افرادی که نسبت به احساسات خود آگاه‌تر باشند، بهتر می‌توانند از علم ناخودآگاه خود استفاده کنند. برای دانلود قانونی کتاب ذهن توسعه یافته و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید. بدن ما مخزنی از دانش ناخودآگاه است که با استفاده از احساساتمان می‌توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم. تصور کنید در تالار معاملات وال استریت هستید، جایی که افراد مثل زنبور عسل در میان مانیتورها پرسه می‌زنند و با تلفن‌های متعدد، دیوانه‌وار دستورات فروش را فریاد می‌زنند. فضایی پر از سر و صدا و تنش که برای مغز انسان بسیار چالش‌برانگیز است.

به گفتۀ کتاب ذهن توسعه یافته تعاملات اجتماعی می‌توانند وضعیت فیزیولوژیکی ما را تغییر دهند به‌گونه‌ای که یادگیری را تقویت کنند، توجه را بیشتر کنند و حافظه را بهبود بخشند. مغز ما اطلاعات اجتماعی را به‌طور متفاوتی از اطلاعات غیر اجتماعی ذخیره می‌کند. خاطرات اجتماعی در ناحیه‌ای خاص از مغز کدگذاری می‌شوند و به‌طور دقیق‌تری به یاد آورده می‌شوند، که به “مزیت کدگذاری اجتماعی” معروف است. کتاب ذهن توسعه‌یافته از انی مورفی پال در مورد توانایی‌های گسترده ذهن است. حرکت، محیط اطراف، روابط و فناوری‌های مختلف می‌توانند افکار و رفتار ما را شکل دهند و دانش ما را در مورد  منشأ هوش و یادگیری گسترش دهند.

بنابراین حافظه ما و شیوهٔ به خاطر سپردن‌مان نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های ما ایفا می‌کند. پنج ذهن مطرح شده در این کتاب، مسائلی متفاوت از هشت یا نه نوع هوش انسان هستند. بهتر است آنها را به جای آنکه توانمندی‌های محاسباتی متمایز تصور کنیم، آنها را کاربردهای وسیع ذهن که می توانیم در مدرسه، درحرفه ها، یا در محل کار پرورش دهیم فرض کنیم. در طول تاریخ تکاملی گونۀ انسان، زبان اشاره جایگاه خاصی در زبان گفتاری داشته است.

یادداشت‌برداری یک فعالیت شناختی فعال است که مغز را وادار به پردازش، ارزیابی و انتخاب اطلاعات می‌کند، در حالی که تماشای ساده یا گوش دادن منفعلانه چنین تأثیری ندارد. با بودن در محیط آشنا کنترل به دست می‌آید و احساس کنترل بر فضای خود (چه از نظر ظاهری و چه از نظر عملکرد) باعث افزایش بهره‌وری می‌شود. در نتیجه در یک فضای خصوصی، پایدار و آشنا، که افراد احساس مالکیت و کنترل بر آن دارند باعث توسعه یافتن ذهن می‌شود. معنای ساده و رایج آن این است که مطلبی را به خاطر می‌سپاریم یا مهارتی را در خود تقویت می‌کنیم. اما معنای عمیق‌تری یادگیری این است که مدل ذهنی‌مان تغییر کند و جهان را به شکلی ببینیم که پیش از آن نمی‌دیده‌ایم. اما تصمیم گیری نیازمند سناریوسازی و تصور گزینه‌های مختلف در آینده است و راناگاث در این کتاب توضیح می‌دهد که مکانیزم تصور آینده با مکانیزمی که مغز گذشته را بازسازی کرده و به یاد می‌آورد تفاوت جدی ندارد.

به گفتۀ کتاب ذهن توسعه یافته تقلید یکی از دلایل اصلی موفقیت گونۀ انسان است. توانایی تقلید به ما اجازه می‌دهد تا یادگیری و انتقال دانش را به‌طور مؤثر انجام دهیم. روان‌شناسان رشد بر این باورند که نوزادان و کودکان به دلیل توانایی خود در تقلید، قادر به جذب حجم زیادی از اطلاعات در مدت زمان کوتاه هستند.

این کتاب نشان می‌دهد که راه دستیابی به هوش بیشتر، درون جمجمه محبوس نیست، بلکه مسیری است که از طریق بدن، محیط و روابط شما با دیگران می‌گذرد. در کتاب ذهن توسعه یافته در مورد تاثیر فضاهای آشنا بر یادگیری خواهید خواند. وقتی افراد در محیطی کار کنند که آن را متعلق به خود می‌دانند، اعتماد به نفس و توانایی بیشتری دارند و می‌توانند کارآمدتر و بهره‌ورتر عمل کنند. این افراد در محیط‌های آشنا تمرکز بیشتری دارند، حواس‌پرتی کمی دارند و منافع خود را به طور قاطع‌تر و مؤثرتر پیش می‌برند. فضاهایی که در آن وقت می‌گذرانیم، به شدت طرز فکر و رفتار ما را شکل می‌دهند.

این ویژگی انسانی باعث تقویت ارتباط با دیگران می‌شود که به اشتراک‌گذاری بهتر دانش و فرهنگ کمک می‌کند. وقتی افراد از دیگران تقلید می‌کنند، به طور غیرمستقیم از تجربیات و تصمیمات دیگران بهره‌برداری می‌کنند. این کار به آن‌ها کمک می‌کند تا گزینه‌های موجود را به طور مؤثرتر مرتب کنند و تصمیمات بهتری بگیرند، بدون اینکه نیاز به آزمون و خطای زیاد داشته باشند. در چنین حالت راحتی، مغز استراحت می‌کند و احساس خوبی پیدا می‌کنیم. در طبیعت کمتر تصورات قبلی و کلیشه‌ها متکی هستیم و کنجکاوتر عمل می‌کنیم.

آنی مورفی در کتاب ذهن توسعه یافته از Concept Mapping یا نقشه برداری مفهومی می‌گوید. نقشه برداری مفهومی  یک روش آموزشی و شناختی برای سازمان‌دهی و نمایش اطلاعات است. این تکنیک به ما کمک می‌کند تا مفاهیم را به شکل بصری ببینیم و ارتباطات بین آن‌ها را بهتر درک کنیم. این روش به یادگیری موثر، درک بهتر موضوعات پیچیده و تقویت مهارت‌های حل مسئله و تفکر انتقادی کمک می‌کند. اما آنی مورفی پال در این کتاب بیان می‌کند که ذهن شبیه پرندۀ آشیانه‌سازی است که چوب‌ها و شاخه‌ها را جمع می‌کند و از مصالحِ دردسترس، یک کلِ واحد می‌سازد.

این مقاله همچنین بررسی می‌کرد که چگونه ذهن از طریق بدن‌، محیط‌ و روابط اجتماعی ‌ما توسعه پیدا می‌کند. چیزهایی مانند رایانه‌ها تنها ابزارهایی نیستند که ذهن ما از آن‌ها استفاده می‌کند. این ابزارها به بخشی جدایی‌ناپذیر از ذهن ما و نحوه تفکر ما تبدیل شده‌اند. این فرآیند ما را مجبور می‌کند بین اطلاعات مهم و غیرمهم تمایز قائل شویم، که منجر به درک عمیق‌تر و یادآوری بهتر می‌شود. همچنین، یادداشت‌برداری می‌تواند افکار و ایده‌های جدیدی را تحریک کند و به ما کمک کند از زوایای تازه به مسائل نگاه کنیم.