اما بعضی از آدمها همه زندگیشان را وقف رسیدگی کردن به نیازها و کمک کردن به دیگران هستند. بارها برنامهریزی میکنید و هر مرتبه بعد از چند روز آن را رها میکنید. افرادی که این طرحواره را دارند نسبت به دیگران احساس برتری میکنند و بنابراین تمایل دارند بر نقاط قوت خود تمرکز کنند و معایب خود را به حداقل برسانند.
به عنوان مثال اگر فرد مورد علاقهاش تلفن او را جواب ندهد او احساس رهاشدگی میکند. او احساس میکند که افراد مهم زندگیشان آنها را دوست ندارند و دیر یا زود آنها را ترک خواهند کرد. علاوه بر این اثبات عشق و دوست داشتن به آنها کار سادهای نیست، به سختی باور میکنند که فرد دیگری آنها را دوست دارند. این تفاوت در شدت طرحوارهها به این معناست که هرچه طرحواره در فرد عمیقتر باشد، در مواقع فعال شدن، فرد با عواطف منفی بیشتری روبرو میشود و مدت زمان بیشتری در ذهنش باقی میماند.
طرحواره عبارت است از ساختاری شناختی برای ادراک، سازماندهی، پردازش و بهره برداری از اطلاعات، معنادهی به تجربه ها و کنترل رفتار (اتکینسون، ۲۰۰۰). نمونههایی از طرحوارهها عبارتند از، طرد/بیثباتی، بیاعتمادی/سواستفاده، محرومیت عاطفی و نقص/شرم. برای بررسی تعداد غیبتها از تعداد روزهایی که افراد در سال گذشته تا شروع مطالعه غیبت کردهاند استفاده شد. این طرحواره به تأکید بر کسب تأیید و شناخت دیگران به بهای نیازهای واقعی و حس خودتان اشاره دارد. همچنین میتواند شامل اهمیت بیش از حد به جایگاه اجتماعی و ظاهر به عنوان وسیلهای برای کسب شناخت و پذیرش باشد. این نوع از انواع طرحواره ها شامل باور به این است که شما باید اقدام، احساس یا ارتباطات خود را به طور خودجوش سرکوب کنید.
شما انسانی هستید که با دیگران همدلی میکنید و نمیخواهید دیگران در کنار شما احساس ناراحتی کنند. قوی هستید و مسئولیت زیادی میپذیرید و به خوبی از دیگران حمایت میکنید. معمولا به مشکلات دیگران گوش میدهید اما خیلی کم درمورد مشکلات خودتان با آنها صحبت میکنید. این فیلم داستان ملویین یودال (با بازی جک نیکلسون)، نویسندهای موفق اما منزوی و مبتلا به اختلال وسواسی-جبری (OCD) را روایت میکند. او به شدت از تماس با دیگران و محیط پیرامونش هراس دارد و زندگیاش به شدت تحت تأثیر این ترسها قرار گرفته است. ملویین به تدریج با کمک یک پیشخدمت مهربان (با بازی هلن هانت) و همسایه هنرمندش (با بازی گرگ کینر)، شروع به تغییر و بهبود میکند.
محیطهای کاری معمولاً به راحتی به این امر کمک میکنند، زیرا شباهتهای بین محیط اولیه خانواده و موقعیت کاری بسیار زیاد است. درمان شناختی-رفتاری در حال تکامل است (Blackburn & Twaddle, 1996). از دهه 1980، اهمیت رابطه درمانی، انتقال، تجربه عاطفی و استفاده از تکنیکهای تجربی در شناخت درمانی به رسمیت شناخته شده است (سافران و سگال، 1996).
آنها در اضطراب و نگرانی مزمن زندگی میکنند، زیرا انتظار دارند که اوضاع بد پیش برود. این باورها همچنین با این پیشبینی همراه است که اشتباهات عواقب شدیدی به همراه خواهند داشت. بنابراین افراد مبتلا به این طرحواره استرس و نشخوار زیادی در مورد آینده دارند. منفیگرایی و بدبینی یکی از طرحواره های ناسازگار اولیه است که باعث میشود دنیا را جای خوبی ندانیم و همیشه روی نیمه خالی لیوان تمرکز کنیم.
ما از دوران کودکی و نوجوانی در معرض انواع طرحواره ها قرار داریم و به مرور در برابر آنها آسیب پذیر می شویم، چون توانایی شناخت و درمان آنها را نداریم. بارها این مقاله ویکی روان را مطالعه کنید و اگر نشانه هایی از انواع طرحواره ها را در خود مشاهده می کنید حتما برای درمان از مشاور روانشناس کمک بگیرید. این باور به این مورد اشاره دارد که افراد باید به شدت برای اشتباهات خود مجازات شوند. افرادی که این طرحواره را دارند، معمولاً انتقادی و غیر قابل بخشش هستند. این موضوع غالباً در افرادی بروز میکند که عصبانی، ناامید، بی انضباطی و بیصبر نسبت به افرادی (از جمله خودشان) هستند که نتوانستهاند استانداردهای آنها را برآورده کنند. این طرحواره به تمرکز فراگیر و مادامالعمر بر جنبههای منفی زندگی اشاره دارد در حالی که جنبههای مثبت را نادیده میگیرد، کماهمیت میشمارد یا تخفیف میدهد.
ثبت ديدگاه