او در همین سال، در حالی که در اتوبوس از تهران راهی شیراز بود با جلال آل احمد نویسنده و روشنفکر ایرانی آشنا شد و دو سال بعد با او ازدواج کرد.در ۱۳۲۸ با مدرک دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. اندکی پیش از مرگ آل احمد در ۱۳۴۸، رمان سووشون را منتشر کرد، که از جملهٔ پرفروش ترین رمان های معاصر است. وی نخستین زن ایرانی است که به صورتی حرفه ای در زبان فارسی داستان نوشت. مهم ترین اثر او رمان سووشون است که به ۱۷ زبان ترجمه شده و دربارهٔ رخدادهای زمان رضاشاه است. این بانوی پیشکسوت داستان نویس پس از یک دوره بیماری، در سال ۸۶ کار نوشتن را دوباره از سر گرفت و داستانی با نام برو به شاه بگو نگاشت دربارهٔ حضرت علی و مظلومیت های ایشان است. از سیمین دانشور همواره به عنوان یک جریان پیشرو و خالق آثار کم نظیر در ادبیات داستانی ایران نام می برند.
پدر جلال که با ازدواج آن دو مخالف بود، روز عقدشان به قم رفت و در مراسم شرکت نکرد و تا 10 سال نیز به خانه آن ها نرفت. جلال و سیمین چند ماهی از دهه 30 را در اروپا گذراندند و از فرانسه و ایتالیا دیدن کردند. مجموعه داستان چهل طوطی نوشته مشترک این زوج ادب دوست است. جلال آل احمد، پس از کودتای 28 مرداد، فعالیت سیاسی چندانی نداشت و گهگاه مقالهای سیاسیاجتماعی در مجلات یا بهصورت مستقل مینوشت اما همچنان تحت فشار و نظارت ساواک قرار داشت. به همین دلیل در سال 1348 و به دنبال برکناریاش از سِمت معلمی توسط ساواک، راهی اسالم گیلان به قصد تبعیدی خودخواسته شد و در همانجا به مرگی نسبتاً مشکوک از دنیا رفت.
او در دوران نوجوانی علاوه بر درس خواندن، به کار ساعت سازی، چرم فروشی و سیم کشی برق هم مشغول بود. علاوه بر فعالیت های فرهنگی و ادبی جنبش های سیاسی داشت و در برخی از احزاب سیاسی عضو بود. سیمین دانشور و جلال آل احمد، دو نویسنده سرشناس ایرانی هستند.
اولین تمایلات جلال به جریان روشنفکری و احزاب سیاسی، در اخرین سال های دبیرستانش و زمانی که با گفته های کسروی و شریعت سنگلجی آشنا شد، نمود پیدا کرد. پدرش او را به سبب پشت کردن به مذهب و پیوستن به حزب توده از خانه بیرون کرد. اصلن فکرشو نمیکردم که جلال مرتکب اینکارشود، اگرکتاب سنگی برگوری ،آل احمدرا بخوانیددرمی یابید که این نامه اگرواقعی باشدخیانتی نابخشودنیست، زنده یاد سیمین عالی نوشته، گوینده عالی خوانده ودرکل عالی بود.
یکی به زبان فارسی و با خطی خوش و بی امضا که در ۸ دی ماه نوشته شده بود. دیگری به زبان انگلیسی و با کاغذ رسمی مارکدار که در ۲۸ دسامبر نوشته شده بود، و امضای کسی را داشت که تو در نامههایت به او اشاره کرده بودی. هر دو از آمستردام پست شده بود و حالا هم نامه سوم به زبان فارسی و با همان خط خوش که از لندن فرستاده شده و مطالب نامه اول را تایید کرده. نوشتن این نامه هم که قسمت عمدهاش را از دفتر یادداشتم رونویس میکنم پیکنیکی نیست و احتمالاً خواندن آن هم برای تو پیکنیکی نخواهد بود. سیمین و جلال در خانه ای در بن بست ارض در خیابان دزاشیب زندگی میکردند.
کتاب سووشون (Savushun) در سال 1348 منتشر و بارها تجدید چاپ شد. یوسف خان است و میخواهد رعیتش آسوده زندگی کند و زیر بار ظلم نمیرود و زری میخواهد زندگی و آرامششان را حفظ کند. این کتاب تابهحال به زبانهای انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، عربی، چینی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است. سووشون را با دو تلفظ «سَووُشون» و «سووَشُون» میخوانند و به معنای سوگ سیاوش است؛ نوع خاصی از عزاداری که پس از مرگ سیاوش در ادبیات ایران مرسوم شد و در برخی از مناطق ایران مانند فارس هنوز مرسوم است.