با تسلط بر این عناصر، فرمانده میتواند تصمیمات آگاهانه بگیرد و شانس پیروزی را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد و در عین حال خطرات را به حداقل برساند. تائو یا راه، نمایانگر اصل بنیادی جهان است – نیرویی که نمیتوان بهطور کامل توصیف یا کنترل کرد، اما میتوان آن را مشاهده و دنبال کرد. با هماهنگی با این نظم طبیعی، میتوان به موفقیت بیزحمت در تمام تلاشها، از جمله جنگ، دست یافت. برای بهترین بهرهمندی از این کتاب، پیشنهاد میشود که اصول و استراتژیها را با دقت مطالعه کنید و سپس سعی کنید آنها را در مواقع مختلف زندگی خود اعمال کنید.
وقتی قدرت مانور و تغییر مسیر ندارید، مواظب باشید در میدان جنگ به دام نیفتید، زیرا مجبور میشوید بر اساس انتخاب دشمن مبارزه کنید نه تصمیم خودتان. سان تزو به این نکته اشاره می کند که یک مدیر دور اندیش هرگز به خاطر احساسات شخصی (شاید خشم و یا ارضای حس لذت خواهی خود) وارد یک رقابت نمی شود. دستاوردهایی که اگر پیروز شود، ارزشمند تر است از هزینه ای که برای رسیدن به این پیروزی باید بپردازد. سپس اگر پیشروی برای او امتیاز ایجاد می کند وارد رقابت می شود و در غیر این صورت از چنین رقابت پرهزینه ای کناره گیری می کند.علاوه بر این در گذشته از حیله ها و ابزار بسیاری برای جنگ استفاده می شده است. ابزاری مثل شمشیر و نیزه، سپر، ارابه، منجنیق، آتش و ….رقابت در دنیای امروزی هم نیاز به ابزاری دارد که قطعا با ابزار جنگی سالها پیش متفاوت است. این ابزار در کسب و کار و فروش می توانند تبلیغات، بازاریابی حضوری، برندسازی، بازاریابی آنلاین، سئو، اینستاگرام و غیره باشند.
یعنی بهجای اینکه بگذارید نیروهایتان با آموزش نیمهکاره وارد میدان شوند و در زمینی مبارزه کنند که دشمن انتخاب کرده است، عملیات را طوری طراحی کنید که به پیروزی برسید. جنگجویان خود را به شیوهای آموزش دهید که تحت هر شرایطی یکپارچگی خود را حفظ کنند. حتی باوجود شلوغی محیط، باید نشانههای عملیاتی شفافی داشته باشید که بهراحتی به گوش برسند و قابلتشخیص باشند. وقتی شرایط میدان جنگ تغییر میکند، سربازان شما با نظم یا بینظم از مسیر و جهتی که شما تعیین کردهاید، پیشروی میکنند.
آنها مدت گارانتیشان را افزایش می دهند و شما هم در رقبات مجبور به افزایش مدت گارانتی می شوید. آنها خدمات اضافه و ویژه ای پیشنهاد می کنند و شما هم مجبور به این کار می شود.همه اینها هزینه هایی هستند که رقابت، به شما تحمیل می کند. پس بگذارید بحث مهم در رقابت پیروزی سریع بر دشمن(رقیبان) باشد و نه داشتن یک طرح جنگی دراز مدت. از ویژگیهای بارز شخصیت سون تزو، عمق فلسفی و استدلال منطقی در تأملات نظامیاش است. او در کتاب خود به تجربیات تاریخی و اصول ابتکاری در جنگ اشاره میکند. که با ویژگیهایی چون استدلال دقیق، بصیرت، و توانایی در درک اصول جنگ، به عنوان یک اثر بسیار ارزشمند و تأثیرگذار در میان نظامیان و استراتژیستها شناخته میشود.
باید روحیه آنها را طوری تغییر دهید که با نیازهای شما سازگار شوند و کارهایشان را به شیوهای هدایت کنید تا با شرایط میدان جنگ متناسب باشد. علاوه بر کنترل هرجومرج و تفسیر نشانههای فیزیکی در میدان جنگ، باید از نشانههای ظاهری سربازان دشمن هم اطلاعاتی کسب کنید. آیا درباره شرایط خود حرف میزنند؟ در این صورت فرمانده دشمن کنترل خود بر شرایط را از دست داده و سربازانش از این موضوع آگاهاند. در نتیجه پراکنده میشوند که فرصت مناسبی برای حمله شما است. صفتی که یک مدیر عاقل و رهبر خوب را موفق به پیروزی می کند و او را از مردم عادی متمایز می سازد، پیشبینی آنچه که ممکن است اتفاق بیفتد، است. اطلاعات از شرایط، برنامه های فعلی و آینده رقباست که می تواند ما را در تعیین استراتژیها و تاکتیک های آینده یاری کند.
صرفنظر از اینکه چقدر عصبانی میشوید یا چقدر مشتاق انتقام هستید، باید احساساتتان را کنترل کنید. اگر بگذارید احساسات تاکتیکها را به شما تحمیل کنند، همه ارتش را به خطر میاندازید. مشورتهای لازم را انجام دهید و برنامههای خود را بهسرعت تغییر دهید تا هیچکس نتواند اقدام بعدی شما را پیشبینی کند.
او به تأکید بر استفاده از هوش و حکمت در هنگام تصمیمگیری در شرایط خطرناک و تحت فشار اشاره میکند. یکی از جنبههای برجسته کتاب، رویکرد سون تزو به جنگ به عنوان یک هنر است. او نه تنها به جنگ به عنوان یک مجموعه از استراتژیها و تاکتیکها نگاه میکند بلکه آن را هنری فراتر از مبارزات جسمانی معرفی میکند که نیاز به هوشیاری، زبردستی ذهنی، و شناخت اعماق انسانی دارد. برای اینکه شکست ناپذیر باشید باید به شکست ناپذیری برسید. پیروزی از آن کسانی می شود که به طور مداوم خودشان را تزکیه و اصلاح می کنند، نه آن دست افرادی که همواره به دنبال رقابت هستند. شما توانایی کنترل دیگران را ندارید ولی با تقویت نیروی شخصیت، دانش و آگاهی تان می توانید به شکست ناپذیری برسید.
ممکن است فرماندهان به روشهای مختلفی نیروهای خود را نابود کنند. اگر برنامه استراتژیکی نداشته باشید و فقط فرمان پیشروی بدهید، دستوپای ارتش را میبندید. اگر رهبر فکری هستید؛ اما هیچ اطلاعی از موضوعات نظامی ندارید، با دخالت خود شرایط را پیچیده میکنید. نوشتههای کلاسیک او درباره استراتژی از قرنها پیش باقیمانده و هنوز مانند زمان تالیفش در جنگ، سیاست و اقتصاد به کار میآید. ژنرال تائوهانژانگ مقدمه خود را به متن اصلی ضمیمه کرده است. ازآنجاکه او در همه دوران شغلی خود سرباز بوده، تفسیرهایش اصول جنگ سان تزو را برای دوران معاصر ملموستر کرده است.
ثبت ديدگاه