او در همان سنین جوانی به فلسفه اشتغال یافت و آثار سترگ فلسفی خویش را برای اندیشه‌ی تشنه‌ی بشر در روزگار پسامدرنیته به ارمغان آورد. همچون شکوفایی‌اش، زوال عقل و خاموشی او نیز خیلی زود و در سن ۴۵ سالگی آغاز شد. «چنین گفت زرتشت» مشهورترین و بحث‌برانگیزترین اثر فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی است. چنین‌گفت زرتشت داستانی شاعرانه و فلسفی از نیچه است که شخصیت اصلی داستان آن هم‌نام یا خود «زرتشت» پیامبر است.

دقت داشته باشید که برای درک این اثر نیچه، حتماً باید آثار دیگر نیچه را نیز مطالعه کرده باشید. نگارنده در کتاب افزون بر پرداختن به روایات موجود درباره‌ی زمان و مکان زایش زرتشت و ادعای پیغامبری او، به اساس دین زرتشتی، اسطوره‌ها و ایزدان در این دین، سروده‌های زرتشت (گاثها) کتابی که بعدها گردآوری شد (اوستا) نیز می‌پردازد. سرنوشت دین زرتشتی، آیین‌ها، آداب مذهبی و جشن‌های زرتشتیان و هم‌چنین فرقه‌های دیگری چون زروانی‌گری از دیگر مطالبی است که نویسنده به آن‌ها اشاره می‌کند.

قواعد و قوانین زرتشتیان و شایست و ناشایست‌های موجود در این دین که بیش‌تر در دوره‌ی ساسانی تدوین یافت مطالب پایانی کتاب را تشکیل می‌دهند. در این کتاب مشقت و سختی های ده سال عزلت نشینی زرتشت در کوه های آلپ روایت می شود و اینکه پس از آن سعی دارد آموزه های خود را در اختیار انسان قرار دهد اما آن ها گوشی برای شنیدن ندارند و بعد از شنیدن سخنانش به او می خندند. در واقع انسان ها بیشتر به حرکات بندبازی که آن ها را سرگرم کرده بیشتر توجه می کنند. متاسفانه طاقچه بهترین های جهان رو با بدترین کیفیت ها قرار میده، مثلا این ترجمه واقعا افتضاحه در صورتی که ترجمه ی داریوش آشوری از نشر آگه واقعا شاهکاره.

در سال‌های باقی ماندۀ عمرش مادرش از او مراقبت می‌کرد تا این‌که مادرش در سال 1897 درگذشت و پس از آن خواهرش الیزابت فورستر نیچه از او مراقبت می‌کرد. نیچه در سال 1900 پس از سکتۀ مغزی و ابتلا به ذات الریه درگذشت.آثار نیچه شامل بحث‌های فلسفی، شعر، نقد فرهنگی و داستان می‌شود و در عین حال به قصیده و کنایه نیز علاقه‌مند بود. از آثار معروف نیچه می‌توان به «این است انسان»، «انسانی زیاده انسانی»، «فراسوی نیک و بد» و «حکمت شادان» اشاره کرد. فردریش نیچه فیلسوف بزرگ قرن نوزدهم میلادی و خالق آثاری مانند فراسوی نیک و بد است که اثری ویژه در تکوین اندیشه و روشنفکری روزگار نو در غرب گذاشت. او که ابتدا به لغت‌شناسی تمایل نشان داد، خیلی زود و در آغاز جوانی کرسی استادی دانشگاه بازل را در این رشته به خود اختصاص داد.

او که جویای حقیقت راستین است، ژرف اندیشیدی در این حقیقت و زندگی انسانی از زوایای مختلف، وی را به شک وا می‌دارد. این اثر نیچه که آمیخته به مفاهیم عمیق روانشناسانه است، به گفته‌ی بسیارانی کتابی‌ست برای همه‌کس و هیچ‌کس. کتاب «چنین گفت زرتشت» به سبک نثر شعرانه و تمثیلی نوشته شده است. نیچه از زبان‌های مختلف، از جمله آلمانی، یونانی، لاتین، فرانسوی و انگلیسی، استفاده کرده و به صورت آزاد و خلاقانه با کلمات بازی کرده است. او از ابیات، ترانه‌ها، حکایت‌ها، تمثیل‌ها، مثال‌ها، تعارض‌ها، تکرار‌ها و سؤال‌ها بهره گرفته است تا مطالب خود را به صورت جذاب و قابل فهم بیان کند.

کتاب «چنین گفت زرتشت» یک رمان فلسفی است که نیچه آن را در سال‌های 1883 تا 1885 نوشت. در این کتاب، نویسنده عقاید خود را درباره مسائل مختلف فلسفی و فرهنگی از زبان شخصیت زرتشت بیان می‌کند. زرتشت یک حکیم باستان است که پس از ده سال عزلت در کوهستان، به شهر بازمی‌گردد تا حکمت خود را به مردم بچشاند. اما مردم به سخنان او گوش نمی‌دهند و به جای آن به تفرج و لذّات پست مشغول هستند.

مردم چون در خیابان بر کریمان می‌گذرند، احترامی برای آنان قایل نمی‌شوند، امّا شایستگان به آنان اهتمام می‌ورزند و چون از کسی کرامت ببینند او را شایسته می‌شمارند تا این بار بتوانند او را برده سازند. سگانِ شرزه‌ات نیز خواهان آزادی خویش‌اند و هنگامی که جانت آرزو داشت که زنجیرها را همه بشکند و بندها را بگسلد، آنان در لانه‌های خویش شادمانه زوزه می‌کشیدند و من اینک تو را رسته از بند نمی‌بینم و تو هنوز دربندی و مشتاقِ آزادی. جانهای چنین زندانی را به زیرکی وصف می‌کنند، امّا قرین نیرنگ و تباهکاری.

کتاب کتاب چنین گفت زرتشت؛ کتابی بی‌مانند در زمینه فلسفه که توسط شاعر و فیلسوف بزرگ آلمانی ویلیام نیچه در سال ۱۸۸۵ نگاشته شده است، این کتاب یکی از برجسته‌ترین آثاری است که نیچه در طول عمر نویسندگی‌اش آن را به کتابت رسانده است. کتاب کتاب چنین گفت زرتشت در رابطه با پیامبر زرتشت و عقاید مذهب زرتشت می‌باشد که زرتشت شخصیت اصلی این کتاب داستان گونه می‌باشد و نیچه در این کتاب سعی دارد تا عقاید خود را در رابطه با دین زرتشت و انسانیت و خداوند از زبان پیامبر زرتشت بیان کند. کتاب «چنین گفت زرتشت» به عنوان اثری منحصربه‌فرد از داستان‌های فلسفی، زمین‌های تازه‌ای را می‌شکند و به سرزمین‌های ناشناخته مهاجرت می‌کند. در حالی که مضامین و محاسن کتاب thus spoke zarathustra به طور مداوم مورد مناقشه است، اما همچنان شناخته شده ترین و محبوب ترین اثر فیلسوف آلمانی فردریش نیچه است.

سبک نثر این کتاب همچنین باعث شده است که کتاب به عنوان یک اثر هنری مورد تحسین قرار گیرد. کتاب چنین گفت زرتشت نیز یکی از آثار این فیلسوف است که بسیاری از ایرانی ‌ها  از طرفداران و علاقه مندان این کتاب هستند. همچنین جالب است بدانید این این کتاب دارای فلسفه ای اگزیستانسیالیستی است که جزء یکی از بهترین نوشته‌ های فلسفی می باشد که البته ممکن است برای خوانندگان تازه‌ کار فهمیدن آن کمی پیچیده باشد. با وجود اینکه فلسفه دوستان ایرانی، زرتشت را نماد پیامبر خود می دانند اما نیچه این شخصیت را به نحوی برداشت آزاد دانسته، در این کتاب زرتشت قصد دارد شهد  خرد و هوش خود را در کام انسان بریزد تا بتوانند با واقعیت زیستن آشنا شوند. به نظر من، نقطه ضعف این کتاب، محتوای آن است که گاهی اوقات بسیار تعصّب‌آمیز، تکذیب‌گر، تضاد‌آمیز و نامشخص است. محتوای این کتاب گاهی اوقات بسیار تعصّب‌آمیز است و به بسیاری از فلسفه، دین، فرهنگ و جامعه حاکم بر زمان خود به شدّت حمله می‌کند و به بسیاری از مفاهیم و اصول پذیرفته شده در فلسفه، دین، فرهنگ و جامعه حاکم بر زمان خود دست رد می‌زند.