روگوژین برای او عشق قهاری را که نسبت به ناستازیا فیلیپونیا احساس می‌کند بازمی‌گوید. او در نوجوانی، تحت سرپرستی خویشاوندی خیّر برای معالجه افسردگی عصبی‌اش به سوئیس می‌رود. داستان، زمانی آغاز می‌شود که او در کوپه قطار، پس از مدتی طولانی و در حال بازگشت به وطن، با دو مسافرِ دیگر کوپه آشنا می‌شود. راگوژین، همسفر جوان و تندخو و سرسخت او، در راه سفر، سفره دل خود را پیش میشکین می‌گشاید و داستان عشق آتشین خود به ناستازیا فیلیپونیا را بازمی‌گوید.

سوررئالیست‌ها مانیفست خود را بر اساس نوشته‌های داستایوفسکی ارائه کرده‌اند. اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی‌ست عصیان‌زده، بیمار و روان‌پریش. داستایِفسکی در آثار خود شخصیت‌هایی را حلاجی می‌کرد که حتی آدمکشی را زیر لوای مرام و اعتقادات ایدئولوژیک خود موجه می‌دانستند. به همین خاطر آثار این نویسنده چه در دوران قدرت‌گیری حکومت‌های قرن بیستم و چه امروزه با چالش‌های زمانه تناسب دارند. او به خصوص به افکار و ایده‌هایی که پس از ده سال تبعید و بازگشت به سن پترزبورگ در میان روشنفکران رواج یافته بود به دیده شک می‌نگریست.

او با دنیایی پر از پیچیدگی‌ها و تناقضات روبرو می‌شود و سعی می‌کند با نیت خیر و قلبی پاک، به مشکلات اطرافیانش رسیدگی کند. اما این نیت خیر، او را درگیر ماجراهای پیچیده‌ای می‌کند و نشان می‌دهد که خیرخواهی محض در دنیای واقعی همیشه به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. علاقمندان به آثار داستایوفسکی و همچنین خوانندگان آثار منتخب تاریخ ادبیات جهان، می‌توانند ابله را مورد خوانش قرار دهند. چند دقیقه‌ای که داستایفسکی روی سکوی اعدام در انتظار اجرای حکم ماند، واقعه‌ای است که در زندگی روحانی او اهمیت کوبنده داشته است. طرح داستان به او اجازه نمی‌داد که قهرمانش را به روی سکوی اعدام ببرد.

درست در این معنا است که گوته در گفتگو با اکرمن از فناناپذیری کنشوری حرف می‌زند. به نظر او طبیعت به ناچار پس از آنکه این کنشوری از ما گرفته شد باید حوزه‌هایی جدیدی از کنشوری را برای ما فراهم آورد. این دیدگاه رایج ملی‌گرایان بزرگ است که بر این باور بودند که انسانیت‌ تنها با میراث ملی می‌تواند پیشرفت کند. شکوه و عظمت این رمان از طریق وابستگی متقابل قوانین متافیزیکی‌ای که به طور کلی بر پیشرفت بشریت حاکم‌اند با آن دسته از قوانین حاکم بر ملت، نشان داده می‌شود. می‌دانم که همه مرا احمق می‌پندارند، اما من آدم باهوشی هستم و آن‌ها این را نمی‌توانند بفهمند. ربیع مشفق همدانی (۱۲۹۱، همدان – ۱۳۸۸، لس آنجلس، کالیفرنیا)، روزنامه‌نگار، مترجم و نویسندهٔ ایرانی بود.

در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسهٔ شبانه‌روزی منتقل شدند و در پانزده‌ سالگی مادرش از دنیا رفت. در همان سال امتحانات ورودی دانشکدهٔ مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در تابستان ۱۸۳۹ خبر فوت پدرش به او رسید. در ۱۸۴۳ با درجهٔ افسری از دانشکدهٔ نظامی فارغ‌التحصیل شد و در ادارهٔ مهندسی وزارت جنگ مشغول به کار شد ولی یک سال بعد از کارش استعفا داد و به سراغ نویسندگی رفت.

او در این جلد با واقعیت‌ های تلخ زندگی و قدرت مخرب احساسات انسانی مواجه می‌ شود. شاهزاده نخست کارمند دولت بود و سپس به امور انجمن های شهرستان ها پرداخت و گذشته از این عضو چندین انجمن فرهنگی روسی به شمار می رفت. شاهزاده سچ، به کمک یکی از دوستان مهندسش بر اثر مطالعات و اکتشافات دقیق توانسته بود نقشه یکی از مهم ترین خطوط راه آهن روسیه را اصلاح کند. شاهزاده چون از طبقه درجه اول روسیه به شمار می رفت، به اصطلاح دارای موقعیت و ثروتی استوار بود. ژنرال درباره او مختصر اطلاعاتی داشت، زیرا در خانه کنت رئیس مافوقش به مناسبت معامله مهمی با او آشنا شده بود.

توانایی نشان‌دادن این انگیزه‌ها و یا تجلی آن‌ها، که آزادانه در بافت اجتماعی توده معلق می‌شوند و در عین حال از آن جدایی ناپذیرند، شاید تنها کارکرد جوهر آزادی است که در هنر والای داستایوفسکی وجود دارد. برای دسترسی بهتر , راحت تر و سریع تر به سایت ما می توانید وب سایت ما را بوکمارک کنید . اینو استادم معرفی کرد خریدم.و کتابیه که باید یک ماه روزی دوساعت واسش وقت گذاشت و یه ربع از اون دوساعتو فکر کرد رو 105دقیقه ای که مطالبی رو خوندی.

پرنس میشکین و راگوژین چون به سن پترزبورگ می‌رسند، از یکدیگر جدا می‌شوند و پرنس نزد ژنرال یپانچین، شوهر یکی از خویشاوندان دور خود، می‌رود به این امید که در زندگی تازه‌ای که می‌خواهد آغاز کند پشتیبانش باشد. کتاب ابله (دو جلدی) داستان رویارویی شخصیتهای جوان طبقه مرفه روسیه است که از سر عشق یا غرور درگیر عواطف و فشارهای روحی می‌شوند و در تلاشند موقعیت خود را مستحکم کنند. در این میان پرنس میشکین به عنوان شخصیتی معرفی می‌شود که ذاتاً ساده‌دل است و به هر کس اعتماد می‌کند؛ به اضافه اینکه اقامت طولانی‌اش در آسایشگاه سوییسی باعث بی‌تجربگی کامل او در زندگی شده است. به همین دلیل همه او را ابتدا ابلهی می‌شمارند، اما احترام همه را به خود جلب می‌کند. نمیشه اسم خودتونو کتاب خون بذارید اما شاهکارهای ادبیات جهان رو نخونده باشید.

تنها اسم داستایوسکی کافیه که مجابتون کنه حداقل یک بار این کتاب رو بخونید. حجم ۱۰۱۹ صفحه ای کتاب نشون میده که برای خوندن این کتاب باید صبور باشید. این اثر هم مانند بقیه آثار داستایوسکی و دیگر نویسندگان روس پر از توصیفات طولانیه. خیلی از ماجراهایی که در کتاب بیان شده از حوادث واقعی الهام گرفته شدند و بسیاری از اون ها برای شخص داستایوسکی اتفاق افتادند. در واقع داستایوسکی بسیاری از اعتقادات شخصی خودش رو از زبان پرنس میشکین شخصیت اول داستان بیان میکنه.

اما پرنس آنقدر پاک و ساده است که انگار از جنس دیگری است، داستایوفسکی او را به عنوان نمونه یک مرد کامل و بااخلاق به ما معرفی می‌کند. کسی که در هر حال حقیقت را می‌گوید، همه را دوست دارد و به همه لطف و محبت می‌کند و حتی زمانی که پولدار هم می‌شود از بخشیدن پول خود دریغ نمی‌کند. مدام از این می‌ترسد که نکند کسی را برنجاند و باعث ناراحتی کسی شود. و همه در عین حال که او را تحسین می‌کنند و سخنانش را می‌پسندند او را ابله خطاب می‌کنند. در ادامه پرنس با ناستاسیا فیلیپوونا و آگلایا که زیبایی خارج از تصور دارند آشنا می‌شود. او نه تنها از نظر ارزش‌های اجتماعی شکست خورده است بلکه نزدیک‌ترین دوست‌اش نیز فقط به این دلیل که منطق حاکم بر رمان باعث شکل‌گیری یک هدف در زندگی‌اش شده می‌تواند فکر و یا هدف قطعی‌ای را در زندگی او پیدا کند.