در دفاع از فهم مجموعه‌ای است از سی و چهار سخنرانی آلبر کامو که اکثرا پس از جنگ دوم جهانی است و لاجرم به موضوعات مهم آن زمان می‌پردازد. نامه‌نگاری‌ها از سال ۱۹۴۶ آغاز و تا ۱۹۵۹ ادامه پیدا می‌کند. چند ماه قبل از مرگ کامو، فرانک پلانی در مقدمه‌ی خواندنی کتاب نشان می‌دهد که چگونه این دو نویسنده‌ی برجسته از حد آشنایی فراتر می‌روند و به رفقایی تبدیل می‌شوند که انگار آرمان و رنج مشترکی دارند. رابطه‌ی کامو با فرانسه و الجزایر رابطه‌ای دوپاره است، رابطه‌ای است که محصول اصل و نژاد از سویی و شهر و ملیت از سویی دیگر است، رابطه‌ی استعمارگر و مستعمره و شهروند دروغینی که هر دو این دو جزء است.

مقاله‌هایش را با ضمیر اول شخص می‌نوشت که در روزنامه‌نویسی فرانسه معمول نبود. مطالعه این رمان برای مخاطبان بسیار لذت بخش خواهد بود، بنابراین پیشنهاد می‌دهیم برای آنکه بتوانید لذت خواندن را برای خود، دو چندان کنید از کتابخوان الکترونیک بهره ببرید. اگر به مورسو و کاراکترش در بیگانه علاقمند شدید پس درادامه افسانه سیزیف را بخوانید و بیشتر با ابزوردیسم آشنا شوید. البرکامو از مهم‌ترین نویسنده‌ها و فلاسفه دنیا به شمار می‌آید، ماندگاری جملات و کلمات او امری اجتناب ناپذیر و مسلم است. در زیر برخی از جملات او را آورده‌ایم که شاید لازم باشد برای درک مفهوم آ‌نها ساعت‌ها درباره‌شان فکر کنیم. کالیگولا موفق‌ترین نمایشنامه‌ی البر کامو که در واقع تعدادی نمایشنامه است که درون یک نمایشنامه جای گرفته‌اند.

او سرخوردگی ای از چیزی نخواهد داشت چون هیچ چیزاهمیت ندارد. این مطلب راست بود، هنگامی که مادرم خانه بود، تمام اوقات، ساکت با نگاه خود مرا دنبال می کرد و روز های اول که به نوانخانه آمده بود اغلب گریه می کرد و این به علت تغییر عادت بود. پس از چند ماه اگر می خواستند او را از نوانخانه بیرون بیاورند باز هم گریه می کرد. کمی هم به این جهت بود که در سال اخیر هیچ به دیدن او نیامده بودم؛ و همچنین به علت این که یکشنبه ام را می گرفت. صرف نظر از زحمتی که برای رفتن با اتوبوس، گرفتن بلیط و دو ساعت در راه بودن می بایست می کشیدم. در سال 1952 از کار در یونسکو استعفا داد و به عضویت سازمان ملل اسپانیا که تحت رهبری ژنرال فرانکو بود، درآمد.

در سال ١٩٣٥ در جنبش ضد فاشیستی آمتسردام به مبارزه پرداخت و سپس وارد حزب كمونیست شد و مسئولیت تبلیغ در جامعه مسلمانان را بر عهده گرفت. خوسه دونوسو که استاد بی بدیل کندوکاو در ذهن و روان آدمی است این رمان را عرصه ی برخورد میان رمان دوره ی شکوفایی و رمان بعد از شکوفایی کرده است. فورا برای‌تان دنبال خانه می‌گردم و شما را در جریان جست‌و‌جویم قرار می‌دهم. در نه کیلومتری این‌جا روستایی به نام کابری‌یر هست، تنها روستایی است که در مکان واقعی‌اش قرار دارد.

او که مدام ، به شکلی بیمارگونه در حال وصف گرسنگی خویش است دختری از آشنایانش را می‌بیند که به شهر آمده تا معلم شود. «بل» می‌کوشد تقابل با گرسنگی و تاثیر آن بر احساس و اندیشه را تصویر کند. شاید بگویند هیچ‌کدام از این‌ها مختص شهر ما نیست و اصلاً همهٔ آدم‌های این دوره‌وزمانه همین‌طورند. بی‌تردید، امروزه خیلی عادی شده که مردم صبح تا غروب کار کنند و باقی عمرشان را با ورق‌بازی و کافه‌نشینی و وراجی هدر بدهند. اما شهرها و کشورهایی هستند که مردمان‌شان، گه‌گاه، دستخوش دغدغهٔ چیزی دیگر هم می‌شوند.

حال، اینکه او تا چه اندازه در بازشناسیِ این راه‌ها موفق شد، بحثی دیگر است. علاقه‌مندان به مطالعه‌ی بهترین کتاب‌های آلبر کامو می‌توانند در کتابراه، کتاب‌های این نویسنده‌ی بزرگ (از قبیل کتاب صوتی بیگانه و کتاب الکترونیک افسانه‌ی سیزیف) را بیابند. آلبر کامو (Albert Camus) در دهکده‌ای کوچک در الجزایر چشم به جهان گشود. او هنوز به یک‌سالگی نرسیده بود که پدرش در جنگ جهانی اول، در جریان نبرد نخست مارن، کشته شد. پس از این فقدان، کامو همراه با برادر بزرگ‌تر و مادرش به شهر الجزیره نقل مکان کردند.

“میهمان” یک داستان کوتاه بسیار جذاب از آلبر کامو نویسنده بزرگ الجزایری‌تبار می‌باشد. ترجمه این داستان توسط امیر جلال‌الدین اعلم انجام یافته استمیهمان، داستان یک معلمی است که در مدرسه‌ای وسط دشتی بکر زندگی می‌کند. زمستان است و مدرسه به دلیل بارش سنگین برف موقتا تعطیل است.

کامو سه سال پیش از مرگش، یعنی در سال 1957، جایزة نوبل ادبیات را دریافت کرد. آلبر کامو متولد ۱۹۱۳ نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار فرانسوی برنده جایزه ادبی نوبل بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه و مقاله جریان‌ساز افسانهٔ سیزیف است. شاید شما جز افرادی باشین که به داشتن کتابخونه علاقه داشته باشین و یا دوست داشته باشین که از هر نویسنده ای چندتا از کتاب‌های خوب و قشنگش رو با جلد بینظیر توی کتاب خونتون بزارین.

در اکتبر ۱۹۴۴ وقتی فرانسیس فور موفق می‌شود سرانجام به همسرش بپیوندد، ماریا کاسارس و آلبر کامو از هم جدا می‌شوند. اما ششم ژوئن ۱۹۴۸، در بلوار سن‌طزمن به هم برمی‌خورند، همدیگر را بازمی‌یابند و دیگر از هم جدا نمی‌شوند.این نامه‌نگاری، بی‌وقفه، به مدت دوازده سال سرشت حقیقی عشق مقاومت‌شکن آن‌ها را به خوبی نشان می‌دهد. «مسئله فلسفی‌ای که واقعا با اهمیت باشد، یکی بیش نیست و ان خودکشی است. داوری در اینکه زندگی کردن به زحمتش می‌ارزد یا نه، پاسخ به پرسش بنیادین فلسفه است. باقی قضایا، اینکه جهان سه بعد دارد، یا اینکه ذهن آدمی بر نه یا دوازده دسته است، به دنبال آن می‌آید.

رمان سقوط روایت مردی است که در کافه‌ای جاخوش کرده و از سرگذشت خود برای مخاطبی نامشخص حرف می‌زند. او که قبلا وکیل دادگستری بوده حالا در آمستردام کاری ندارد جز آن‌که از خودش زندگی و کارهایش دفاع کند زیرا پی برده است که همه گناهکارند. آلبر کامو عشق پنهانی هم داشت ، او در حین اجرای نمایش‌نامه‌هایش دلبسته ماریا کاسارس هنرپیشه‌ی اسپانیایی شد و تا آخر عمر به آن پایبند بود. آلبر کامو در سال 1934 با سیمون هیه دختری زیبا و ثروتمند ازدواج کرد.