در این پانزده قسمت با زبانی ساده و ارائهٔ تمثیلهای فراوان و بجا، زیربنای اصلی رنج روانشناختیِ بشر توضیح داده شده است. خواننده در این کتاب با این واقعیت روبهرو میشود که ذهن همان زبان است و زبان همان تیغ دولبهای است که همزمان با خدمتهای بزرگ به ما، میتواند موجب رنج و بدبختی ما نیز بشود؛ البته اگر ذهنآگاه و هشیار نباشیم. کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن (Get Out of Your Mind and Into Your Life) را راهنمایی برای یک زندگی بینظیر دانستهاند.
شاید دقت کرده باشید، بعضی وقتها مشکلات پیچیدهای در زندگی بهوجود میآیند که حتی اگر در خصوص چگونگی حلکردن آنها ایدهای داشته باشید، باز هم مدیریت آن از کنترل شما خارج میشود. این یک پندار نیست، بلکه نتیجهٔ درخواست بخش منطقی ذهن است که میخواهد کاری را انجام دهد که هرگز برای آن طراحی نشده است، و رنجبردن یکی از نتایج تلاش بیهودهٔ ذهن ما برای کنترل چیزهایی است که قابل کنترل نیستند. ذهن شما بسیار هوشمند عمل می کند و از کوچکترین اتفاقات می تواند دلیل لازم و کافی برای ادامه ندادن، پیدا بکند. پس مهم ترین کار شما این است که نسبت به موانع و باتلاق ها و گره های زندگی خود آگاه باشید و بتوانید از آن ها عبور کنید. این کتاب به افرادی که افکار منفی و استرس و اضطراب دارند کمک می کند تا از زندان ذهن خود رها شوند. پس از خواندن این کتاب افراد به جای تلاش برای رهایی از احساسات ناخوشایند، از ورود آنها به ذهنشان دوری کنند و زندگی معنادارتری داشته باشند.
شما به بعضی از مسافران علاقه دارید؛ مانند پیرزنی مهربان و عزیز که امیدوارید در قسمت جلو و نزدیک شما بنشیند. به بعضی از مسافران نیز علاقهای ندارید؛ مثل اعضای یک باند مخوف که دوست دارید، هرچه زودتر، به اتوبوس دیگری بروند. آیا درست است اگر بگوییم که وقتی این کتاب را شروع کردید، روی این مسافران تمرکز داشتید؟ آنها ماهیت درگیری و منازعهٔ شما را با دردهای روانشناختیتان تعیین میکردند. احتمالاً زمان زیادی را صرف کردهاید که بعضی از مسافران خاص را پیاده کنید، ظاهرشان را تغییر دهید، یا کاری کنید که آنها را کمتر ببینید. اگر از اضطراب شدید، کشش و فشارهای رنجآور، یا احساس دردناک غمگینی رنج میبردید، احتمالاً تلاش میکردید اتوبوس را متوقف کنید و مسافران بدقلق و ناخوانده را مجبور به ترک آن کنید.
این پژوهش آشکار میکند که بسیاری از ابزارهای ما برای حل مسئله، ممکن است ما را به سوی دامهایی بکشانند و موجب رنجش ما شوند. کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن اثر استیون هیز روانشناس بالینی و اسپنسر اسمیت است. این کتاب در سال 2005 منتشر شد و بر اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نوشته شده است. نویسندگان در این کتاب شما را قدم به قدم با ذهنآگاهی و پذیرش آشنا میکنند تا بتوانید بر افسردگی و تغییر دردِ هیجانی غلبه کنید، از افکار منفی و خودقضاوتگری رها شوید و تعهد به موضوعهای مهم زندگی را یاد بگیرید و بر اساس ارزشهای خود زندگی کنید. رنج چیزی بیش از درد است انسان با اشکال گوناگون از دردهای روانی درگیر می شود افکار و هیجانات، سخت و دشوار، خاطرات ناخوشایند، احساسات و امیال ناخواسته.
بعد از آن، به موضوعات مختلفی مثل کشش و اجتناب، رها کردن، ذهنآگاهی و ارزشها میپردازد و قدم به قدم، تمرین و راهکارهای مختلفی به مخاطب خود میدهد تا خواننده همراه با غرق شدن در مطالب، در افکار و احساسات خودش هم سیر کند. آنها با آنکه میدانند ممکن است در روابط انسانی آسیب ببینند، همچنان با هم دوستی میکنند و به یکدیگر عشق میورزند. با اینکه میدانند روزی خواهند مُرد، همواره به آینده امید میبندند. ممکن است در مسیر حرکت خود به پوچی برسند، اما به آرمانهایی معتقدند. تصور کنید در حال راندن اتوبوسی هستید که نامش «زندگی من» است. در اینجا، مسافران شما خاطرات، احساسات بدنی، هیجانات شرطیشده، افکار برنامهریزیشده، کشش و رغبتهای درونی و… هستند.
کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن نوشته استیون هیز، اسپنسر اسمیت با ترجمه نرگس گایینی توسط انتشارات هرماس با موضوع روانشناسی، ارامش ذهن به چاپ رسیده است. محتوای کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن استیون هیز، در کنار تمرینهای کوتاه و طولانی و درگیرکنندهاش، توجه هر مخاطب علاقهمند به سفر درونی را جذب میکند. اما این محتوای خوب میتواند با برش نامنظم کتاب و ایرادات چاپی آن هدر برود و خواننده را از مطالعه آن پشیمان کند.
او روانشناس بالینی آمریکایی و استاد روانشناسی بنیاد نوادا در دانشگاه نوادا و همچنین عضو هیئت علمی مقطع دکترای این دانشگاه است. استیون هیز مدرک کارشناسیاش را در رشتهٔ روانشناسی از دانشگاه لویولا در لسآنجلس دریافت کرد و مدرک کارشناسی ارشد و دکترایش را از دانشگاه ویرجینیای غربی در رشتهٔ روانشناسی بالینی اخذ کرد. پس از اتمام دورهٔ کارآموزی بالینی زیر نظر دکتر دیوید بارلو، او به دانشکدهٔ روانشناسی در دانشگاه کارولینای شمالی پیوست و در سال 1986 استاد گروه روانشناسی دانشگاه نوادا شد. استیون هیز بود که اصطلاح تحلیل رفتار بالینی را ابداع کرد وبرای توسعهٔ نظریهٔ چارچوب رابطهای به شهرت رسید. او همچنین یکی از توسعهدهندگان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر فرآیند است. تاکنون 47 کتاب و 675 مقاله از استیون هیز منتشر شده و کتابهایش به بیش از 20 زبان زندهٔ دنیا ترجمه شدهاند.
این رویکرد درمانی برای طیف وسیعی از اختلالات روانی و مسائل و مشکلات بالینی به کار میرود و این کتاب یکی از کاربردیترین راهنماهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد محسوب میشود.• کتاب سیلی واقعیت اثر دکتر راس هریس رواندرمانگر و مربی زندگی است. او در این کتاب سعی دارد خواننده را با واقعیتهای زندگی مانند از دستدادن، بیماری، خیانت یا وقایع ناخوشایند روبهرو کند و با کمک راهکارها و تمرینات خودآگاهی مختلف به شما نشان میدهد چطور در لحظهٔ حال زندگی کنید. • کتاب قدرت سکوت اثر سوزان کین نویسنده و مدرس آمریکایی است. او در این کتاب به شما نشان میدهد که چطور افراد درونگرا دنیا را تکان دادند و تحولاتی اساسی در جامعه بهوجود آوردند.
این کتاب به شما کمک میکند قدم به قدم با ذهن آگاهی و پذیرش بتوانید بر افسردگی غلبه کنید، دردِ هیجانی را تغییر دهید، از افکار منفی و خودقضاوتگری رهایی پیدا کنید و به موضوعهای مهم زندگی و زیستن براساس ارزشها تعهد داشته باشید. رهایی از ذهن شما و پیشرفت و جذب اعتماد به نفس در زندگی روش هایی دارد که باید آن را بیاموزید. اگر قصد خرید این کتاب را دارید، انتشارات کاپیتان برای شما بهترین انتخاب خواهد بود. چرا؟ چون ما با بالاترین کیفیت و کمترین میزان سانسور این کتاب ها را در اختیار شما قرار می دهیم تا بتوانید بخوانید و علم آموزی کنید. این علوم روانشناسی که در کتاب از ذهنت بیا بیرون و زندگی کن وجود دارند به تنهایی به درد نمی خورند. شما باید زمانی بگذارید و آنها را در زندگی روزمره خود تمرین کنید.
پژوهشها حکایت از آن دارد که روش «پذیرش و تعهد» به بسیاری از مشکلات روانی رایج کمک میکند و الگوی اساسی آن با حمایتهای علمی قابل توجهی همراه بوده است. پژوهشها نشان میدهند که اکثر روشها و مفاهیمِ روش پذیرش و تعهد، منطقی و مستدل هستند و تضمین میکنند که این مفاهیم و روشها مؤثر و کارسازند. مؤلف اصلی کتاب پرفسور استیون هیز، بنیانگذار رویکرد موسوم به «پذیرش و تعهد» یا «اکت» است. او در این کتاب، همانند تعاملات شخصیاش، بسیار فروتنانه و با استفاده از زبان تمثیل تلاش کرده است مفاهیم دشوار روانشناختی را به زبانی قابل فهمِ همگان بیان کند. این کتاب یک اثر نظری یا علمی صِرف، برای تبیین پایههای پژوهشیِ رویکرد پذیرش و تعهد نیست، بلکه بیشتر یک اثر کاربردی برای کمک به خواننده و کاهش رنج اوست. استیون هیز، اول از همه در کتاب درمورد رنج انسان و رنج زبان انسان صحبت میکند.
ثبت ديدگاه