تونی، توسط یک پیانیست سیاهپوست به اسم دان شرلی (ماهرشالا علی) استخدام میشود تا راننده و بادیگارد شخصیاش در تور کنسرتهای جنوب آمریکا باشد. اما فیلم تنها به روایت تغییر تونی به واسطه ارتباط و شناخت خلاصه نمیشود. فیلم همزمان داستان هنرمند فرهیخته سیاه پوستیست که به واسطه تحصیلات و زندگی و سطح مالی متفاوتش، از موسیقی، فرهنگ و جامعه سیاه پوستان فاصله گرفته و به دلیل رنگ پوستش در جامعه سفید پوستان جایی ندارد. او مردیست که از تضادهای بیرونی و درونی زیادی رنج میبرد و همجنس گراییاش نیز بار مضاعفی برای پذیرفته نشدن در جامعه محسوب میشود. همینجاست که او در تونی مرد ساده و قائم به ذاتی را میبیند که علیرغم بدبینی دوجانبه اولیه، در طی سفر بدل به فردی میشود که حقیقیتر از هر فرد دیگری در زندگیاش او را به خاطر کسی که هست میپذیرد و تحسین میکند.
شاید در پایان وقتی که دان تصمیم میگیرد برای اجرای آخرش به کافه سیاه پوستان برود و همراهبا آنها موسیقی بنوازد، به درک بهتری از مسیر خود رسیده است. از سوی دیگر مسیری هم که فیلمنامه برای تغییر شخصیتها در نظر گرفته، در روند قصه حل است. تونی با وجود آنکه در ابتدا نگاهی نژاد پرستانه دارد، ماموریتش این است که از یک سیاه پوست در طول سفر محافظت کند. اما تقابل او با چه کسانیست؟ دقیقا با کسانی که مانند خودش این نگاه را دارند و مقابله کردن با این آدمها یعنی مقابله کردن با درون خود تونی و یافتن نگاهی تازه. دیگر حفاظت تونی از دان به معنای حفظ حق زیستنِ دان است نه صرفا کسب درآمد از این مأموریت.
نکتهای که درباره چنین فیلمهایی بسیار به چشم میآید، میزان توانایی قصه گویی و خلق درامی است که بتواند در درجه اول ما را بهعنوان مخاطب درگیر روایت فیلم کرده و سپس در لایههای پنهان قصه، نقدهایی به نگاه نژاد پرستانه وارد کند. اما اتفاقی که غالبا در اینگونه فیلمها میافتد که میتواند بسیار آزار دهنده و کسل کننده باشد، تبدیل شدن فیلم به یک بیانیه یا خطابه است. بهگونهای که گاهی این سؤال برایمان مطرح میشود که چرا فیلمساز بهجای ساختن فیلم، حرفهایش را در قالب یک بیانیه به چاپ نرسانده است؟ وقتی قرار است موضوعی را ازطریق مدیوم سینما بیان کنیم، باید به زبان سینما سخن بگوییم.
نوع رفتار آنها با هم و با اطرافیان و نیز شکل تعامل و تأثیر و تأثرشان بر هم و در نهایت نتیجهای که از این همراهی و همنشینی حاصل میشود «مضمون» این فیلم را ساخته است. در طول سفر، دان به تونی کمک می کند تا نامه های شیوا و عاشقانه برای همسرش بنویسد که او را عمیقاً متاثر می کند. تونی دان را تشویق می کند تا با برادرش که بااو قهر کرده ارتباط برقرار کند. داستان مدیریت تونی و برخورد او با مشکلات و نحوه ارتباط دان با او، بسیار آموزنده است. تونی و دان در ابتدا با هم درگیر می شوند زیرا تونی احساس ناراحتی می کند که از او خواسته می شود با ادب بیشتری رفتار کند. با پیشروی تور، تونی تحت تأثیر استعداد دان در پیانو قرار می گیرد و به طور فزاینده ای از برخورد تبعیض آمیزی که با دان در زمانی که روی صحنه نیست می شود، وحشت زده می شود.
فیلم راه حل تقابل بیرونی نژادی را در درون شخصیتهایش پیدا میکند و نشان میدهد که حتی قدیمیترین و جا خشک کردهترین تعصبها و گاردها در صورت برقراری ارتباط و اخلاق مداری درونی شخصیتها قابل از بین رفتن است. کتاب سبز درسی است که میتوان هر روز افراد ناامید از آینده، آن را مرور کنند. کتاب سبز به خطر بی ادعا بودن شاید به مرزهای یک شاهکار سینمایی نزدیک نمیشود ولی از هر لحاظ و با احتساب هر پارامتر سینمایی فیلمی درخشان و قابل قبول و نقطه عطفی در کارنامه سینمایی پیتر فارلی به عنوان یک کارگردان و نویسنده فیلمنامه است. او به مصاحبه با دکتر دان شرلی، پیانیست سیاهپوست آمریکایی که به یک راننده برای تور کنسرت هشت هفته ای دور امریکای خود نیاز دارد، دعوت شده است.
این هنرمند محجوب با بازی در فیلمهایی جاده، مثل سه گانه ارباب حلقهها، سابقه خشونت، قولهای شرقی و هچنین کاپیتان خارق العاده به شهرت و محبوبیت بالایی رسده است. مورتنسن برای دو فیلم قولهای شرقی و البته کاپیتان خارق العاده نامزد دریافت جایزه اسکار شد و با توجه به بازیهای گزیده و البته کم تعداد او سه نامزدی اسکار باعث شده او را بتوان هم ردیف بازیگران بسیار قدرتمندی نظیر دانیل دی لوییس قرار داد. مورتنسن چنان در قالب تونی والا لانگا فرو رفته که شکی در پذیرش این نقش و همذات پنداری توسط مخاطب باقی نمیماند.
دان به تونی نیاز دارد که از او در مقابل افکار تند سفید پوستان محافظت کند و دان نیز وجهی شاعرانه و احساسی را در وجود تونی بیدار میکند. حتی در رفتارهای سادهتر، تونی آنقدر جلوی دان آسوده غذا میخورد تا درنهایت لذت خوردن یک کنتاکی با دست را به او نشان میدهد. در سمت مقابل دان نیز به تونی که در ابتدا خود را با موسیقی و حال و هوایی که در این مراسمها وجود دارد بیگانه میبیند و از پشت پنجره، صرفا نظاره میکند، لذت واقعی موسیقی را میچشاند. شخصیتها با تغییری که در طول فیلم میکنند نگاه فیلمساز را بهطور مستتر نشان میدهند. « کتاب سبز » از دسته آثار جاده ای – رفاقتی محسوب می شود که قرار است تضاد دو شخصیت اصلی داستان منجر به تحول آنان شود.
فیلمو یک سرویس جامع و رایگان دانلود و تماشای آنلاین انواع فیلم، سریال و انیمیشنهای ایرانی و خارجی با بهترین کیفیت به صورت زبان اصلی، زیرنویس فارسی، دوبله شده میباشد. ملوفیلم | سرویس تماشای آنلاین فیلم و سریال که تمامی محتوای آن با بهترین کیفیت در اختیار کاربران قرار میگیرد. زیباترین فیلم پر محتواترین فیلم و معنادارترین فیلم از نظر من همینه عالی بود تشکر از مدیر سایت. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. فعالیتهای سایت ملوفیلم تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران میباشد.
ثبت ديدگاه