در دوره دوم، انسان بر علیه آنچه که خودش به آن سلطنت و قداست داده بود، شورش کرد و انسانگرایی پدید آمد. انسان فرمانروای عالم و خود شد، هرچند مشروعیت و قداست ذات برتر کاملاً از بین نرفت و تبدیل به امری شخصی شد. استقبال از «انسان خردمند» (یا همان ساپیینس) باعث شده روند نگارشی هراری ادامه پیدا کند و به کتاب حاضر(هومودئوس) برسد. او بدنه و اصل مطلب را همانطور که خودش گفته در «انسان خردمند» بیان کرده و در دو کتاب بعدی، دنبال سوالات و اظهارنظرهایی ویژه بوده است. کتابی که در ژانر تاریخی نیست ولی تحلیل بر تاریخ و اینکه انسان چگونه بوده و پیشرفت های او را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. کتابی جامعه شناسانه است که با طرح سوال ها و پاسخ به آنها سعی می کند ادعاهای می کند .که نه به صورت پیشگویی بلکه بصورت راهبردی برای ادامه زندگی انسانها می گوید.که با منطق خودش ساخته است.
به طور کلی میتوان گفت هیچ کدام از مسائل مطرح شده در کتاب انسان خداگونه قطعی نیست مگر این مورد که آینده بسیار متفاوتتر از آن چیزی خواهد بود که هر کدام از ما ممکن است تصور کنیم. یووال نوح هراری استاد تاریخ است و کتابهایش هم نشان اشراف او به مطالب تاریخیاند. در کتاب “انسان خداگونه”، هراری همچنین به بررسی رابطه انسان و ماشین میپردازد. او معتقد است که در آینده، هوش مصنوعی میتواند جایگزین بسیاری از وظایف انسانی شود و حتی برتری شناختی بر انسان پیدا کند. این تغییرات میتوانند به تغییرات بنیادی در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منجر شوند و حتی سوالاتی اساسی درباره معنای زندگی و جایگاه انسان در جهان به وجود آورند. بسیاری از افراد پس از مطالعه این کتاب بهطور جدی به پرسشهایی درباره آینده انسان، تکنولوژی و چالشهای اخلاقی و اجتماعی ناشی از آن پرداختهاند.
اما چیزی که در این کتاب بیشتر مورد توجه است، تاریخ آینده انسان است که در حال از دست رفتن است. در واقع انسان ها حکمرانی زمین را به موجودی می سپارند که شناختی از آن ندارند. ترجمه بدون سانسور این کتاب که توسط نیک گرگن انجام شده است را مطالعه فرمایید که به منظور و مفهوم نویسنده کتاب پی ببرید.
این ترکیب باعث میشود که کتاب بهعنوان اثری فلسفی-تاریخی با تمرکز بر آینده، جذاب و عمیق باشد. این کتاب، با بررسی تاریخ بشریت و فناوری، به بررسی آینده بشریت میپردازد. همچنین، این کتاب، با طرح بحثهای فلسفی، به تأمل در مورد اخلاق و مسئولیتهای انسان در برابر آینده میپردازد. کتاب انسان خداگونه، نوح هراری به بررسی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر انسان میپردازد. او با توجه به تاریخچهٔ اجتماعی و فرهنگی، تأکید دارد که انسان بیتأثیر از اطراف خود نیست و درک این تأثیرات میتواند به مفهوم بهتری از هویت و معنا در زندگی منتج شود.
در کتاب جنجالی و پرفروش «انسان خردمند» نوشته یوال نوح هراری، آمده است که انسان در گذر زمان از موجودی ابتدایی به تدریج به موجودی هوشمند و در نهایت خردمند تبدیل شد. بر اساس این تفسیر، جهان پر میشود از موجودات خداگونهای که با یکدیگر دچار تناقض و تضارب آرا هستند. از جمله کتاب هایی که مورد بررسی طیف زیادی از مردم شده است، کتاب انسان خداگونه است که به دست یووال نوح هراری نوشته شده است. نویسنده در این کتاب کوشیده است که تاریخ را به گونی بزرگمنشانه مشاهده کند.
در کتاب «انسان خداگونه»، که دنبالهای بر کتاب «انسان خردمند» است، یوال نوح هراری به آینده انسان میپردازد. هراری در این اثر نیز همان سبک و سیاق کتاب قبلی را پی میگیرد و از منظری کلان به تاریخ نگاه میکند و این بار رد پای انسان خداگونه را دنبال میکند. کتاب انسان خداگونه نوشته یووال نوح هراری اولین بار در سال 2015 منتشر شد. اولین سری آن به زبان عبری بوده سپس به زبان انگلیسی و دیگر زبان ها ترجمه شده است. یکی از ویژگیهای برجسته کتاب “انسان خداگونه” ترکیب فلسفه، تاریخ و علوم آیندهنگری است. هراری با رویکردی میانرشتهای، به بررسی مسائلی مانند آینده انسان، علم و فناوری و پیامدهای آنها بر جوامع بشری میپردازد.
بدین معنی که پیشرفت های تکنولوژی و امکانات در آینده و معنا بخشیدن به آن می تواند تهدیدی در آینده برای انسان ها باشد. در بخشهای پایانی کتاب، هراری به این موضوع میپردازد که آیندهای بدون مذهب و ایدئولوژیهای سنتی چگونه خواهد بود. او توضیح میدهد که علم و فناوری ممکن است جایگزین مذهب و ایدئولوژیهای قدیمی شوند و انسانها را به دنبال معنای جدیدی از زندگی و نوعی اخلاق جهانی سوق دهند.
این کتاب به یک کتاب پرفروش بینالمللی تبدیل شد و به بیش از 60 زبان ترجمه شد. همچنین، هراری به تهدیدات هوش مصنوعی اشاره میکند و باور دارد که توسعهٔ بیحد و مرز آن ممکن است بهجای یاریرساندن به انسانها، به تهدیدی بزرگ برای بشریت تبدیل شود. او هشدار میدهد که اگر انسان نتواند کنترل هوش مصنوعی را حفظ کند، ممکن است قدرتهای جدید از توانایی بشر برای تصمیمگیری و کنترل امور پیشی بگیرند.
یک هندو میتواند بگوید که قوانین توسط برهما، ویشو و شیوا خلق شدهاند و توسط ودا به انسانها وحی شدهاند. ادیان دیگر، از بودیسم و دائوئیسم گرفته تا نازیسم، کمونیسم و لیبرالیسم، معتقدند که قوانین فوق بشری قوانینی طبیعی هستند، و محصول این یا آن خدا نیستند. هر کدام طبعاً به نوع متفاوتی از قوانین طبیعی باور دارد، که توسط پیامبران و فرهیختگان، از بودا و لوازی گرفته تا هیتلر و لنین، کشف شده و ظهور یافتهاند. انسان خداگونه بر جوانبی همچون مسئولیت، عشق، خلاقیت، و ارتباط با دیگران تأکید دارد. نوح هراری با تجزیه و تحلیل این جنبهها به خواننده کمک میکند تا زندگی خود را با معنا و هدف پر کند. وی در سال ۲۰۱۸، کتاب بیست و یک درس برای قرن بیست و یکم را منتشر کرد.
برای اینکه بدانیم آینده چگونه خواهد بود، لازم است بدانیم که از چه گذشتهای آمدهایم. انسان خداگونه در پروژهها و آرزوها و کابوسهایی کاوش میکند که قرن بیست و یکم را شکل میبخشد – از غلبه بر مرگ تا خلق زیست مصنوعی. کتاب انسان خداگونه در نهایت ما را به تأملی عمیقتر درباره نقش انسان در دنیای فردا و چالشهای ناشی از قدرتهای جدید دعوت میکند. هراری بر این باور است که آینده بشر بستگی به تصمیماتی دارد که ما امروز درباره فناوری، اخلاق و سیاست میگیریم؛ و این تصمیمات میتوانند سرنوشت بشر را بهگونهای شگرف تغییر دهند. او همچنین میافزاید، که مواجهه و رسیدگی به مشکلات این طبقه اجتماعی تازه از نظر سیاسی و اجتماعی و اقتصادی یکی از چالشهای بزرگ بشر در آینده است. کتاب انسان خداگونه با استقبال گستردهای از سوی منتقدان و خوانندگان مواجه شد.
ثبت ديدگاه