آنها زندگی بسیار فقیرانهای داشتند و چندین بار به دلیل پرداخت نکردن اجاره مجبور شدند محل زندگیشان را تخلیه کنند. که برای فرار از بدهیهایش همراه با همسر خود در سوئیس زندگی میکرد. او هنگام بازگشتش در قطار با «راگوژین» و زنی به نام «ناستازیا» آشنا میشود و در میان اتفاقهای جدید قرارمیگیرد. و پس از آن در سال 1874 در چهار جلد و دو مجلد در سن پترزبورگ به چاپ رسید.
انتشارات «چشمه» این رمان کلاسیک را منتشر کرده و در اختیار علاقهمندان ادبیات جهان قرار داده است. سرشت کودکانه و سادهدلیاش در تضاد با جامعهی فاسد و منفیباف است.• این اثر در زمان انتشار با نظرات یکپارچه منفی روبرو شد. تا حدی به این دلیل که اکثر منتقدان مخالف محافظهکاری داستایوفسکی بودند و قصد داشتند از این طریق اهداف سیاسی فرضی داستان را بیاعتبار کنند.
این دیدگاه رایج ملیگرایان بزرگ است که بر این باور بودند که انسانیت تنها با میراث ملی میتواند پیشرفت کند. شکوه و عظمت این رمان از طریق وابستگی متقابل قوانین متافیزیکیای که به طور کلی بر پیشرفت بشریت حاکماند با آن دسته از قوانین حاکم بر ملت، نشان داده میشود. حال پرنس که سالها از روسیه دور بوده است، ناگهان وارد دنیای جدیدی میشود. اما پرنس آنقدر پاک و ساده است که انگار از جنس دیگری است، داستایوسکی او را به عنوان نمونه یک مرد کامل و بااخلاق به ما معرفی میکند. کسی که در هر حال حقیقت را میگوید، همه را دوست دارد و به همه لطف و محبت میکند و حتی زمانی که پولدار هم میشود از بخشیدن پول خود دریغ نمیکند.
در اینجا، ما به تنوع بیپایان دنیای کتاب پرداختهایم تا هر ذائقهای را پوشش دهیم و شما را در سفری آموزنده و هیجانانگیز همراهی کنیم. نشر چشمه از سال 1363 در یک کتابفروشی کوچک 32 متری آغاز به کار کرد و البته از همان ابتدا در اندیشه چاپ و نشر کتاب در کنار فروش آن بود و در همان سال اول، سه عنوان کتاب را به بازار فرستاد و این تعداد به مرور افزایش پیدا کرد. واقعگراییِ محض در ابله این کتاب را به یکی از خاکستریترین آثار ادبیات جهان تبدیل کرده است.
سلامقبل از این کار ابله رو یه دور دیگه بخونید 🙂سه تفنگدار رو هم خوندید تو کتابخونه شهر ثبت نام کنید. کلی کتاب خوب برای مطالعه پیدا میشه.یادتون نره خوندن کتاب مهمتر از داشتنشه. هنر داستایفسکی در این است که بلندترین پروازهای خیال را با پشتوانه موشکافی واقعیات صورت واقعیت میبخشد.
بعضی زنها فقط برای این خوباند که معشوقهی آدم باشند، همین. در مرحله اول باید نسبت به دیگران مودب و روراست باشم، کسی بیش از این از من انتظار ندارد. شاید اینجا همه فکر کنند که بچه هستم خوب، بگذار خیال کنند، نمیدانم به چه علت همه فکر میکنند آدم ابلهی هستم. من خیال می کنم که در این دنیای ما عدۀ دزدها خیلی بیشتر از عدۀ غیردزدهاست و اصلاً هیج آدم درستکاری پیدا نمی شود که دست کم یک بار در عمرش چیزی ندزدیده باشد. این عقیدۀ من است ولی ابداً نمیخواهم نتیجه بگیرم مردم همه دزدند. گرچه به خدا بعضی وقتها دلم می خواهد این نتیجه را هم بگیرم.
ثبت ديدگاه