آنها دیگر وارد میدان آگاهی تان نمیشوند یا اگر هم بشوند نیازی به مقاومت در برابرشان ندارید زیرا به طور مستقیم از درون شما عبور می کنند. لطفاً آنچه را میگویم صرفاً نپذیرید یا رد نکنید، بلکه امتحان کنید. مراقبة شفابخش ساده و نیرومندی وجود دارد که هرگاه نیاز به تقویت سیستم دفاعی بدن داشته باشید میتوانید آن را انجام دهید. به ویژه هنگامی که نخستین نشانه های بیماری را میبینید این مراقبه بسیار مؤثر است. این مراقبه در صورتی که مکرر به تناوب و با تمرکز شدید انجام ،شود در مورد بیماری های ریشه ای نیز کارایی بسیاری دارد.
کمکم میفهمید که هوشی فراتر از افکار شما وجود دارد، و فکر کردن فقط بخشی کوچک از این هوش عظیم است. تله ادعا میکند که بیشتر سالهای زندگیاش را تا پیش از ۲۹ سالگی، که دستخوش یک دگرگونی درونی شد، در افسردگی گذرانده است. پس از این تجربه، او چند سال را بدون کار و سرگردان اما در حالت سرخوشی درونی گذراند و پس از آن یک معلم معنوی شد. پس، او به آمریکای شمالی مهاجرت کرد و کتاب نیروی حال را در سال ۱۹۹۷ منتشر کرد. تا سال ۲۰۰۹ تنها در آمریکای شمالی، سه میلیون نسخه از کتاب نیروی حال و پنج میلیون نسخه از کتاب زمینی نو به فروش رفته است. او که پدر و مادر خود را بعلت جدایی از دست داده یک افسردگی بزرگ را تجربه کرد.
کتاب نیروی حال در هند، کشوری که بسیاری بر این باور هستند که محل تولد جست و جوی انسان برای رسیدن به روشن بینی ست، نیز توانست به پرفروش ترین کتاب تبدیل شود. بیشترِ هزاران نامه ای که از سراسر جهان دریافت کرده ام، توسط زنان و مردانی عادی نوشته شده است. نفس همیشه احساس آسیبپذیری دارد و در حالت ترس و خواستن زندگی میکند.
بیشتر مردم به دنبال لذتهای جسمی یا انواع مختلف خوشنودی روانی هستند، زیرا باور دارند که این چیزها آنها را خوشبخت میکند یا از حس ترس و کمبود رها میسازد. اگر نمیتوانید تغییری در شرایط ایجاد کنید یا از آن خارج شوید، مقاومت را کنار بگذارید و آن را بپذیرید. اگر میخواهید مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرید، باید یکی از این سه گزینه را انتخاب کنید و همین حالا اقدام کنید. در مورد وضعیت زندگی، همیشه چیزهایی وجود دارد که باید به دست بیایند. اما به محض اینکه توجهتان روی اکنون متمرکز شود، درون خودتان یک آرامش و سکوت خاص را احساس میکنید.
تا جایی که دوستانش از او تقاضا می کردند راه کسب این آرامش را به آنها بیاموزد. حال نفس با ایجاد حس تنفر از افرادی که در گذشته باعث درد و رنجمان شده اند، بر آتش این معرکه دامن میزند. هنگامی که تمام افکارتان را متوقف میکنید، از خود حقیقیتان آگاه میشوید. آنهم نه صرفا به عنوان متفکری که میاندیشد، بلکه به عنوان کسی که ورای افکارش حضور داشته و منشأ و نحوه به وجود آمدن آنها را میداند. سپس، با منشأ حیات و کائنات، ارتباط روحی برقرار می کنید. به هنگام تلاش برای روشن شدگی، بزرگترین مشکل، ذهنمان است.
اگر این هدف را بدست آورید، هدف بیرونی و ظاهری نیز به راحتی بدست میآید. سلام، با تشکر از سايت خوبتان، لطفا سعی شود، گوينده شمرده تر سخن بگويد.مثلا در کتاب اثر مرکب، خيلی خوب سخن ميگويد ولی در اين کتاب خيلی تند است.
چرا؟ چون همیشه از زاویه گذشته به زمان حال نگاه میکند. یا اینکه زمان حال را فقط به عنوان وسیلهای برای رسیدن به یک هدف میبیند و اهمیت واقعی آن را نادیده میگیرد. اگر کمی دقت کنید و ذهنتان را زیر نظر بگیرید، میبینید که ذهن چطور این کار را انجام میدهد. یکی از دلایلی که ما به فکر کردن معتاد میشویم، این است که فکر میکنیم هویتمان به افکارمان وابسته است. این باور وجود دارد که اگر از فکر کردن دست برداریم، دیگر وجود نخواهیم داشت. در طول زندگی و با توجه به شرایط شخصی و فرهنگی که در آن رشد کردهایم، تصویری ذهنی از خودمان ساختهایم که به آن باور داریم.
کتاب نیروی حال، به بیش از ۳۳ زبان زندهی دنیا ترجمه شده و میلیونها نسخه از آن در سراسر جهان بهفروش رفته است. یک ایده ی کلیدی این کتاب اینه، در هسته ی اصلی، ما آگاهی نابیم، موجوداتی عاشق، شاد و در صلحیم. با اینحال، بیشتر ما در حال کشمکش و درحال درد کشیدنیم زیرا ناخودآگاه با ذهن و احساس کاذب خود، شناخته شده ایم. روشنگری به معنای به دست آوردن مجدد آگاهی از وجود واقعی و ارتباط عمیق با وجوده.
ثبت ديدگاه