نیچه گفته حالا که انسان قواعد اخلاقی مسیحیت رو پشت سر گذاشته، داره تازه سفر بر روی یک دریای وسیع رو شروع می‌کنه. “انسان خداگونه” باعث میشه حس کنیم بعد از یه سفر طولانی و سخت، لبه یه پرتگاه ایستادیم؛ دیگه سفری که رفتیم اونقدر مهم نیست؛ چون قراره رو هوا قدم بذاریم. نوح هراری یکی از نویسندگان اسرایئلی است که با کتاب های انسان خردمند و انسان خداگونه شناخته شد. در عین حال، هراری اذعان می‌کند که این فناوری‌ها می‌توانند منجر به ظهور اشکال جدیدی از قبیله‌گرایی و قطبی‌سازی شوند.

در پایان به این مفهوم می‌پردازد که چطور علم و فناوری باعث می‌شود که در نهایت انسان‌ها بردگان الگوریتم‌های کامپیوتری شوند. و فکر میکنم بخاطر همینها هم که شده، میتونم ازش ممنون باشم. پس از توضیحات کوتاهی که درباره‌ی انسان خردمند هراری ارائه کردم و پیش از این‌که به سراغ کتاب انسان خداگونه برویم، مناسب دیدم چند سطری درباره‌ی اهمیت و جایگاه مروجان علم (Science Popularizers) بنویسم. به‌طور کلی نویسنده در این کتاب مدام سوالاتی را مطرح می‌کند برای برخی از آن‌ها پاسخی دارد برای برخی هیچ جوابی ندارد. علاوه‌بر قانع کننده بودن پاسخ های نویسنده، آن‌چه این کتاب را خواندنی و جذاب می‌کند تطابق سوالات با دغدغه‌های انسان امروزی در مورد گذشته و آینده است. در حقیقت برای خرید کتاب انسان خداگونه و درک مفاهیم آن نیازی نیست در زمینه خاصی متخصص باشید، فقط کافیست به آینده خود و گونه انسان علاقمند باشید.

دین و فلسفه اومانیستی (انسان‌گرایی) تمام تلاش خودشان رو برای به وجود آوردن این سلطنت انجام دادند و انسان را در مرکز خلقت و اندیشه قرار دادند. این تاریخه یه سری از اتفاقات که انسان‌ها، نقش اصلیشون هستن. ما به‌هیچ‌وجه نمیدونیم آیا با این آینده تطابق پیدا خواهیم کرد یا نه؛ ممکنه جهانی بسازیم که دیگه جای زندگی خودمون نباشه. همو دئوس یا همون “انسان خداگونه” با توجه به این نکته، به ما توضیح میده که قدرت نامتوازن ما در اداره جهان، چه‌طور می‌تونه ما رو به چیز جدیدی تبدیل کنه.

این حقیقت خودش قابلیت اینو داره که معنای انسان بودن رو تغییر بده. در ادامه این بحث به موضوع خداگونگی انسان می رسد و می گوید باید به جای قادر مطلق خدایان یونان یا معبودان هندو را در نظر گرفت. او می گوید هراری در این کتاب از دید زیست شناسی و تاریخ و ادبیات داستان هایی را ساخته است و او را یکی از داستان پردازان بزرگ نامیده. در دورۀ نخست، بشر در احاطۀ ذاتی برتر است، ذاتی همه جا حاضر و قاهر و غالب. اما این ذات برتر نمی تواند بر بشر حکم براند مگر به واسطۀ نمایندگانی در زمین. این نمایندگان بر اساس متونی که مقدسش می خوانند، حیات و ممات آدمی را به نمایندگی از خداوند تفسیر و تعیین می کنند.

هر فرد به طور تکی، موجود بی‌قدرتیه؛ نمی‌تونه حریف شیر و خرس بشه. این توانایی انسان‌ها به‌صورت گروهیه که باعث شده بر کره زمین تسلط پیدا کنن. این گروه‌ها – شرکت‌ها، مذهب، دولت – الان جزئی از شبکه گسترده و متصل‌به‌هم جریان اطلاعات هستن. پیدا کردن کسایی که مقاومت کنن، یعنی گروه‌هایی که بتونن در برابر امواج اطلاعاتی که کل کره زمین رو شستشو میده، وایسن، داره سخت‌تر و سخت‌تر میشه. مشکل اینجاس که باقی الگوریتم‌ها – اونایی که ما ساختیم – می‌تونن این کارا رو خیلی بهتر از ما انجام بدن. پروژه “مدرن شدن” بر پایه این ایده که هر فرد به تنهایی، منبع معنا و قدرته، کلید خورد.

هراری راجع به این که ربات‌ها ممکنه طوری با ما رفتار کنن که ما با مگس‌ها رفتار می‌کنیم، یعنی بی‌تفاوتی‌ای خشن، نگران به نظر نمیاد. قطعا مفاهیم و موضوعات زیادی درباره این کتاب وجود دارد که می‌شود درباره آن صبحت کرد، اما بهترین کار این است که کتاب‌های هراری را خواند و بارها و بارها مفاهیم آن مرور کرد. کتاب‌هایی که در حاشیه نیز مفاهیم و موضوعات بسیار ارزشمند و عمیقی به مخاطب تقدیم می‌کند و بدون شک باعث می‌شود دید بهتری نسبت به تاریخ و وضعیت کنونی خود داشته باشیم و سرانجام غرق در تفکر شویم. انسان خداگونه در پروژه‌ها و آرزوها و کابوس‌هایی کاوش می‌کند که قرن بیست و یکم را شکل می‌بخشد – از غلبه بر مرگ تا خلق زیست مصنوعی. ما این‌طور فکر می‌کنیم که یک مسیحی متدین به این دلیل مذهبی است که به خدا اعتقاد دارد، در حالی که کمونیست‌های پرشور مذهبی نیستند، زیرا کمونیسم خدایی ندارد. اما دین توسط انسان‌ها به وجود آمده است، نه خدایان، و بر اساس کارکرد اجتماعی خود مشخص می‌شود، نه وجود خدایان.

جریان‌هایی را بررسی می‌کند که ممکن است در آینده رخ دهند. به طور کلی می‌توان گفت هیچ کدام از مسائل مطرح شده در کتاب انسان خداگونه قطعی نیست مگر این مورد که آینده بسیار متفاوت‌تر از آن چیزی خواهد بود که هر کدام از ما ممکن است تصور کنیم. یکی دیگر از جنبه‌های جالب «کتاب انسان خداگونه» روشی است که هراری در آن تأثیر بالقوه فناوری‌های نوظهور را بر جامعه بشری و سیاست بررسی می‌کند. او استدلال می‌کند که پیشرفت در زمینه‌هایی مانند بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی می‌تواند پیامد‌های مهمی برای مسائلی مانند حریم خصوصی، دموکراسی و نابرابری داشته باشد. در «کتاب انسان خداگونه»، هراری استدلال می‌کند که بشریت در آستانه یک دوره جدید است، جایی که انسان‌ها مانند خدایان خواهند شد، با قدرت کنترل تکامل خود و حتی ایجاد اشکال جدید زندگی. او چالش‌ها و فرصت‌های ارائه شده توسط فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی را بررسی می‌کند و تاثیر بالقوه این فناوری‌ها بر جامعه و فرد را مورد بحث قرار می‌دهد.