مگر نه آن است که بسیاری از صاحبان و بنیانگذاران سلسلههای سلطنتی در ایران قبیلههای صحراگرد بودند که البته از قدرت و پهلوانی نیز بهره مند بودند ـ سلجوقیان، مغولان، تیموریان و قاجاریه. اغلب حرکتهای سیاسی و اجتماعی در تاریخ ایران، بدون وجود شخصیتهای قدر قدرت و صاحب صولتی چون یعقوب لیث صفاری یا شاه اسماعیل صفوی و یا نادرشاه افشار و در سطح پایینتر آن، بدون وجود محمد تقی خان پسیان یا ستارخان و باقرخان، امکان عملی شدن نداشته است. با وجود اینکه کلیدر داستانی بر پایه واقعیت است، اما دولت آبادی زمان رخداد داستان را برای روایت مناسبتر و پیوند زدن آن با جریانات سیاسی قبل از انقلاب 57، به سالهای 1325 تا 1327 انتقال داد و با اینکار توانست حزب توده را وارد جریان داستان کند.
کلیدر دومین رمان بلند جهان پس از کتاب «در جست و جوی زمان از دست رفته» است با تعداد کلماتی بالغ بر 950 هزار کلمه و دولت آبادی 15 سال از عمر خود را صرف نوشتن آن کرده است. کلیدر را «انتشارات فرهنگ معاصر» در 10 جلد به صورت گالینگور و شومیز منتشر کرده است و به تازگی نسخه الکترونیکی کلیدر منتشر شده است. مجموعه 5 جلدی دست دوم کلیدر که سرنوشت تراژیک رعیتهای ایرانی و قبایل چادرنشین را در دورهای که سیاست زور حاکم است به تصویر میکشد، بر اساس حوادث واقعی نگاشته شده و به شرح سختیها و رنجهایی روا رفته بر خانوادهٔ کَلمیشی میپردازد. داستان کلیدر که متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم است، بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ روی میدهد. کلیدر یعنی چه ؟؟ کلیدر نام کوه و روستایی در شمال شرقی ایران است. این رمان به وضوح مبارزات قبایل کوچ نشین، پیوند آنها با سرزمینشان، و تأثیرات ویرانگر مدرنیزاسیون و ظلم دولتی را توصیف میکند.
رمان کلیدر نوشته محمود دولت آبادی نویسنده سرشناس ایرانی و خالق کتابهایی چون «کلنل»، «جای خالی سلوچ» و «روزگار سپری شده مردم سالخورده» است. این کتاب نخستین بار در سال 1363 منتشر شد و پس از آن بارها تجدید چاپ شده است. نوشتن این رمان 10 جلدی برای محمود دولت آبادی 15 سال زمان برده است.کلیدر بلند ترین رمان نوشته شده در زبان فارسی است و این ویژگی باعث برجستگی بیشتر این کتاب نسبت به دیگر آثار دولت آبادی در میان دوست داران کتاب شده است.کتاب کلیدر با ورود مارال، دختر کُرد به سرزمین پدریاش آغاز میشود. مارال دختر مستقلی است که نامزد و پدرش به زندان میافتند و او ناچار است که به منطقه کلمیشیها، در روستایی از توابع سبزوار برود. نام کتاب کلیدر نیز از کوهی در اطراف همین منطقه برگرفته شده است. همزمان با ورود مارال به این روستا، منطقه دچارخشکسالی شده است و مردم با تنگدستی و سختی دست و پنجه نرم میکنند.عمه بلقیس که مارال برای زندگی به خانه او می رود، پسری به نام گلمحمد دارد.
در این دوره شاگرد اول شد و پس از آن “شبهای سفید داستایوسکی” را بازی کرد و بعد “قرعه برای مرگ” اثر «واهه کاچا»؛ بازی در نمایش«اینس مندو»، «تانیاً» نگاهی از پل اثر آرتور میلر، و بعد از آن کار در اداره برنامههای تئاتر بود. سپس به گروه هنر ملی پیوست که دوره پرباری برای او به شمار میآمد. جهت خرید به صورت اینترنتی، این کتاب را از فروشگاه آنلاین سروشگان تهیه کنند. 2,800,000 تومان قیمت اصلی 2,800,000 تومان بود.2,380,000 تومانقیمت فعلی 2,380,000 تومان است. سراج بوک متشکل از تیمی جوان، با استعداد و علاقهمند به کتاب از سال ۱۳۹۶ فعالیت اینترنتی خود را شروع کرد.
این اثر دیگر با بحران شروع نمیشود بلکه داستان با فاجعه آغاز میشود؛ زلزله! در مرکز فاجعه عقیل قرار دارد که همه کساش مردهاند جز دخترش شهربانو، که با او به صحرا رفته بودهاست و جز پسرش تیمور که در گناباد به سربازی رفتهاست. در «عقیل عقیل» این پدر است که پسر را گم کردهاست اما در واقع تیمور تنها پسر عقیل نیست که همه کس و کار اوست؛ پس باز هم عقیل پدر گم کردهای بیش نیست. و اتفاقاً حاکمیت این دیدگاه بر ساختار کلیدر، مصداقی برای همان سخنی است که براهنی در این قسمت بر قلم خود رانده است؛ رابطهی متقابل ساختاری بین ساختار تاریخ و ساختار ادبیات. کلیدر، در حقیقت یک روایت تاریخی از قیامهای فردی، عیاری و پهلوانی در دورههایی است که همواره بر آنها حکومتهای اقتدارگرا حاکمیت مطلق داشتهاند. پس انتخاب شیوهی تک گویی بیرونی برای تصویر دورهی اقتدارگراییهای عصر پدرسالاری و مبارزههای فردی و ملازم با آن دورهها، اگر میدان دادن به خودکامگیهای راوی در روایت است، این خودکامگی در همسویی کامل با زمینه و موضوع و ماجرا قرار دارد و در این جا قبح چندانی ندارد.
مشخصه دیگر آثار او عشق به پدر یا خاطره پدری است، ارادت به صادق هدایت، همدلی او با هدایت به رغم تفاوت نگاهشان که به خوبی در رمان سلوک وجه روشنتری به خود میگیرد، از دیگر مشخصههای آثار دولت آبادی است. هم اسب سیاهش «قره آت» چنان گردن گرفته، سینه پیش داده و غراب سم بر سنگفرش خیابان می خواباند، که انگار بر زمین منت می گذاشت و به آنچه دورش بود فخر می فروخت. درویشی که پردهٔ شمايل را به دیوار آو یخته بود، زبانش از صدا باز ماند. سر بسوی اسب سیاه و دختر گرداندند و گوش فرا دادند به درق درق با وقار سم اسب برسنگفرش خیابان، که پرده دار نفیر از سینه برکشید و خلق را به خويش فراخواند.
ثبت ديدگاه