«هاکسلی» در سال 1917 به مدتی کوتاه به عنوان معلم در کالج «ایتِن» در انگلستان مشغول به کار شد. یکی از شاگردان او، «اریک بلر» بود، کسی که بعدها با نام مستعار «جورج اورول»، رمان های ماندگار «1984» و «مزرعه حیوانات» را خلق کرد. دهه ها بعد و در سال 1946، «اورول» در یکی از نقدهای خود نوشت که «هاکسلی» بخشی از داستان «دنیای قشنگ نو» را از طریق سرقت ادبی به وجود آورده و از مضامین رمان «یوگنی زامیاتین» در سال 1926 یعنی کتاب «ما» استفاده کرده است. در ظاهر در این دو کتاب دو برخورد متفاوت و متضاد با روابط جنسی وجود دارد. ولی در دیدی عمیق‌تر، مشاهده می‌شود که هر دو حکومت از دو مسیر مختلف در راه رسیدن به یک هدف واحد هستند که همان حذف عشق رمانتیک و ایجاد ثبات است.

«دنیای قشنگ نو» رمانی فانتزی، تأثیرگذار، خیره‌کننده و همراه با ایده‌ای قابل ستایش و طنزی عمیق و تند و تیز است. شاهکاری به‌یادماندنی از هاکسلی، نابغه‌ی نویسندگی قرن بیستم، که تصویری بسیار نزدیک به جهان امروز را ارائه می‌دهد. او با توصیفاتی بی‌نظیر، انزجار خود از تأثیر تکنولوژی بر روابط انسانی و بازی‌های سیاسی حکومت‎ها و صنعت را، با نگاهی هشداردهنده درباره‌ی آینده‌ی بشر به ‌تصویر می‌کشد. هاکسلی دنیا را در سال ۲۵۴۰ به‌ نمایش کشیده و جهانی پادآرمانی را متصور می‌شود؛ حکومتی واحد بر تمام جهان حاکم است و هنر، دانش، مذهب و خانواده از میان رفته است. انسان‌ها شاد و سالم هستند و جنگ و فقر ریشه‌کن شده است. فرهنگ و فلسفه نابود و تولیدمثل به شیوه‌های مکانیکی انجام می‌شود.

با این حال، پس از آن، دنیای قشنگ نو بیشترین علاقه را برانگیخته است. سوما دومین وسیله برای رسیدن به خوشبختی موقتی و سطحی در جهان داستان هاکسلی است. سوما قرصی است که درد و رنج و ناراحتی را در وجود انسان، برای مدت کوتاهی، از بین می‌برد.

در واقع شخصیتی که قصد چالش به وجود آوردن دارد، سواد و دانش کافی را برای به‌چالش کشیدن وضع ندارد. آلدوس لئونارد هاکسلی (Aldous Leonard Huxley) سال 1894 در گودالمینگ در جنوب شرقی انگلستان متولد شد. وقتی تحصیلات را پایان برد، مدتی تدریس کرد و بعد به ایتالیا سفر کرد. در همین مدت، وقتی جنگ جهانی اول آغاز شد برای پیوستن به ارتش سلطنتی بریتانیا اعلام آمادگی کرد.

خواننده شاید به اشتباه بیفتد که این آرمان‌شهر است یا ویران‌شهر. در واقع نویسنده چیزی که با اطمینان بدانیم بد است را به ما در این دنیا نشان نمی‌دهد. در فصول آخر شخصیتی (Savage) در داستان سعی می‌کند کنترلگر جهان مصطفی موند را به چالش بکشد اما موند جواب‌های او را می‌دهد.

همچنین نوع تولید انسان‌ها در دنیای شگفت‌انگیز نو بر پایه‌ی همین پروژه است. افراد براساس ویژگی‌های ژنتیکی ازپیش‌تعیین‌شده تولید می‌شوند. در نتیجه ویژگی‌های خاص و ارزش‌های فردی ریشه‌کن می‌شود و دیگر وجود نخواهد داشت. در این جامعهٔ سراسر نظم، ثبات و لذت هر از چندگاه افرادی ناهماهنگ با جمع ظاهر می‌شوند که به علت دوگانگی‌های فکری، ذهنی ناآرام دارند. برنارد مارکس، که یک روان‌شناس آلفا مثبت است، یکی از این افراد است.

انسان پسافورد خوشبختی خود را از در مصرف بی‌رویه‌ی کالاها و خدمات جست‌وجو می‌کند. هاکسلی با بازنمایی این صفت مردم جهان داستانش به نقد کسانی می‌پردازد که ارزش‌های انسانی‌شان قربانی مصرف‌گرایی شده است. شرطی‌سازی انسان امروزی چیزی است مشابه شرطی شدن انسان پسافوردی. در جهان داستانی هاکسلی نوزادها از همان اول شرطی‌سازی می‌شوند و یکی از چیزهای مهمی که یاد می‌گیرند مصرف‌گرا بودن است. افراد مدام در معرض رسانه‌هایی هستند که آن‌ها را شیفته‌ی خود کرده است و تبلیغ مصرف‌گرایی می‌کند.

این مسئله از همان صفحه‌های آغازین رمان به‌چشم می‌خورد. کارخانه‌ی تولید انسان به مرحله‌ای دست یافته است به‌ نام «فرآیند بوکانوفسکی». فرآیند بوکانوفسکی به این شکل است که از یک سلول تخم هشت الی نودوشش جوانه تولید می‌شود که هر یک از این جوانه‌ها رشد می‌کند و به جنینی کامل بدل می‌شود. بوکانوفسکی‌سازی بخشی از پروژه‌ی از بین بردن فردیت انسان‌هاست زیرا منجر به همگن شدن فکری افراد می‌شود. برای دانلود قانونی کتاب صوتی دنیای قشنگ نو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

در این زمان هاکسلی به عنوان یک نویسنده و منتقد اجتماعی به شهرت رسیده بود. دنیای قشنگ نو پنجمین رمان هاکسلی و اولین تلاش او در خلق دنیایی آخرالزمانی بود. اقتباس‌های زیادی بر اساس «دنیای قشنگ نو» در دنیای تئاتر، رادیو و تلویزیون ساخته شده است.تئاتر آن با همان نام در سال 2015 با کارگردانی «جیمز دیکر» روی صحنه رفت. در سال 1956 برنامه‌ی رادیویی «دنیای قشنگ نو» با روایت خود نویسنده از CBS Radio پخش شد. همچنین سریالی با همین نام توسط استودیو فیلم‌سازی «استیون اسپیلبرگ» برای شبکه‌ی «پیکاک» در حال ساخت است.