فقط و فقط آموزش است که به کودکان ما اطمینان میبخشد که آنان نیز میتوانند در این روزگار جایی داشته باشند. اگر زیاد کتاب بخوانید، شما را کتابخوانده به حساب میآورند؛ اما اگر زیاد تلویزیون نگاه کنید، شما را تلویزیوندیده خطاب نمیکنند. در اولین سالهای پیدایش تلویزیون، علاقهی آنها به مطالعه را نیز بهبود بخشد. در واقع، تلویزیون مجموعهای از داستانها و روایات بیوقفه و تمامنشدنی است. ما باید درک کنیم که حتی اگر بخواهیم نمیتوانیم همه ی اخبار و حکایات دنیا را ببینیم.
زمانی چند کتاب خوانده بودم و فکر می کردم اهل مطالعه هستم. حالا که خیلی بیشتر خوانده ام، مثل مادری که نوزاد گرسنه اش را شیر نداده، مدام نگران انبوه کتاب هایی هستم که هنوز نخوانده ام. همینکه نمیتوانیم انگشتمان را روی کاغذ فشار دهیم و وصل شویم به دنیای بیانتهای اینترنت از مزایای خواندن کتاب چاپی است.
کتاب، سفینهای است که اقیانوس بیکران زمان را درمینوردد. من هیچ غمى نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. در این بخش سخنانی از بزرگان جهان درباره کتاب را قرار دادهایم. سخنانی ارزشمند که به جهان بینی شما کمک شایانی خواهند کرد. پس از یک روز طولانی با انواع و اقسام کارها و مسئولیتها، تا پاسی از شب بیدار میماند و کتاب میخواند.
برای من، تعطیلات یعنی برداشتن یک کتاب، رفتن به یک کوه و خواندن آن. جامعه وقتی فرزانگی و سعادت مییابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد. مطالعه، یگانه راهی است برای آشنایی و گفتگو با بزرگان روزگار که قرنها پیش در دنیا به سر برده و اکنون در زیر خاک منزل دارند. مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعتهای ملالتبار به ساعتهای لذتبخش.
چند کتاب در سال؟چند تا در ماه؟ یا هفته؟مهم نیست! فقط یک عدد را انتخاب کنید و خود را به آن متعهد کنید. مگر با خواندن چه میشود کرد؟باخواندن تقریبا همه چیز را میفهمی.من هم میخوانم . در انتها متنهایی را بخوانید که اگرچه شعر نیستند ولی با بیانی آهنگین کتاب را برای خواننده توصیف میکنند. کتاب، رسولی ست که زندگی را در دستانت به تماشا می گذارد تا لحظه های تنهایی ات را با خویش خلوت کنی و دل به معبود بسپاری. کتابهایی بخوانید که منبع الهام و ایمان باشند و از همه بالاتر کتاب مقدس را بخوانید.
فقط آن زمان که بتوانید ماهرانه بخوانید، شانس تحصیل خواهید داشت. کتاب و کتاب خوانی در کشور ما همیشه بی رونق بوده است و متاسفانه سرانه مطالعه در جایگاه خوبی قرار ندارد. خوشبخت کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد، یا کتاب های خوب و یا دوستانی که اهل کتاب باشند. ما نه تنها باید کتابهای خوب خود را دوست بداریم، بلکه باید سعی کنیم وجود خودمان نیز به منزله کتاب خوبی باشد که دیگران از آن سرمشق بگیرند. بهترین کتاب آن است که انسان را به اندیشه وادارد، وگرنه به درد پاره کردن هم نمی خورد.
روزی که با تو به سر نشود، در صفحه های تقویم عمرم، جایی ندارد. لحظه هایم اگر از درک تو غافل باشند، بر باد رفته اند. تو را در دلتنگی هایم، هرگز نادیده نمی گیرم؛ که تو همیشه حرف های سبزی برای گفتن داری و من، شنیدن هستم . در تمام سال های شتابان عمر، اگر دستم در دست های راه گشای تو نبود، غفلت ها و خطاهای بی سرانجام، مرا به تباهی می برد و از ذهن و اندیشه ام، هیچ ردی بر جای نمی ماند.
کتاب های گمراه کننده، مثل غذاهای مسموم هستند؛ با این تفاوت که غذاهای مسموم، فقط با «جسم» آدمی سر و کار دارند، اما کتاب های گمراه کننده، «روح» را فاسد می کند. لحظه ای نشستن در کتابخانه، حضور در محضر اندیشمندان قرون و فرزانگان زمان است. کتابخانه، معبد اهل علم و محراب پاک دانشجویی و علم آموزی است. هرکه از کتاب و مطالعه بیگانه است، غریب و بی مونس است. کتاب مثل اقیانوس بی کرانی است که ناشناخته های بسیاری دارد و هر کس به فراخور حالش دل به ژرفای آن می سپارد و با انبانی پر باز می گردد. واقعیت این نیست که من مردم را دوست ندارم، بلکه در همنشینی با دیگران حتی با نزدیکترینها و عزیزترینهای خود نیز لحظههایی میرسد که من دلم برای خواندن تنگ میشود.
روزهای بارانی باید در خانه با یک فنجان چای و یک کتاب خوب سپری شود. کتاب راستگوترین، بیتوقعترین، مفیدترین و همیشگیترین رفیق برای هر انسان است. با همه بزرگی ات، با همه صداقت و مهربانی ات و با همه دانایی ات، تو را فراموش کرده ایم. تو مستأجر مبهوت قفسه ها شده ای؛ قفسه هایی چوبی، شیشه ای و فلزی . مثل وسیله ای که باید باشد، اما هیچ وقت از آن استفاده نمی شود و مثل چراغی هستی که می درخشد، اما پرده ای از غبار فراموشی، جلوی روشنایی اش را گرفته باشد.
اگر شما هم این عادت پسندیده را دارید یا سعی در ایجاد آن می کنید به شما تبریک میگویم. شما جزئی از یکی از موثرترین و کهنترین حرکتهای طول تاریخ هستید. در اولین بخش از این مقاله، شعرهایی درباره کتاب را آماده کردهایم.
ثبت ديدگاه