انگار به نقاشی «شب پرستاره» از وینسنت ون گوگ نگاه میکنید که در سال 1889خلق شد؛ اثری که نهتنها یکی از شاهکارهای ون گوگ است، بلکه بهعنوان یکی از نمادهای هنر نوگرای اروپا نیز شناخته میشود. نام پائولو کوئیلو (Paulo Coelho)، نویسندهی محبوب و پرطرفدار برزیلی، نخستین بار با کتاب کیمیاگر (The Alchemist) بر سر زبانها افتاد. این اثر که اولین بار در سال 1988 و در شمارگان اندک به چاپ رسید، خیلی زود به یکی از پرآوازهترین رمانهای جهان بدل شد و مخاطبین بسیاری را از چهارگوشهی جهان شیفتهی ادبیات برزیل کرد. داستان کیمیاگر ترکیبی از عناصر دو گونهی ادبیات واقعگرا و ماجراهای جادوییست. روند زندگی قهرمان قصه، یعنی سانتیاگو، تجربهای باورپذیر است و مخاطب میتواند با چنین ماجرایی احساس نزدیکی و همسویی کند. اما از طرف دیگر، تاروپود چنین تجربهای با عنصر جادو و خیال آمیخته شده و به روند ماجرا رنگ و نمایی فراواقعی میبخشد.
او در جایی از این کتاب نوشته است برای شروع این کتاب با خود گفتم اگر من امروز پر سفیدی ببنیم شروع به نوشتن می کنم و من آن پر سفید را در کافه ای نزدیک خانه خود دیدم. به تجربه ثابت شده است که اتفاق یا اتفاقاتی خاص در زندگی شخصی نویسندگان الهام بخش آن ها در نگارش کتاب هایشان بوده است. پائولو کوئلیو نویسنده ای است که بسیار علاقه به نوشتن، به خصوص از زندگی خود دارد.
مسلم بدانید که این اتفاق باعث شده است که کتاب کیمیاگر بتواند تمام مردم جهان را شیفته خود کند. رمان کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو داستانی پرکشش و جذاب دارد، روح کلی داستان دعوت به آزاد شدن از تعلقات و وابستگیها و آغاز سفر است که در نهاد بشر وجود دارد. نکته بسیار جذابی که در این بین وجود دارد این است که خود جوان به تنهایی اقدام به تغییر خود نمی تواند بکند. وجود کیمیاگر به عنوان نیروی برتر نسبت به جوان است که دست به چنین کاری می زند. این نوع رابطه احتمالا به همان دید پدر پائولو کوئلیو و دوره کودکی برمی گردد. دقیقا به همان دیدی که همه چیز باید دلیل و توضیحی داشته باشد.
اين رمان درباره ی چوپانی اسپانيايي به نام سانتیاگو است که زادگاهش را در اندلس ترك می کند و به شمال افریقا می رود تا گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر پيدا كند. سبک داستانی رمان کیمیاگر شبیه به سبک داستانهای شرقی است، همچنین جملات قصار جالبی در جای جای این داستان وجود دارد که به نوبه خود بسیار زیبا و دلنشین هستند. این که یک دلیل کوچک می تواند علت شروع یک اتفاق بزرگ شود را شاید ناشی از بیداری معنوی پائولو کوئلیو بعد از پیاده روی به طول 500 مایل (چیزی بیش از 800 کیلومتر!!) در شهری در شمال شرقی اسپانیا دانست. او در این پیاده روی گویی توانست خود و نیروی مهمی که درون خود دارد را بیاید و سپس از آن روز به بعد نقطه عطفی در او دیده شود و شروع اولین نگارش های مهم او رقم خورد. وقتی به زندگی پائولو کوئلیو از بالا نگاه می کنیم، متوجه می شویم که او در طول زندگی خود سرگشته بوده و تا مدت مدیدی نمی دانسته کیست و کجا کار می کند و چه کار باید بکند و اصلا چرا زنده است.
کتاب صوتی کیمیاگر، یکی از آثار به یاد ماندنی و بینظیر نویسنده برزیلی، پائولو کوئلیو، داستانی پرکشش و جذاب دارد و یکی از کتابهای بسیار پرفروش دهه پایانی قرن بیستم به شمار میآید. کیمیاگر روایت روح بیقراری است که در جستوجوی سلوک و رسیدن است. سانتیاگو، راوی و شخصیت اصلی رمان صوتی کیمیاگر بالاخره تصمیم میگیرد با شخصی پیشگو مشورت کند، و به این وسیله به سلسلهی افکار پریشان و خوابهای تکراری خود پایان دهد. اما مرد چوپان نمیداند که با چنین انتخابی، نهتنها از شر اندیشه و خیال رها نمیشود، بلکه خوابها و رویاهای خود را به جهان واقعیت دعوت میکند. شخص فالگیر به سانیتاگو پیشنهاد میدهد تا رد رویاهای خود را پیگیری کند و به دنبال جواب آن بگردد.
ثبت ديدگاه