آدمها، دکانها، درختها و جانوران از کار و جنبش افتاده بودند. هوای گرمی روی سر آنها سنگینی میکرد و گرد و غبار نرمی جلوی آسمان لاجوردی موج میزد که بهواسطهی آمد و شد اتومبیلها پیوسته به غلظت آن افزوده میشد. راوی در یک اتومبیل مسافربری با شخصی عزلتگزین آشنا میشود و پس از توقف در شهری کوچک در سر راه، دعوت او را برای گذراندن شب در خانهاش میپذیرد.
با این وجود سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب میشود. صادق هدایت در دوران اقامت خود در بمبئی در هند، اثر معروف خود «بوف کور» را که در پاریس نوشته بود، پس از اندکی دگرگونی، با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشته و بهصورت پلیکپی در ۵۰ نسخه منتشر کرد. این نویسندهٔ سرشناس ایرانی سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس، با گاز خودکشی کرد. کتاب صوتی مجموعه آثار صادق هدایت دربردارندهی داستانهای کوتاهِ این نویسندهی بزرگ و پرآوازهی ایرانی است.
حتی اگر از این نویسندهی بزرگ کتابی نخوانده باشید، باز هم رد پای او را در فیلمها و داستانهایی که گاه از زبان شخصی دیگر شنیدهاید خواهید دید. زندگی هدایت پر از فراز و نشیب و تنهایی بود. نوشتههایش اجازهی انتشار نمییافت، مدتها ممنوعالقلم بود و درنهایت هم به زندگی خودش پایان داد.
تحصیل در این مدرسه زمینهٔ آشنایی هدایت با ادبیات جهانی را فراهم کرد. او از نوجوانی نوشتن در روزنامهها را آغاز کرد. نخستین کتاب صادق هدایت «انسان و حیوان» نام دارد که درمورد مهربانی با حیوانات است.
کتاب صوتی مجموعه آثار صادق هدایت بخش مهمی از ادبیات داستانی معاصر ایران را در بر گرفته است؛ داستانهای صادق هدایت را. او که بیشتر بهخاطر رمان کوتاه «بوف کور» شناخته شده، یکی از اولین نویسندگان ایرانی بود که مدرنیسم ادبی را در کار خود پذیرفت. هدایت پس از آن تمام زندگی خود را وقف مطالعهٔ ادبیات غرب و یادگیری و تحقیق در تاریخ و فولکلور ایران کرد.
داش آکل یکی از معروفترین داستانهای هدایت است و فیلمی با همین نام در سال 1350 به کارگردانی مسعود کیمیایی و بازیگری بهروز وثوقی ساخته شد که باعث شد این داستان بیش از پیش نزد مردم شناخته شود. صادق هدایت این داستان را به زبان فرانسه در ایام اقامت در هندوستان سال ۱۳۱۵ شمسی نوشت که متن فرانسه آن در ژورنال دو تهران چاپ شد. داستان دربارهی مردی به نام «گرگور سامسا» ست که یک روز صبح وقتی از خواب بیدار میشود خود را در شمایل حشرهای بیمصرف و چندشآور میبینید. کافکا با این داستان تلاش کرد انسانی را نشان دهد که وقتی از هنجارهای جامعه سرپیچی میکند، از دید اطرافیان تبدیل به موجودی بیخاصیت میشود.
او به راوی میگوید که تصمیم دارد در را به روی دنیا بسته و در اتاقی تاریک در این شهر کوچک زندگی کند… زنده به گور داستان مردی است که تلاش میکند راهی برای خودکشی بیابد. او از زندگی خسته و ناامید شده به همین دلیل به دنبال راهی برای پایان دادن به آن است. محمدعلی جمالزاده و بزرگ علوی و صادق چوبک یکی از پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند.
از میان برادرانش، محمود به معاونت نخستوزیر رسید و عیسی، به ریاست دانشکدهی افسری. صادق هدایت همانند نیما یوشیج در مدرسهی سنلوییز درس خواند و با زبان و ادبیات فرانسه آشنا شد و از همان سن کم نوشتن را آغاز کرد. سفر به اروپا برای مطالعهی ادبیات غرب و به هندوستان برای زیستن در میان پارسیانِ هند به تحسین عمیق او از زادگاهشْ ایران و علاقهی وافر او در احیای سنن ملی و آثار باستانی انجامید و از این رو، زبان پهلوی را نیز فرا گرفت. هدایت در سفرهای خود مطالعه کرد، به سینماها، تئاترها و گالریهای هنری رفت؛ شیفتهی قلم بزرگانی نظیر ادگار آلن پو، گی دو موپاسان، آنتون چخوف، فئودور داستایوفسکی، فرانتس کافکا و راینر ماریا ریلکه شد. این کتاب داستانی است از فرانتس کافکا که در سال 1912 منتشر شده است و صادق هدایت در سال 1329 از روی ترجمهی فرانسویاش داستان را به فارسی برگرداند. مسخ یکی از مهمترین آثار ادبیات فانتزی است و در دانشگاههای غرب به عنوان واحدی درسی تدریس میشود.
ثبت ديدگاه