گلیادکین مردی است که از جامعه پیرامون خود بیگانه است و پارانویا و هذیان های فزاینده او را می توان پاسخی به این بیگانگی دانست. اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی‌ست عصیان زده، بیمار و روان‌پریش. او ابتدا برای امرار معاش به کار ترجمه پرداخت و آثاری چون اورژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد. در اکثر داستانهای او مثلث عشقی دیده می‌شود، به این معنی که خانمی در میان عشق دو مرد یا آقایی در میان عشق دو زن قرار می‌گیرد. در این گره‌افکنی‌ها بسیاری از مسایل روانشناسانه که امروز تحت عنوان روانکاوی معرفی می‌شود، بیان می‌شود و منتقدان، این شخصیت‌های زنده و طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آن‌ها را ستایش کرده‌اند.

او مترجمی چند زبانه است و از زبان‌های آلمانی، انگلیسی، روسی و فرانسوی به فارسی ترجمه می‌کند. سروش حبیبی عقیده دارد که ترجمه همچون «پنجره‌ای است رو به باغ فرهنگ زبان و جهان باطن نویسنده‌ی اصلی». این مترجم معاصر از نخستین کسانی بود که به ترجمه‌ی ادبیات لاتین به زبان فارسی پرداخت و فارسی‌زبانان را با نویسندگانی چون آلخو پانتیه و ماریانو آزوئلاریا آشنا کرد، اما به این کار ادامه نداد. یکی از جنبه های جالب کتاب همزاد تمرکز آن بر موضوع بیگانگی است. گلیادکین شخصیتی است که با جامعه اطراف خود احساس بیگانگی می کند و پارانویا و هذیان های فزاینده او را می توان پاسخی به این حس انزوا دانست.

کاوش این رمان در مورد هویت و ماهیت واقعیت، امروزه همچنان در میان خوانندگان طنین انداز می شود، و همچنان یک اثر ادبی قدرتمند و ماندگار است. هیچ‌چیز طبق پیش‌بینی مخاطب پیش نمی‌رود و کلی اتفاقات هیجان‌انگیز در این رمان رخ می‌دهد، از عشق مادربزرگ به شخص قمارباز گرفته تا حس صادقانه یک معلم به دختری جوان. اگر شما هم عاشق ماجراهای هیجان‌انگیز هستید، این کتاب را از دست ندهید. زندگی بسیار سخت و طاقت‌فرسای آن سال‌ها را در کتاب خاطرات خانه مردگان می‌خوانیم. رمانی پر از وحشت و واقعیت‌های نگران‌کننده ولی ملایم و نرم، که آن هم هنر نویسنده قهار آن است که چنین موضوعی را تا این حد زیبا و جذاب نوشته است.

علاوه بر این، کاراکتر اصلی این رمان از جنونی رنج می‌برد که می‌تواند تک تک ما انسان‌های اجتماعی را تهدید کند. خصومت اصلی نویسنده با صنعتی سازی و دیوان‌سالاری در روسیه است. تمام کاراکترهای کتاب نیز در بن بست قوانین و مقررات ناپایدار کار می‌کنند.

ایوانویچ، معلم سرخانه بچه‌های ژنرالی روسی، در طی رفت‌وآمدهایش عاشق نادختری این ژنرال می‌شود. از طرفی، این ژنرال ورشکسته می‌شود و بدهی بسیاری بالا می‌آورد و تنها امیدش ارث مادربزرگش است. در رمان قمارباز نیز با لایه‌های داستانی متفاوت و با شخصیت‌های بسیاری آشنا می‌شویم.

کتاب همزاد رمانی نسبتاً کوتاه است، اما مملو از ایده‌ها و مضامین است. این گواهی بر مهارت داستایوفسکی به عنوان یک نویسنده است که او می تواند در چنین روایت فشرده ای این همه چیز را منتقل کند. ایجاز و مختصر بودن رمان، آن را به معرفی کاملی برای آثار داستایوفسکی تبدیل کرده است و نقطه شروعی عالی برای خوانندگانی است که تازه وارد ادبیات روسیه شده اند.