خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران پیشنهاد میکنیم. بخشی از کتابهای معرفی شده در این یادداشت به طور کلی به فارسی ترجمه نشدهاند. بخشی هم هنوز به صورت الکترونیکی امکان انتشار آن را نداریم.
او با به کارگیری شیوهی داستانگویی به طرز قابل فهم و سادهای به بیان مفاهیم پیچیدهی علمی مرتبط با بیماریهای عصبی پرداخته است و به خواننده اجازه میدهد تا با بیماریهای عصبی و رفتاری و روشهای درمانی هرکدام آشنا شود. جلال آل احمد در ۱۸ شهریورماه ۱۳۴۸ در ۴۵ سالگی در اَسالِم گیلان درگذشت. پس از مرگ ناگهانی جلال، پیکر وی به سرعت تشییع و به خاک سپرده شد که باعث شائبه هایی پیرامون علت و چگونگی فوتش شد. جلال آل احمد ادامه دهندهٔ راهی بود که محمد علی جمال زاده و صادق هدایت در ساده نویسی و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاورات آغاز کرده بودند. در واقع این نوع نوشتن و استفاده از زبان محاوره توسط جلال به اوج رسید و گسترش یافت و خود او نیز بر نویسندگانی چون نادر ابراهیمی و غلامحسین ساعدی تأثیر زیادی گذاشت. جلال آل احمد نمیدونم چرا اینقدر دوست داره به عنوان یه زن داستان نقل کنه!!!
امیر که فرزند مردی ثروتمند بوده با پسر خدمتکارشان، حسن، که از اهالی هزاره است دوست میشود و در این کتاب داستان دوستی این دو و سپس خیانت امیر به این دوستی را میخوانیم. خیانتی که امیر بابت آن تا سالهای سال خود را سرزنش میکند و به دنبال راه جبرانی برای آن است. فرانکنشتاین، نویسنده از بسیاری از عناصر و فضاهایِ ترسناک آن روزگار به خوبی استفاده کرده است. با این همه، فرانکنشتاین یک رمان دلهرهآور معمولی نیست و شاید راز ماندگاری آن نیز در همین نکته باشد. شاهکار مری شلی در واقع این بود که برای نخستینبار علم را با داستانهای ترسناک آشتی داد. به زبان دیگر، برای اولینبار با خلق هیولایی که محصول علم بود نوع ادبی جدید «رمانتیک ترسناک علمی» را به وجود آورد؛ کاری که در آن زمان سابقه نداشت.
از این کتاب فیلمی نیز با همین نام در سال ۱۹۸۰ اقتباس شده که در لیست ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ IMDb قرار دارد. آخرین مطالب حوزه کتاب را در ایتای فروشگاه اینترنتی فراکتاب دنبال کنید. اوج شهرت او در دهۀ چهل شمسی اتفاق افتاد و در جریان نویسندگی و فضای روشنفکری تأثیر قابل توجهی گذاشت و فعالیت هایی هم در عرصۀ سیاست و تحزب داشت.
شاید این جمله از بزرگ ترهاتون به گوشتون خورده باشه که در زمانهای خیلی قدیم برای زن هیچ ارزشی قائل نمیشدن و زندگی بیشتر بر پایهی مرد سالاری بود. زنان از خودشون هیچ اختیاری نداشتن و از طرف مردها مورد آزار اذیت قرار میگرفتن به طوری که اول در خانهی پدری و بعد در خانهی شوهر به اسارت درمیومدن. در دوران خیلی دور کار زنان فقط بزرگ کردن بچه و کار تو خونه بود و اگر دست از پا خطا میکردن تحقیر میشدن و کتک میخوردن. همین باعث شد دنیای زنان محدود بشه و اونها رو به سمت غیبت کردن، نیش و کنایه به مادرشوهر یا عروس سوق پیدا کنن. جلال آل احمد در کتاب زن زیادی به 9 داستان کوتاه پرداخته که مشکلات و مسائل اجتماعی رو به تصویر میکشه که یکی از این داستانها زن هست. زنانی که دور هم جمع میشن و به دنبال نذر کردن و نقشه کشیدن برای هووهاشون هستن.
او بعدها با داستاننویس سرشناس معاصر، بانو سیمین دانشور، ازدواج کرد. زن زیادی که شاید مهمترین اثر در میان همۀ داستان های کوتاه آل احمد محسوب شود، سرگذشتی است دقیق از مصائب و مشکلات زنی محروم و مطلقه که با توصیفاتی واقعی و مو به مو همراه است. شخصیت اصلی داستان، زنی است که در خانواده ای فقیر بزرگ شده و از حیث مالی، ظاهری، سواد، فقیر و مستضعف است.
او که عاشق مرد است، متوجه میشود که او، پیش از این همسری داشته که حالا دیوانه شده و در طبقی بالای عمارت، زندگی میکند. جاناتان بعد از خوردن مقدار بیشتری فلفل، در حلیم صبحانهاش، به قطار برگشت تا به سفرش به سمت شرق ادامه دهد. او از پنجره که به بیرون نگاه میکرد، سرزمینی را میدید سرشار از هر نوع زیبایی، نهرها، رودهای وسیع، شهرهای کوچک و قلعهای بینظیر بر فراز یک تپه.
تا صبح هی توی رختخوابم غلت زدم و هی فکر کردم. انگارنهانگار که رختخواب همیشگیام بود. تا صبح هی تویش جان کندم و هی فکر کردم. رختخواب همان رختخوابی بود که سالها تویش خوابیده بودم. خانه هم همان خانه بود که هر روز توی مطبخش آشپزی میکرده بودم. هر بهار توی باغچههایش لالهعباسی کاشته بودم؛ سر حوضش آنقدر ظرف شسته بودم؛ میدانستم پنجرهی راهآبش کی میگیرد و شیر آبانبارش را اگر از طرف راست بپیچانی، آب هرز میرود.
در داستان «دفترچه بیمه»، شاهد زندگی آشفتهی معلمی هستیم که زیر بار هزینههای زندگی کمر خم کرده و تاکنون دفترچهی بیمه نداشته. همچنین از روشهای آموزشی رایج نیز بهشدت ناراضی است. داستان «عکاس بامعرفت» سرگذشت افرادی را روایت میکند که به سبب عیب ظاهری خود، احساس شرمساری کرده و به پنهانکاری و دروغگویی روی میآورند. در داستان «خداداد خان»، جلال آل احمد برخی از رهبران حزب توده را به این خاطر که برای دستیابی به منافع شخصی، آرمانهای حزب را زیر پا میگذارند، به باد انتقاد میگیرد. داستان «دزدزده» به بیکفایتی و بیعدالتی دستگاه قضایی ایران در آن دوران اشاره دارد و ماجرای مردی را روایت میکند که دزد اموالش را ربوده اما پاسگاه هیچ اقدامی برای بازپسگیری اموال دزدیدهشدهی او نمیکند.
این کتاب دربارهی نویسندهای به نام جک تورنس است که به همراه خانوادهاش مسئولیت نگهداری یک هتل دورافتاده را برعهده میگیرند. هتلی که در ابتدای حضورشان محل باشکوهی است ولی رفتهرفته مسائل عجیب و ترسناکی در آن اتفاق میافتد. در پی نگارش این کتاب روزنامهی لسآنجلس تایمز عنوان بهترین داستانسرای ژانر وحشت را به استیون کینگ داد.
ثبت ديدگاه