این کتاب روایت یکی از دوستداران نقاش معروفی به نام “ماکان” است که به دنبال راز مرگ مشکوک استاد در تبعید است. در خلال داستان آقای ناظم همان دوستدار استاد حدس می‌زند که راز مرگ استاد در یکی از تابلوهای ایشان که به خط خود استاد “چشمهایش” نامیده شده و در شخصیت مدل این اثر نهفته است. پس از آن سعی می‌کند با پیدا کردن زن به تصویر کشیده شده در تابلو به این راز دست پیدا کند و برای این کار ناظم مدرسه نقاشی‌ای می‌شود که آثار ماکان در آن به نمایش در آمده است. در ادامه با پیدا شدن فرنگیس پرده از راز مرگ ماکان برداشته می‌شود.

او در دوران اقامت در آلمان چند اثر ادبی آلمانی را به فارسی برگرداند. کتاب چشمهایش داستان عشق حقیقی و بی‌قید و شرط یک زن ایرانی‌ست، داستان نکوهش قضاوت‌های ظاهری و عجولانه. واقعیتی که چشمها را بروی گمراهی، سطحی نگری و خوشی‌های زودگذر می‌بندد تا به آرمان گرایی، ژرف نگری و دریای احساس باز شوند. کتاب چشمهایش نام رمانی از بزرگ علوی است که برای نخستین بار در سال ۱۳۳۱ خورشیدی منتشر شد. کتاب چشم هایش همواره در بین محبوب ترین رمان های معاصر ایرانی قرار دارد و تاکنون به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است. در آلمان تحصیل کرد و با ادبیات نوین جهان آشنا شد.

تفریح و سرگرمی بر من غلبه داشت و مرا به عالم دمدمی می‌انداخت. او بیش‌تر در آلمان زندگی کرد و در برلین استاد دانشگاه بود. در کل به نظرم داستان فوق العاده ای نداره شاید هم کتاب هایی که من خوندم نسبت به این کتاب بسیار قویتر بودن.در کل برای یکبار خوندن مناسبه و نه بیشتر.اخر داستان هم به طرز ناامید کننده ای بد تموم میشه. برای بالارفتن از نردبان بلند هنر سر نترس و پشتکار لازم بود که من در خود سراغ نداشتم نمی‌توانستم ساعت‌ها، ماه‌ها، سال‌ها بنشینم و سر چیزی که مایل بودم با رنگ و خط به صورت انسان فهم درآورم، کار کنم. این حوصله به من داده نشده بود من همیشه راه سهل‌تر انتخاب می‌کردم. دیگران با ثبات بودند و من این را می‌فهمیدم، به خودم صدمه می‌رساندم کار هم می‌کردم اما بالاخره ناتمام می‌ماند تفریح و سرگرمی بر من غلبه داشت و مرا به عالم دمدمی انداخت.

با وجود آنکه استاد ماکان، شخصیت اصلی کتاب، در زمان روایت داستان زنده نیست، حضوری پررنگ و تأثیرگذار دارد. او نمادی از یک هنرمند متعهد و آزاده است که حاضر نیست هنرش را در خدمت قدرت قرار دهد. در بخشی از کتاب، یکی از بزرگان سلطنت از استاد ماکان درخواست می‌کند که پرده‌ای را برای او خلق کند، اما استاد ماکان درخواست او را رد می‌کند و می‌گوید من نقاشی‌ای را می‌کشم که به آن علاقه داشته باشم. او در این بخش به‌وضوح مخالفت خود با دوران استبداد را بیان می‌کند. شخصیت‌های دیگر کتاب مانند فرنگیس، آقارجب، و راوی داستان نیز، هر کدام ابعاد مختلفی از جامعه‌ی آن زمان را نمایندگی می‌کنند.

علوی با کودتای ۲۸ مرداد از ایران رفت و مقیم آلمان شد. از سیاست کناره گرفت و تمام عمر مدرس دانشگاه ماند. این رمان از آثار معدود فارسی است که در مرکز آن یک زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است.

کتاب چشم‌هایش از معروف‌ترین آثار این نویسنده واقع‌گرا است. می‌توان گفت که کتاب چشم‌هایش، داستانی‌ست درباره‌ی عشق، هنر، آزادی و مقاومت. بزرگ علوی با مهارت ستودنی خود، این مفاهیم را در هم می‌آمیزد و اثری خلق می‌کند که پس از گذشت دهه‌ها، همچنان خواندنی و تأثیرگذار است.

زنی که چشم‌هایش در تابلو نقش بسته، کیست؟ چه رازی در این چشم‌ها نهفته است؟ این سؤال‌ها نه‌تنها ذهن راوی داستان را به خود مشغول کرده، بلکه خواننده را نیز تا پایان کتاب درگیر خود می‌کند. داستان کتاب چشمهایش در دوره رضاشاه اتفاق می‌افتد و زندگی یک استاد بزرگ نقاشی را روایت می‌کند که مبارز سیاسی هم است. یکی از دوست‌داران این نقاش معروف به دنبال راز مرگ مشکوک استاد در تبعید است. آقای ناظم همان دوستدار استاد است و حدس می‌زند که راز مرگ استاد در یکی از تابلوهای ایشان است که خود استاد نام آن تابلو را چشمهایش گذاشته است.

در مرکز این داستان، تابلویی قرار دارد که استاد ماکان، به‌عنوان نقاشی چیره‌دست و مشهور، آن را کشیده است. این تابلو که چشم‌هایش نام دارد، تصویر زنی را نشان می‌دهد که چشمانش راز بزرگی را در خود پنهان کرده‌اند. تابلویی که نمادی از رمز و راز زندگی استاد ماکان و شاید هم نمادی از جامعه‌ی ایران در آن دوران است. یکی از نقاط قوت رمان چشم‌هایش، شخصیت‌پردازی قوی آن است.

در کل اثری کار درست و دلپسند بود.کتابی ماندگار خواهد بود. رمان چشم‌هایش اثر بزرگ علوی یکی از جریان سازترین و تاثیر گذارترین رمان های ایرانی است که نه تنها بر ادبیات بلکه برجامعه ایرانی و حتی تحولات اجتماعی دهه پنجاه موثر بوده است. درباره زندگی یکی از استادان بزرگ نقاشی که علاوه بر هنر ، یک مبارز سیاسی نیز میباشد. ناظم می‌خواهد راز نهفته در چشم‌های زن پرده را دریابد چون تصور می‌کند صاحب این چشم‌ها در مرگ استاد نقشی داشته است. بالاخره پس از سال‌ها موفق می‌شود با فرنگیس ملاقات کند و داستان آشنایی‌اش با استاد را از زبان او بشنود. بزرگ علوی با نوشتن رمان چشم‌هایش نام خود را برای همیشه در بین نویسندگان مهم و جریان‌ساز ایرانی تثبیت کرد و با نثری محکم و تاثیرگذار، داستانی عاشقانه با رگه‌هایی از سیاست پیش روی خواننده قرارداده است.