این کتاب با کتابهای پارسی پیش از اسلام باشد.
بعد از این دو کتاب، در سالهای 2015 و 2019 باربری دو کتاب دیگر نیز به چاپ رساند. کتاب ظرافت جوجه تیغی اثر موریل باربری با ترجمه ی مرتضی کلانتریان توسط انتشارات کندوکاو منتشر شده است. ظرافت جوجه تیغی دومین رمان خانم موریل باربری نویسنده ی چهل ساله فرانسوی است که جایزه ی سال 2007 اتحادیه ی ناشران فرانسوی به آن تعلق گرفته است. رمان اول این نویسنده به نام شکم بارگی به چندین زبان ترجمه شده است.
در این مجموعه از نویسندگان و مترجمانی که مایل به همکاری با ما هستند استقبال می شود. پس از دانلود هر کتابی، فایل (pdf یا صوتی) در گوشی یا کامپیوتر شما ذخیره می شود و همیشه می توانید به صورت آفلاین مطالعه کنید و لذت ببرید. در زمان زنده بودن شوهرم، خودم را با طرز تفکر مالکان تطبیق داده بودم، زیرا پشتکاری که شوهر مرحومم در نگاه کردن به تلویزیون از خود نشان میداد مرا از این کار اجباری معاف میکرد. در راهروی ورودی صدای بلند تلویزیون به گوش همه میرسید و این امر برای استمرار بازیِ سلسلهمراتب اجتماعی کفایت میکرد.
هنگامی که برای اولین بار در سال 2006 کتاب ظرافت جوجه تیغی منتشر شد، شاید هیچکس فروش موفق آن را پیشبینی نمیکرد. اما از این کتاب حدود دو میلیون نسخه به فروش رسید و به بیش از چهل زبان زنده دنیا ترجمه شد و در سرتاسر دنیا نظرمثبت خوانندگان و منتقدان را نیز جلب کرد. در آن سال به کتاب The Elegance of the Hedgehog لقب پدیده انتشارات را دادند که باعث شد در سال 2007 جوایز French Booksellers Prize، Brive-la-Gaillarde Reader’s Prize و Prix du Rotary International France نصیبش شود. جالب است بدانید که اثر موریل باربری به مدت 102 هفته در صدر کتابهای پرفروش فرانسه قرار داشت.
کتاب «ظرافت جوجهتیغی» از دو داستان موازی تشکیل شده است که همزمان در آپارتمانی روایت میشود. ساکنین این آپارتمان همه از متمولینی هستند که پستهای بالای سیاسی دارند. در بین این خانوادهها، دختر نوجوانی به اسم پالوما زندگی میکند که بسیار بیشتر از سنش میفهمد. پدر او صاحب یکی از بزرگترین کارخانههای اسلحهسازی فرانسه است و مادرش، زن خانهدار و غمگینی است که نزدیک به ده سالِ مداوم پیش دکتر روانشناسش میرود و به توصیهی او تنها به گلهای خانگیاش رسیدگی میکند. خواهر پالوما برای او یک سمبل بلاهت است، بلاهتی که در دل نسل جوان پاریس نهفته است و پالوما آن را به خوبی درک میکند.
او، داستان خود را از طریق دستنوشتههایش روایت میکند و با هوشِ فوقالعادهای که دارد، جهان و آدمهای اطرافش را مورد تحلیل قرار میدهد و گاهی با حرفهایش همه را متعجب میکند. این ساختمان در یکی از محلههای اعیانی پاریس واقع شده است و دارای هشت واحد لوکس است که همه اهالی آن از ثروتمندان فرانسه حساب به شمار میآیند. فردی درونگرا که کاری به اهالی ندارد و همین توقع را هم از آنها دارد. به همین منظور خود را به شکل سرایداری فقیر و بی سواد درمیآورد تا ساکنین از او دوری کنند. غذای خوب میخورد، به موسیقی کلاسیک گوش میدهد و داستانهای «لئو تولستوی» و «ادموند هاسرل» را میخواند. او معتقد است که مخفی کردن هوش و استعدادش در جامعه ای که زندگی میکند به نفع اوست.
ثبت ديدگاه