بخش سوم کتاب فلسفهای برای زندگی که بزرگترین قسمت این کتاب به حساب میآید، به توصیههای مکتب رواقی برای داشتن زندگیای بدون رنج و محنت میپردازد. قسمت نهایی کتاب رواقی زیستن در دنیای مدرن نام دارد که در ابتدا به افول رواقیگری در دنیای مدرن میپردازد و پس از آن اصول بازنگریشده این مکتب اشاره میکند. در فصل ششم به این سوال پاسخ داده میشود که آیا فهرستی از ضرورتها وجود دارد که برای هر نوع زندگی مناسب باشد؟ واضح است که ما با ضرورتهایی متعدد و مختلف روبرو خواهیم شد که با یکدیگر تضاد و تعارض دارند. فصل هشتم درباره فلسفه اخلاق است و به بررسی جایگاه فلسفه اخلاق در زندگی میپردازد. فصل نهم کتاب به بحران تولستوی و به طور کلی نقش دین در خوب زندگی کردن بازمیگردد و نظریات تولستوی در این زمینه را بررسی میکند.
این کتاب روایتی دلنشین از تاریخ فلسفه است و آن چه را که هر کس درباره علم فلسفه باید بداند در قالب یک داستان جذاب و گیرا آموزش میدهد. در کتاب دنیای سوفی برگزیدهی نظریات و سخنان مهم فیلسوفان بزرگ جهان از سه هزار سال پیش تا کنون جمع آوری شده است و تغییر و تحولاتی که علم فلسفه در طول قرنها شاهد آن بوده به طور خلاصه نمایش داده شده است. نویسنده این کتاب با زیرکی و خلاقیتی بیهمتا تاریخ فلسفه جهان را همزمان با داستانی هیجانانگیز درباره سوفی و دوست مخفیاش به تصویر میشکد.
«ویل دورانت» برای نوشتن این کتاب دلیلی دارد؛ او روزی یک انسان خوشپوش را میبیند که به وی میگوید قصد پایان دادن به زندگیاش را دارد؛ شغل این آقای شیک خوب است و در کل وضعیت رضایتبخشی دارد. موضوعی که «ویل دورانت» را وا میدارد تا کتاب «درباره معنی زندگی» را بنویسد. ویل دورانت برای یافتن معنی زندگی به انسانهای مختلفی نامه نوشت و از آنها خواست تا به پرسشهایی معین پاسخ دهند. در میان پرسششوندگان نام شخصیتهای مهم و تاثیرگذاری نظیر «جواهر لعل نهرو»، «جورج برنارد شاو» و «مهاتما گاندی آمده» است. «جیمز لیدیمن» در این کتاب با آغاز از مباحث اساسی و بنیادین فلسفه علم به تدریج و گام به گام خواننده را به سمت پرسشهای عمیقتری درباره ماهیت علم میکشاند.
«ویل دورانت» یکی از شخصیتهای مهم قرن بیستم محسوب میشود او را بیشتر به تالیف کتاب یازده جلدی تاریخ تمدنش میشناسند. کتاب درباره معنی زندگی این نویسنده را به ترجمه شهابالدین عباسی از بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه میخوانیم. کتاب فوق از اولین آثار «لشک کولاکوفسکی»، فیلسوف برجسته لهستانی است که به فارسی ترجمه شده است.
این کتاب تاکنون به ۵۹ زبان برگردانده شده و علاوه بر نوجوانان، توجه بزرگسالان را هم بهخود جلب کردهاست. از روی کتاب دنیای سوفی فیلم و بازی رایانهای به همین نام ساخته شدهاست. این رمان فلسفی برای آموزش فلسفه به نوجوانان نوشته شد اما خیلی زود توجه بزرگسالان را نیز به خود جلب کرد. سوفی در سن ۱۵ سالگی قرار دارد و نامههایی جالبی از شخصی به نام آلبرتو ناکس دریافت میکند. آلبرتو به دنبال آن است تا مفاهیم فلسفی را به زبانی ساده به سوفی یاد دهد.موضوع صحبتهای آلبرتو نظریات فلاسفه یونان باستان، قرون وسطی، رنسانس و دوران مدرن را پوشش میدهد. مشخصا نمیتوان با خواندن یک رمان، فلسفه را به صورت کامل یاد گرفت اما این کتاب میتواند شروع مناسبی برای فهم فلسفه باشد.
کتابی که با هدف یادگیری مفاهیم ابتدایی و اولیه فلسفه برای گروه سنی نوجوان نوشته شد ولی به قدری استقبال بزرگسالان از آن زیاد بود که طولی نکشید تا به کتابی مناسب برای تمامی گروههای سنی تبدیل شد. یک کتاب آموزشی که راهنمای کاملیست از فلسفه دوران باستان و باورهای سقراطی تا مفاهیم قرن بیستمی در باب اومانیسم و اگزیستانسیالیسم و البته با چاشنی سفر در زمان! «دنیای سوفی» در نگاه سختگیرانه هم کتاب خوبی است؛ چه برسد به اینکه بخواهیم هدف اصلیِ رمان -که آموزش است- و میزان نیل به هدف غایی دلخواهش را وارد بررسی، قضاوت و نتیجهگیری خود کنیم. اما این به معنای تک و تنها بودن یا نادر بودن کتاب حاضر نیست و در تاریخ اندیشه، رقبای زیاد و بعضا خوبی برای اثر گوردر تراشیده شدهاند! کتابهایی که عموما نقشی شبیه به چرخهایی کمکی برای شروع یادگیری دوچرخهسواریِ یک کودک را دارند.
این تفاوت باعث جرقهای در جهان بیرونی او میشود و شخصی ناشناس به نام «آلبرتو ناکس» با فرستادن نامههایی مرموز و پرسشگر، سوفی را به مطالعهٔ فلسفه دعوت میکند. در این نامهها محتواهایی عجیب و غریب با سوالاتی بنیادین راجع به هستی برای سوفی طرح میشود و هر روز به طرزی نادیده به خانهاش فرستاده میشود. سوالاتی مانند «جهان چگونه پدید آمده است؟ » که شاید پلی برای رفتن به دنیایی ورای دنیای فیزیکی و مکانیکی فعلی باشد و انسان را از ماده به معنا برساند! اما سوالاتِ آلبرتو اولا همیشه با جوابهایی در نامههای بعدی همراهاند و سوفی هیچگاه تنها نمیماند و ثانیا اینکه او در درک فلسفه تنها به خودشناسی یا جهانشناسی قانع نیست و در مرحلهٔ درک جهان، ساکن نمیماند. آلبرتوی ناشناس، علاوه بر ذاتِ فلسفه، جریانهای مختلف فلسفی، سردمداران و نکات مهم هر پدیده یا اتفاق را مرور میکند. البته آلبرتو تا جای زیادی خود را به سوفی معرفی نمیکند و مدام در این دنیای فانتزیِ مکاتبهای، از تاریخ فلسفه تا تحلیل وقایع تاریخی و جامعهشناختی برای او میگوید.
او سال ۱۹۷۶ پس از فارغالتحصیلی، بهعنوان معلم فلسفه، دین و ادبیات در اسلو و برگن مشغول به فعالیت شد. او سال ۱۹۸۱ به برگن در نروژ نقلمکان کرد و در آنجا برای چند سال در یک دبیرستان به تدریس فلسفه پرداخت. آلبرتو ابتدا به او میگوید که فلسفه بهشدت به زندگی مربوط است و اگر ما دربارهی موجودیتمان سؤال و تأمل نکنیم، واقعا زندگی نمیکنیم. او همچنین دربارهی حیا و اینکه آیا حیا طبیعی است یا نه صحبت میکنند. در ادامه آنها دربارهی فلسفه آتن و دربارهی سوفسطاییان در آتن صحبت میکنند. سوفسطاییها سعی کردند جایگاه انسان را در جهان پیدا کنند و آنها هم مفهوم درست یا غلط را انکار کردند.
ثبت ديدگاه