وقتی می‌گویم که هنوز با سم در ارتباط هستم و می‌توانم با او صحبت کنم، میکا به حرف‌هایم فکر می‌کند. او از من می‌خواهد که ثابت کنم و من دست‌هایش را می‌فشارم و قسم می‌خورم که این حقیقت دارد. اما وقتی میکا به من نگاه می‌کند، احساس می‌کنم که او هنوز به حرف‌هایم شک دارد و این باعث می‌شود که از گفتم پشیمان شوم. جای تعجب نیست، تو به سام رسیدی ، تصویری تلخ و دلخراش و کاوش در غم و اندوه است. من از رمان You’ve Reached Sam  لذت بردم چون جولی برعکس آن بود. دوست داشتم که تو به سام رسیده‌ای ، این روند پرتنش را به تصویر می‌کشد، حتی اگر ناراحت‌کننده و خسته‌کننده باشد.

این کتاب به ما یادآوری می‌کند که باید همیشه در حال زندگی کردن و تجربه کردن باشیم، بدون اینکه پشیمانی‌ها به مانع پیشرفت ما شوند. در این فضا، سام با مخاطبان خود از طریق پیام‌های صوتی، متنی یا تصویری در ارتباط است. او در تلاش است تا رازهای این فضا را کشف کند و با کمک مخاطبان خود به دنبال راهی برای بازگشت به دنیای فیزیکی باشد. الیویا از من می‌پرسد که آیا می‌خواهم در دانشگاه مرکزی واشنگتن بمانم، جایی که همیشه از آن متنفر بودم. الیویا می‌گوید که من غریبه به حساب می‌آیم و از من می‌خواهد که در اینجا بمانم.

بچه‌ها از من دوری می‌کنند و هیچ‌کس با من صحبت نمی‌کند. در نهایت، جی را می‌بینم که با پیراهن آبی آسمانی و مدل موی جدیدش شبیه ستاره‌های موسیقی پاپ شده است. او از من می‌پرسد که آیا در تایلند مدلی بودم و ما درباره ناهار با یوکی صحبت می‌کنیم. قبل از رفتن، الیویا مرا در آغوش می‌گیرد و می‌گوید که پیراهن یادگاری خوبی است. بعد از اینکه او می‌رود، من به این فکر می‌کنم که اگر الیویا فرصتی داشت، چه چیزی به سم می‌گفت و آیا او هرگز به من اعتماد می‌کند که احساساتش را با من در میان بگذارد. بعد از مدرسه، در کمدم با اولیویا، دوست دوران کودکی سم، روبه‌رو می‌شوم.

بارزتر از همه، هم شما به سم رسیده‌اید و هم نام شما عناصر خارق‌العاده‌ای دارند. ارتباط جادویی که جولی و سم با هم دارند شبیه به آنچه در نام تو می بینیم است. من فکر می کنم بخش زیبای این کتاب این است که واقعاً توضیحی در مورد چگونگی ارتباط جولی و سام وجود ندارد. تصمیم می‌گیرم به سم زنگ بزنم تا میکا صدای او را بشنود. اما وقتی شماره را می‌گیرم، صدای بوق بلند می‌شود و قلبم تندتر می‌زند.

به سمت قبرستان می‌دوم و باران شروع به باریدن می‌کند. وقتی به دروازه قبرستان می‌رسم، ناگهان خشکم می‌زند و احساس می‌کنم که نمی‌توانم وارد شوم. تیر چراغ بالای دروازه جیرجیر می‌کند و لامپش خاموش می‌شود. پس از خرید فایل، لینک دانلود نسخه الکترونیکی کتاب زبان اصلی و فارسی «سم هستم بفرمایید» به صورت آنی فعال می شود می توانید فایل را به صورت PDF دانلود کنید. در صورتی که در دانلود و استفاده از فایل کتاب دچار مشکل شدید از طریق راه های ارتباطی معرفی شده در خدمت شما هستیم. روزی، جولی به صورت تصادفی پیام صوتی‌ای که سم برایش ضبط کرده برایش پیدا می‌کند.