این نظریه بر این اساس است که میکروتوبولهایی در نورونهای مغز، محیطی برای پدیدههای کوانتومی فراهم میآورند. بر اساس این نظریه، آگاهی به عنوان یک پدیده کوانتومی در این میکروتوبولها بوجود میآید. اگرچه اینجا نگاهمان را به دنیای کوانتومی میدوزیم، اما از فلسفه و تاریخ که لازمهی این نگاه ژرفاند غافل نمیشویم، با این امید که دیپ لوک بتواند سهم کوچکی در رشد و تعالی جهانبینی پارسیزبانان داشته باشد. شفای کوانتومی در سال 1989 به انتشار رسید و خیلی زود مورد اقبال مخاطبین عام قرار گرفت. چوپرا در این کتاب به ارائهی برداشتی متفاوت در باب مفاهیمی چون بیماری و سلامتی پرداخته است. در همین راستا، او دست به ارائهی تحلیلی نو در باب رابطهی جسم و روح زده است.
این کتاب، به کمک تصاویر و تمرینات، به سوالات جالب و مهمی از جمله «چه چیزی ماده را کنار هم نگه میدارد؟» و «الکترونها چگونه داخل جامدات حرکت میکنند؟» پاسخ میدهد. همچنین، در فیزیک کلاسیک، مفهومی مانند اسپین وجود ندارد، اما در فیزیک کوانتومی، اسپین یکی از خواص مهم ذرات کوانتومی است. اسپین یک خصوصیت کوانتومی است که مربوط به چرخش ذرات است و میتواند به عنوان یک نوع “انرژی داخلی” در نظر گرفته شود. اثر مشاهده، مفهومی است که بیان میکند حضور یک مشاهدهکننده در یک آزمایش میتواند بر روی نتایج آن تأثیر گذارد.
اما با توجه به اینکه سلولهای سرطانی بسیار سریعتر از سلولهای عادی رشد میکنند، بنابراین مقدار بیشتری از مادهی سمی را بلعیده و اول میمیمرند. تمامی كالاها و خدمات این سایت، حسب مورد، دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است. در میان غبار روزگار، قصههایی ناگفته در انتظار نغمهای دلنشین بودند تا در تار و پود وجودمان ریشه بدوانند و جان تازهای به کالبدمان ببخشند.
درهمتنیدگی مغز با یک کامپیوتر کوانتومی میتواند بهطور بالقوه سطوح بالاتری از آگاهی، خلاقیت و فهم را باز کند. جالب اینجاست که سادهترین بیهوشکنندهها گازهای بیاثری مانند زنون هستند. عجیبتر اینکه گزارشهایی وجود دارد که ایزوتوپهای مختلف زنون، که هر یک دارای تفاوتهای جزئی در جرم و ویژگی کوانتومی به نام اسپین هستند، قدرت بیهوشی متفاوتی دارند. اگر این موضوع تأیید شود، نمیتوان آن را بدون در نظر گرفتن مکانیک کوانتومی توضیح داد. بنابراین وظیفهای که بهعنوان یک فیزیکگرا دارید، شناسایی محل آگاهی است.
اگر یافتههای ما بتواند روزی با فعالیت اندازهگیری شده در مغز مقایسه شود، ممکن است یک گام به راستی آزمایی یا ابطال نظریه بحث برانگیز پنروز و هامروف نزدیکتر شویم. نظریهی آگاهی کوانتومی فرکتالی، میتواند وحدت بین فیزیک، ریاضیات و زیستشناسی را فراهم آورد. پروفسور Cristiane de Morais Smith فیزیکدان برزیلی از دانشگاه اوترخت دستاورد جدید خود به همراه همکارانش را که ما را یک گام به فهم معمای آگاهی نزدیکتر کرده است برای ما شرح میدهد. به طور کلی، فیزیک کوانتومی با فیزیک کلاسیک در مفاهیم، روشها و نتایج متفاوت است. در حقیقت، فیزیک کوانتومی با توجه به تداخلاتی که در آن وجود دارد، به عنوان یکی از پایههای فیزیک مدرن در نظر گرفته میشود. برخی از محققان رویکردهای جایگزینی را برای تفسیر مفاهیم کوانتومی ارائه دادهاند.
این برای خوانندگان بدون هیچ گونه الزامی در ریاضیات، فیزیک یا علوم کامپیوتر نوشته شده است. اکنون در ویرایش چهارم، این متن بسیار محبوب، مقدمه ای قطعی برای آگاهی است، که نظریه ها و شواهد کلیدی در مطالعات آگاهی از علوم اعصاب و روانشناسی گرفته تا نظریه های کوانتومی و فلسفه را بررسی می کند. این کتاب که توسط تیم نویسنده مادر و دختر، سوزان بلک مور و امیلی تروسیانکو نوشته شده است، با توضیح اینکه چرا اصطلاح “آگاهی” تعریف شناخته شده ای ندارد، آغاز می شود. با پوشش جامع همه موضوعات اصلی در این زمینه، توضیح می دهد که چرا مشکل آگاهی بسیار سخت است. این کتاب همچنین فرصتی برای کاوش در شهود شخصی در مورد خود، ذهن و آگاهی فراهم می کند.
بدیهی است که اطلاعات علمی کتاب، بهروز نیست و بسیاری از مواردی که در آن آورده شدهاند، امروزه اساسا دچار تحول شدهاند. مفاهیمی مانند تصویر اطلاعاتی عالم که تالبوت مفصل درباره آن بحث میکند، اکنون تحتعنوان میدانهای کوانتومی شناخته میشوند. هدف از ترجمه این کتاب، بررسی تاریخچه مطالعات متافیزیکی و همچنین بررسی تاریخچه مطالعات فلسفی در مکانیک کوانتومی در غرب است. این کتاب، از ریاضی و مقایسه برای سادهکردن فیزیک کوانتومی در هر ذهنی استفاده میکند و به ویژه برای افرادی که در فیزیک کوانتومی، مبتدی هستند، ساده و سرراست است.
ثبت ديدگاه