از برادران کارامازوف تاکنون اقتباسهای بسیاری صورت گرفته است که مشهورترین آنها، فیلمهای سینمایی هستند. بهعنوان نمونه، برادران کارامازوف در سال ۱۹۱۸ توسط دیمیتری بوچوتزکی و کارل فرولیش در آلمان در ساخت یک فیلم صامت مورد اقتباس واقع شد. دومین اقتباس آلمانی برادران کارامازوف به کارگردانی و با فیلمنامهی اریش انگلس ساخته شد.
نخستین ترجمهی فارسی برادران کارامازوف را مشفق همدانی در سال ۱۳۳۵ از روی نسخهی فرانسوی کتاب انجام داد. ترجمههای فارسی متعددی از این کتاب وجود دارد، اما هیچیک مستقیما از نسخهی روسی برگردانده نشدهاند. به این ترتیب فئودور پاولوویچ که زندگیاش را از صفر شروع کرده بود، زمیندار کوچکی به شمار میآمد که خودش را ناخوانده سرِ سفرهی دیگران دعوت میکرد، هرچند هنگام مرگش صاحب صدهزار روبل پول نقد بود. موضوعی که مانع از این نشد در تمام عمرش جزو یکی از سبکمغزترین آدمهای بیبندوبار منطقهی ما به شمار نیاید.
اکثر داستانهایش همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی است، عصیان زده، بیمار و روانپریش. ویژگی منحصربهفرد آثار او روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. در جوانی به خدمت ارتش درآمد و پس از مدتی استعفا داد و بعد، با نگارش کتاب بیچارگان، به محافل روشنفکران راه یافت. پس از مدتی، پلیسی که در این محافل جاسوسی میکرد داستایوفسکی را به مقامات معرفی کرد و او به زندان و سپس به اعدام محکوم شد.
اما باید یادآور شوم که آدم احمقی نبود ــ بیشتر آدمهای سبکمغز به اندازهی کافی هوشمند و حتی حیلهگرند ــ و درست به همین علت هم بیبندوبار؛ از آن بیبندوبارهایی که خاص ملت ماست. گفتگو با پیر برای ساعت یازده و نیم صبح بلافاصله پس از عبادت دیرگاهی، تعیین شده بود. دیدار کنندگان در مراسم شرکت نکردند بلکه درست پس از پایان آن سر رسیدند.
در نهایت پیام داستایوفسکی این است که مهم نیست چقدر همهچیز ناامیدکننده است، تنها کاری که نمیتوانید انجام دهید «تسلیم شدن» است؛ شما نمیتوانید به خود بگویید که شکستهاید و در نتیجه «همهچیز مجاز است». او ابتدا برای امرار معاش به کار ترجمه پرداخت و آثاری چون اورژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد. ابتدا، برای امرارمعاش، به کار ترجمه پرداخت، و آثاری چون اوژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر شیلر را ترجمه کرد. «پدر، من عمل خودم را توجیه نمیکنم، آری، در حضور جمع به آن اعتراف میکنم، نسبت به آن سروان ددمنشانه رفتار کردم، و حالا از آن پشیمانم، و برای خشم ددمنشانهام از خودم بیزارم. چنانچه مشکلی برای دانلود فایل و یا اجرای آن دارید، به صفحه راهنمای سایت مراجعه کنید. در صورت درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .
آلکسی فئودوروویچ کارامازوف، سومین پسر یکی از ملاکان منطقهی ما بود، به نام فئودور پاولوویچ کارامازوف که در زمان خودش شهرت و آوازهای داشت (که تا امروز هم نامش بر سر زبان هاست). علتش هم مرگ غمانگیز و اسرارآمیزش بود که درست سیزده سال پیش اتفاق افتاد و من موقعش که شد، چگونگی آن را شرح میدهم. ترجمههای زیادی از این شاهکار داستایفسکی انجام گرفته است که همگی برگردان نسخه انگلیسی آن بودهاند. با اینکه تاکنون از نسخه روسی کتاب ترجمهای صورت نگرفته است، ولی بهترین ترجمه از کتاب برادران کارامازوف توسط صالح حسینی انجام شده که در دو جلد قابل تهیه است.
ثبت ديدگاه