پس از دانلود هر کتابی، فایل (pdf یا صوتی) در گوشی یا کامپیوتر شما ذخیره می شود و همیشه می توانید به صورت آفلاین مطالعه کنید و لذت ببرید. نشر چشمه معمولا در کتاب‌هاش حتی رو به همین شکل حتا می‌نویسه (سبک ویراستاری کتاب‌هاشون به همین شکله.)و در مورد اسم هم هر دو نوع رایج است ولی بیشتر شکل «داستایفسکی» که به نظر صحیح‌تر است به کار میره. برای تهیه سریع کتاب از کتاب‌فروشی‌های آنلاین این گزینه را انتخاب کنید. این کتاب داستایفسکی میتونه فرصت طلبی وخلاقیت نویسنده رو نشون بده که تونسته از مشکلاتی که براش بوجود اومد،یک اثر ماندگار بسازه. برخی از آثار این پزشک نظامی عبارت است از (بیچارگان–قمارباز-ابله–شیاطین و برادران کارامازوف –جنایات و مکافات)است.

این شخص در آن‌وقت بچه ده‌ساله بوده است که خانواده‌اش وقت نکرده بودند مسکو را ترک کنند. به طور کلی، “قمارباز” کتابی است که به دلیل تحلیل‌های عمیق روان‌شناختی، داستان جذاب و قلم تاثیرگذار داستایفسکی، می‌تواند برای مخاطبان متنوعی تجربه‌ای ارزشمند و غنی را فراهم کند. بنابراین در اختلال خودشیفتگی، قمار می‌تواند به عنوان تجربه‌ای از رضایت نفسانی انتخاب شود. هنگامی که بیمار، قمار را برای پاسخی به نیاز نفسانی خود انتخاب کند، بین ترس، اندوه، استهلاک و رضایت حاصل از قمار اختلاف معنایی وجود ندارد. این عدم تطابق زمینه‌ای برای تکرار تجربه‌ی رضایت بخش بردن در قمار و همچنین سایر اشکال اعتیاد می‌تواند ضررهای جبران ناپذیری را بر زندگی فرد و اطرافیان او وارد کند. در حقیقت، افرادی که به بیماری «خودشیفتگی» مبتلا هستند، دائما به تایید شدن از طرف دیگران نیاز دارند.

و نیز در کتابش راهکاری‌هایی برای بهبود تصمیم‌گیری در زندگی ارائه می‌دهد. داستان قمارباز درباره یک معلم جوان به نام الکسی ایوانوویچ است که در خدمت ژنرالی روسی است و با خانواده و آشنایانش اقامت دارند. الکسی عاشق پولینا، دختر ناتنی ژنرال، است که او نیز به نوعی درگیر مشکلات مالی و عشقی خود است. در طول زمان، الکسی سه مرحله‌ی مختلف جهت غوطه‌ور شدن در «قمار» را طی می‌کند. در این مرحله قمارباز قادر است میل به قمار را کنترل کند و به همان سودی که از اولین برد به دست آورده، اکتفا کند.

آثار وی همواره داری مضامین فلسفی , مذهبی با آمیخته های سیاسی و اجتماعی ومعنوی  بود . «سه سکانس از پاییز» داستانی است در بستری واقع‌گرایانه که گاهی حال و هوای رئالیسم جادویی هم به خود می‌گیرد. شیوه‌ی روایت داستان سیال ذهن است و مرز بین زمان و مکان اتفاقات گاهی کم‌رنگ می‌شود. پولینا، یکی از شخصیت‌های کلیدی داستان، پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. او میان عشق و نفرت به الکسی گرفتار است و این تناقض‌ها به روشنی در رفتارها و تصمیماتش نمود پیدا می‌کنند.

داستایِفسکی در آثار خود شخصیت‌هایی را حلاجی می‌کرد که حتی آدمکشی را زیر لوای مرام و اعتقادات ایدئولوژیک خود موجه می‌دانستند. به همین خاطر آثار این نویسنده چه در دوران قدرت‌گیری حکومت‌های قرن بیستم و چه امروزه با چالش‌های زمانه تناسب دارند. او به خصوص به افکار و ایده‌هایی که پس از ده سال تبعید و بازگشت به سن پترزبورگ در میان روشنفکران رواج یافته بود به دیده شک می‌نگریست.

این معلم سرخانه براین باور است که خوش‌شانس است و به همین دلیل به سمت قماربازی می‌رود. او در ابتدا برنده می‌شود ولی پس از مدتی زندگی‌اش اسیر بازی بی‌انتهایی می‌شود. او خودش را بر سر میز می‌بیند که هیچ منطقی در آن حکم‌فرما نیست و تعدادی مهره برای او تصمیم می‌گیرند. کتاب “قمارباز” از جنبه روان‌شناسی یک اثر بسیار ارزشمند است که به طور عمیقی به بررسی اعتیاد، روابط انسانی و تأثیرات اجتماعی می‌پردازد. داستایفسکی با دقت و حساسیت به تحلیل روان‌شناسی شخصیت‌هایش پرداخته و داستانی خلق کرده که همچنان برای خوانندگان و پژوهشگران روان‌شناسی جذاب و قابل تأمل است.

همه‌ قسمت‌های کتاب، همه شخصیت‌ها و همه اتفاقات طوری هستند که خواننده کاملا به فکر فرو می‌رود. مدام در پی این است که منظور و هدف نویسنده را درک کند. خواننده به دنبال هدف نویسنده از معرفی شخصیت ها بوده و اینکه هر دیالوگ به چه معناست! و بسیاری از سوالات دیگر که جز با خواندن دوباره و سه‌باره جملات و پاراگراف‌ها جوابی به دست نخواهد آمد. چیزی که در قمارباز واضح و مشخص است، این است که رفتار هیچ‌کدام از شخصیت‌ها، درست مانند چرخ بخت، قابل پیش‌بینی نیست. در هنگام قمار، ممکن است با انتخاب رنگ قرمز چندین و چند بار برنده شوید، ممکن است ۵ بار پشت سر هم پول خوبی به دست آورید اما برای بار ششم هیچ چیز معلوم نیست.

لازم به ذکر است که فروید بین ایده‌آل ego  و superego تفاوتی در نظر می‌گیرد. او این تفاوت را با احساس پشیمانی (ناشی از superego) و عدم عزت نفس ( ناشی از ایده‌آل ego‌) توضیح می‌دهد. اما قبل از آنکه بخواهیم قماربازی و خودشیفتگی را در رمان بهم پیوند دهیم، بیایید تعریف خودشیفته را از نگاه فروید بررسی کنیم. خودشیفتگی اولیه با فقدان کامل رابطه با محیط مشخص می‌شود. از طرف دیگر، خودشیفتگی ثانویه را داریم که در آن، ego‌ برای نفس، ایده‌آل بسیار بالایی تعریف می‌کند. این آشنا خداحافظی می‌کند و مقداری پول به او می‌دهد، این پول فقط برای کمک برای غذا خوردن است.