پام همونقدر علیل و ناتوان بود، دردم همونقدر بود، اشتهام همونطور خراب بود، خواب نداشتم، اما خُلقم بهتر بود. چون تعامل اجتماعی هم نداشتم، کارهام رو هم نمی تونستم بکنم، از پس کارهای بسیار ساده ی خودم بر نمی آمدم، خُلقم روز به روز پایین و پایین و پایین تر آمد تا جایی که یک افسردگی کامل در تمام وجودم نشست. در اثر یک اشتباه محرز خودم، کمرم آسیب دید و پای چپم از کار افتاد. گلاسر معتقد بود که همه ی رفتارهای ما یک رفتار کلی اند، یعنی از جزئیاتی تشکیل شدند، یعنی مؤلفه هایی دارند. هر آنچه که از ما از لحظه تولد تا مرگ سر می زنه، اسمش «رفتاره».
در تئوری انتخاب بر اصلاح و بهبود روابط کنونی تمرکز است و به روابط گذشته اهمیتی نمی دهد. گذشته می تواند تأثیر داشته باشد ولی مشکل اصلی نیست. همینجا که نشستید 30 ثانیه به من اجازه بدین یه آزمایشی بکنیم. یخورده روی صندلی صاف بشینید، صاف، اکشن تون رو عوض کنید، اگه خودکار دست تونه لطفا خودکار رو اینطوری بذارین توی دهنتون که دهنتون مثل حالت خنده در بیاد، اگه ندارید هم انگشت تون رو بذارید. روابط مون با دیگران، با عزیزان، با Significant Others، با آدم های مهم زندگی مون. ما اگر رابطمون رو با اطرافیان و عزیزانمون خوب کنیم خیلی احساس قشنگ تری داریم، جهان هم درش به روی ما بازتره.
همچنین در ویدیو زیر امکان گوش دادن به خلاصه کتاب صوتی این اثر نیز دسترسی خواهید داشت. علی صاحبی مدت هشت سال نیز به عنوان مدرس روانشناسی بالینی در دانشگاه فردوسی مشهد فعالیت کرده است. دکتر علی صاحبی تا به امروز 40 جلد کتاب و 35 مقالهی علمی و پژوهشی در مجلات مختلف منتشر کرده است.
مسلماً مطالعه چنین کتابهایی نیازمند علاقه ی خواننده به چنین مباحثی است. برای کسانی که قابلیت تغییر رو در خودشون میبینن، خوندنش رو پیشنهاد میکنم. کتابی بی نظیر برای افرادی که میل به بهتر شدن دارند.از خواندنش سیر نمیشم. افسردگی کردن یک توجیه و بهانه برای انجام ندادن کارهایی است که دوست نداریم یا از انجامش می ترسیم.
بسیاری اوقات ممکن است خواسته یا ناخواسته علت مشکلاتمان را به گذشتهمان ربط دهیم؛ البته ما نمیتوانیم تاثیر گذشته و حتی دوران کودکی را بر شخصیت و زندگی امروزمان انکار کنیم اما این گذشته نباید تبدیل به زندانی برای ما شود. چرا که مرور گذشته دردناک ما، کمکی به بهبود حال ما نمیکند. علاوه بر این ما میتوانیم بازتابی از مشکلات روان شناختی را در روابط عاطفی ببینیم. درک و پذیرش این موضوع میتواند به ما کمک کند تا قدمی برای بهبود روابط و همچنین بهبود حالمان برداریم. به واسطه آن دیگران را تحت کنترل درآورده و نقش رنج و عذاب، مشروعیت بخشیدن به درخواست کمک است.
اعمال و افکاری که انتخاب می کنیم بر سلامت و فیزیولوژی ما تأثیر دارند. وقتی کنترل خود را بر زندگی از دست می دهید نمی توانید احساسات و فیزیولوژی را از اعمال و افکار خود جدا کنید. برای رسیدن به کنترل باید به ۴مؤلفه با هم متوسل شوید. بنابراین یکی از ابزارهای قوی برای مهار خشم و جایگزین کردن برای آن افسردگی کردن است که در جای خود یک رفتار کنترلی بسیار نیرومند است و از خشونت جلوگیری می کند. ولی اگر تمام زندگی وقف این رفتار شود کارآمدی خود را از دست می دهد. مهار کامل ابراز خشم انرژی زیادی می طلبد به همین دلیل در افسردگی کردن احساس خستگی می کنید.
تئوری انتخاب بر کنترلی که هر فرد بر احساسات و رفتار خود دارد تاکید میکند. به این ترتیب میتوان به این نتیجه رسید که اگر ما به تئوری انتخاب معتقد باشیم، مسئولیت زندگی خود را به صورت تمام و کمال قبول میکنیم و این مسئولیت پذیری برایمان آزادی به همراه دارد. برای اینکه درک کنیم این نظریه چطور کار میکند، لازم است تا پیش از آن نکاتی را مرور کنیم که ما را به درک مشترکی از این موضوع میرساند. اگر بپذیریم که تمام رفتار و اعمال ما برای ارضای این پنج نیاز اساسی ما انجام میشود، بنابراین میتوانیم قبول کنیم که ما بر اعمالمان کنترل کامل داریم. خواندن کتاب تئوری انتخاب و عمل کردن به آن می تواند روابط رضایت بخش و خشنود کننده ای برای همگان به ارمغان آورد و متعاقبا میزان خشنودی و احساس رضایتمندی از زندگی را بالا ببرد. خواندن کتاب تئوری انتخاب، چشم انداز نوینی ارایه می دهد که سودمندی های آن در تمام جامعه منتشر خواهد شد.
نوآوریهای او پیرامون مشاوره فردی در محیط کاری و مدارس، مواردی چون انتخاب و مسئولیت پذیری شخصی و دگرگونی شخصیت را مدنظر قرار میدهد. گلسر مخالف اصول و قواعد رایج بین روانپزشکان بود که بجای تمرکز بر طبقه بندی کردن سندرومهای روانی، به عنوان اختلال روانی سریعا اقدام به تجویز دارو برای فرد میکردند. به هر حال او روان شناس مشهوری بود که خلاف جریان آب شنا میکرد. او دو مقطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد را در دانشگاه تهران گذراند. علی صاحبی مدرک دکتری خود را در سال 1375 از دانشگاه نیوساوت ولز سیدنی گرفت و در سال 1377 در زمینهی اختلالات وسواس از کلینیک اضطرابی دانشگاه سیدنی به درجهی فوق دکتری دست یافت.
در زمانی که از توی فیزیوتراپیست بیرون می اومدم به ذهنم رسید ماشین رفتار، رفتار کلی گلاسر و فکر کردم که اگر چرخ های جلوی ماشینم رو دستکاری کنم شاید چرخ های عقب بتونه به من کمک بکنه. پیش فرض عملیاتی روانشناسی کنترل بیرونی این است، افرادی را که کار اشتباه انجام میدهند را تنبیه کنید تا آن کاری را که شما فکر میکنید درست است انجام دهند. سپس به آنها پاداش دهید تا الگوی رفتاری جدید را حفظ و تثبیت کنید.
ثبت ديدگاه