در سدۀ نخست میلادی، ناتوانی‌ها و اختلال‌های جسمی و روحی را اغلب حاصل جن‌زدگی و ابتلا به ارواح پلید می‌دانستند. مرقُس با این تمثیل تأکید می‌کرد که خدمت عیسا در حقیقت همان نبرد او با سلطه جویی‌های شیطان در روی زمین است. بنا بر متن کتاب مقدس، زمانی که بدن عیسا در قبر گذاشته شد، روح او به دوزخ سفر کرد تا برای نجات ارواح درستکاران با شیطان بجنگد. در روز سوم که سنگ از در مقبره کنار رفت، این ارواح نیز (آدم، نوح، موسا، افلاطون و ارسطو) همراه او به این دنیا برگشتند. «هبوط مسیح به دوزخ و برخاستن او از بین مردگان در روز سوم» از اصول بنیادین مسیحیت بود که در قرن چهارم میلادی در «اعتقادنامۀ نیقیه» (Nicene Creed) به ثبت رسید.

4) مرحله چهارم در روح می‌ماند یعنی در دل نفوذ می‌کند و همانجا می‌ماند . یک رشته از حکایات رؤیا روایی نیمه جادویی پرداخته‌شده در ذهن بیمار جبرئیل فرشته در درون داستان جای گرفته و با جزئیات مرتبط فراوان و نیز مایه‌های متعارفی از وحی الهی، ایمان و تعصّبات مذهبی و همچنین تشکیکات به‌هم پیوند خورده‌است.

بر اساس این کارکرد، می‌توان گفت که ها-ساتان نوعی مأمور پیگرد از جانب خداوند است. او به ترغیب خداوند گزارشی از ایوب ارائه می‌دهد که به‌عنوان بندۀ نیکوکار خدا در رفاه و نعمت به سر می‌برد. البته به نظر ها-ساتان هرکسی آن همه مورد لطف خدا باشد جز شکرگزاری کاری نمی‌کند و اگر خدا آن نعمت‌ها را از او بگیرد او هم بر خداوند عصیان خواهد کرد. در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است که اگر غیرمسلمانی از مکان زندگی سلمان رشدی آگاه شود و بتواند او را پیش از مسلمانان اعدام کند، بر مسلمانان واجب است که به او جایزه یا مزد کارش را بدهند. شیطان، یا ابلیس، یکی از چهره‌هایی است که در هر سه سنت دینی یهودی، مسیحی، و اسلامی شناخته‌شده است. شاید تعجب کنید اگر بدانید که این موجود به نسبت سایر همتایان فراطبیعی خود در فرهنگ‌های باستانی گوناگون، پیشینۀ خیلی کهنی ندارد.

نفر نخست جبرئیل فرشته نام دارد، هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست و دیگری صلاح‌الدین چمچان فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان دوبلور در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌طرز جادویی نجات می‌یابند. در یک دگرگونی معجزه‌آسا، جبرئیل فرشته واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و چمچا نیز هویت یک روح پلید. در «کتاب مکاشفۀ» یوحنّا اهل پاتمُس (حدود ۹۰ تا ۱۰۰ میلادی) شهودی آخرالزمانی دربارۀ قیامت ارائه شده، روزی که خداوند خود به داوری اعمال انسان‌ها خواهد نشست و سزای روم را به خاطر تعقیب و آزار مسیحیان خواهد داد. در این کتاب ادعا شده که شیطان در هاویه به بند کشیده شد و شرارت‌های خود را ناگزیر به دست عاملانش به انجام می‌رساند. مهم‌ترین عامل شیطان در این کتاب «وحش» و «نبی کذّاب» نامیده شده، اما «ضد-مسیح» یا «دجّال» عنوان‌هایی هستند که نه در این کتاب بلکه در دو نامۀ یوحنّا و نامۀ یهودا آمده‌اند.

نصرالله پورجوادی، استاد فلسفه در ایران، در بهار ۱۳۶۸ش، رمان آیات شیطانی را ملال‌آور و مشمئزکننده خواند و آن را حاوی تمسخر فرشتگان، ناسزا گفتن به پیامبران الهی، به‌خصوص پیامبر اسلام، صحابه و همسران پیامبر دانسته است. پورجوادی با اشاره به بخشی از آیات شیطانی، معتقد است سلمان رشدی در این کتاب اشارات و کنایاتی برای تحقیر انقلاب اسلامی ایران به کار برده است. صدور حکم اعدام توسط امام خمینی، تعیین جایزه برای اعدام سلمان رشدی از سوی بنیاد ۱۵ خرداد و همچنین انتشار آثار انتقادی درباره رمان آیات شیطانی، برخی دیگر از این واکنش‌ها بوده‌اند. آیات شیطانی، ۹ فصل دارد؛ ۱- جبرئیل فرشته، ۲- ماهوند، ۳- الوون دئوون، ۴- عایشه، ۵- شهر پیدا و ناپیدا، ۶- بازگشت به جاهلیت، ۷- عزرائیل فرشته، ۸- شکافتن دریای عرب، ۹- چراغ شگفت‌انگیز. در این رمان، از پیامبر اسلام با عنوان ماهوند یاد می‌شود؛ نامی به معنای تجسم شیطان که در قرون وسطی از سوی مخالفان اسلام برای اتهام دروغین بودن پیامبری حضرت محمد(ص) به کار می‌رفته است. همچنین قرآن کریم در کتاب آیات شیطانی، آمیزه‌ای از داستان، افسانه و پندارهای شیطانی قلمداد شده است.

«نبی کذّاب» یا «دروغین» به سیمای شخصی نیکوکار و خیرخواه ظهور خواهد کرد و انبوهی از پیروان دور او جمع خواهند شد. در قدیمی‌ترین انجیل‌ها، انجیل مرقُس (حدود ۷۰ میلادی)، نقشی عظیم به شیطان سپرده شده است. مرقُس برای توصیف چند و چون خدمت عیسا از کلیشۀ معروف یک جن‌گیر کاریسماتیک استفاده کرده که در سرتاسر امپراتوری روم موعظه و معجزه می‌کرد. کلمۀ «کاریسماتیک» (برگرفته از خاریسمای یونانی به معنی «موهبت» یا «استعداد») نشان می‌دهد توانایی‌های این گونه افراد در حکم «استعداد خداداده» تلقی می‌شده است. جن‌گیر به کسی می‌گفتند که قدرت بیرون راندن اجنه و ارواح پلید از روح و جسم انسان‌ها را داشت.