وقتی آن‌ها به یک معدن سنگ می‌رسند، دو مامور بدون هیچ تشریفاتی، با یک چاقوی قصابی او را می‌کشند. به دوستداران فکاهیات تصویری یا کتاب‌های کمیک پیشنهاد می‌کنیم. شاید واستون جالب باشه که کافکا علاوه بر نویسنده بودن نقاشی هم میکشیده.

او فقط می تواند سوال بپرسد اما هیچ جواب روشن و واضحی درباره ی دنیای عجیب دادگاه دریافت نمی کند. بیچارگی یوزف کا، مردی که توسط دادگاهی تعامل ناپذیر به گناهی ناشناخته محکوم شده، تصویری ژرف و تکان دهنده از نوع بشر در دنیای مدرن است. در این دادگاه، هیچ اتهام رسمی ، روند تحقیق و اطلاعاتی برای کمک به وکیل مدافع وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایونا به نقل از مجله طاقچه، کتاب‌ها، چنان قدرتی دارند که به یک آن، ما را از جایمان، در یک پروژه‌ی سخت کاری یا روابط اجتماعی فرسایشی، جدا کنند و به سرزمینی ببرند که نوید آرامش یا هیجان می‌دهد. از فرازونشیب‌های مطمئن داستان‌های کلاسیک انگلیسی مثل غرور و تعصب گرفته، تا وحشت رخنه‌کرده در راهروهای وزارت عشق در رمان ۱۹۸۴. در این یادداشت وبلاگ طاقچه، کتابی را به شما معرفی می‌کنیم که حتما باید پیش از مرگ خواند. خلاصه داستان محاکمهصبح روز تولد سی سالگی جوزف کا، صندوقدار بانک، به طور ناگهانی سر و کله‌ی دو مرد ناشناس از سازمانی ناشناس در آپارتمانش پیدا می‌شود. دو مرد که هیچ توضیح خاصی نمی‌دهند تنها به او می‌گویند که بازداشت است و نمی‌تواند از آپارتمان خارج شود و دادرسی در جریان است. آن‌ها مطالبی نیز درباره‌ی لباس‌ها و وسایلش به جوزف می‌گویند و از او می‌خواهند آن‌ها را به انبار تحویل ندهد.

یکی از کتاب هایی که باید خواند داستان میدل مارچ است. این رمان داستان زندگی مردم شهری کوچک در انگلستان قرن نوزدهم است. کسی این رمان را به نام خود منتشر کرد و پس از آن جورج الیوت با این کار مقابله کرد.

وقتی که او را به اتاق خواب هولد راهنمایی می‌کنند کا.علنا می‌گوید دیگر هیچ امیدی به او ندارد ولی دکتر هولد به او می‌گوید بهتر است در عقیده‌اش تجدید نظر کند. «مدام می‌کوشم چیزی بیان ناشدنی را بیان کنم، چیزی توضیح ناپذیر را توضیح بدهم، از چیزی سخن بگویم که در استخوان‌ها دارم، چیزی که فقط در استخوان‌ها تجربه پذیر است. چه بسا این چیز در اصل همان ترسی است که گاهی درباره‌اش گفت‌وگو شد، ولی ترسی تسری یافته به همه چیز، ترس از بزرگ‌ترین و کوچک‌ترین، ترس، ترسی شدید از به زبان آوردن یک حرف. البته شاید این ترس فقط ترس نیست اشتیاق چیزی است فراتر از هرچه که موجب ترس می‌شود» این‌ جمله‌ها را فرانتس کافکا در یکی از نامه‌های شخصیش نوشته است و شاید بهترین توصیفی‌ است که می‌توان برای رمان محاکمه نوشت.

قبل از مقایسه دو ترجمه علی‌اصغر حداد و ترجمه امیر جلال الدین اعلم، در نظر داشته باشید که ما فقط متن فارسی دو ترجمه را مقایسه می‌کنیم و متن کتاب را با رعایت تمام نکات نگارشی به طور دقیق در اینجا نقل می‌کنیم. طبیعتا از آوردن متن آلمانی کتاب خودداری می‌کنیم. همچنین باید اشاره کنیم که ما بخش‌های مختلفی از ابتدا تا انتهای کتاب را برای مقایسه انتخاب کرده‌ایم و تلاش می‌کنیم این گستردگی از قسمت‌های ساده کتاب تا قسمت‌های پیچیده را شامل شود. در نهایت امیدواریم در انتخاب بهترین ترجمه رمان محاکمه به شما کمک کنیم. در رمان محاکمه با مردی روبه‌رو می‌شویم که یک روز صبح، بدون اینکه خطایی از او سر زده باشد، در اتاقش بازداشت می‌شود.

مسلما مسائل فردی هیچکس از مسائل جامعه جدا نیست و هیچ کس نمی‌تواند مدعی شود که مستقل از جامعه برای خود یک زندگی آرمانی تشکیل داده است. بنابراین شاید ژوزف کا.قربانی بی‌گناه یک نظام توتالیز و یا مظهر انسانی است که باید به خاطر انتخابهای خود بار مسؤولیت آنها را در زندگی به دوش بکشد. شاید هم با انتقاد از وضع دادگاه نویسنده به اوضاع اجتماعی زمان خود خرده می‌گیرد.