تنها در آن صورت است که می‌تواند هر کاری را در زمان مناسب انجام دهد. بقیه اعتراض کردند که این عملی ناممکن است که شخص انجام هر کاری را از پیش تصمیم‌گیری کند. اما درست این است که به کارهای بیهوده نپردازد و هر کاری که پیش آمد ضروری‌ترین کار را در لحظه انجام دهد. اما عده‌ای دیگر گفتند البته هر شخص باید به اتفاقات پیرامونش آگاه باشد ولی در عین حال مشاوران خردمندی نیز داشته باشد تا به وی در انجام کارها در زمان مناسب کمک کنند.

پادشاه اگر می دانست چه وقت برای شروع کاری مناسب است، به چه کسی باید بیشتر توجه کند و از چه کسانی باید دوری گزیند و از همه مهم تر اینکه انجام دادن چه کارهایی در اولویت قرار دارند، بدون شک هرگز در انجام مسئولیت هایش دچار اشتباه نمی شد. کتاب صوتی سه پرسش، داستان کوتاهی از لئو تولستوی، نویسنده برجسته روس و خالق رمان جاودان «جنگ‌ و صلح» است، روایت روزگاران دوری‌ست که چندین پرسش ذهن پادشاهی را به خود مشغول کرده بود. تولستوی را بیشتر در کنار نام‌های آنا کارنینا و جنگ و صلح دیده و شنیده‌اید. به نظرتان رستاخیز در میان سایر شاهکارهای تولستوی چه جایی دارد؟ «انسان‌ها شبیه رودخانه‌اند.

زیرا قهرمان کتاب رستاخیز (دمیتری نخلیودوف) شبیه‌ترین کاراکتر به تولستوی در مجموعه‌ی آثار این نویسنده است؛ و این شباهت، البته هم ظاهری و بیرونی، و هم باطنی و درونی‌ست. سه پرسش داستانی است که به مضمون عمیقی می‌پردازد؛ مضمونی فراموش شده در روزگار ما. شلوغی و هیاهوی زندگی امروز توجه ما را آنقدر درگیر اتفاقات آینده یا حسرت‌های گذشته می‌کند که حال را فراموش می‌کنیم. قرار است به ساده‌ترین شکل و از سرراست ترین مسیر راهکاری عملی برای درک ضرورت زیستن در اکنون ارائه کند. کتاب صوتی اعتراف (A Confession And Other Religious Writing) بازتاب دغدغه‌های فلسفی تولستوی است؛ او در میان‌سالی بر اثر خوابی که می‌بیند، دچار یأس و ناامیدی مفرطی می‌شود.

کتاب « جنگ و صلح » رمانی است مفصل که در چند جلد منتشرشده است. تولستوی با این رمان پرشخصیت تلاش کرده تصویر کامل و درستی را از روسیه آن زمان به خواننده ارائه دهد. این رمان از روسیه‌ای می‌گوید که جنگ به‌تدریج بر آن سایه افکند و کم‌کم گرفتارش شد. زندگی مردم تمامی طبقات، تهیدستان و اشراف، تحت‌الشعاع این اتفاق قرار گرفت؛ اما جنگ نه‌تنها به‌خودی‌خود اتفاقی ناگوار بود که این بار دشمن فرانسه‌ای بود که بسیاری از مردم روسیه دوستش می‌داشتند، به آنجا سفر کرده و یا قصد آن را داشتند و برخی‌شان به زبان آن آشنا بودند. با چنین زمینه‌ای ممکن است فکر کنیم ایوان ایلیچ پیرمردی فرسوده و بیمار بوده و اطرافیان برای مرگ او آمادگی داشته‌اند.

این کتاب توسط سروش حبیبی به فارسی برگردانده شده و با صدای گرم و دل‌نشین محسن زرآبادی پور روایت شده است. کتاب صوتی رستاخیز یکی از شاهکارهای مهجورمانده‌ی لئو تولستوی، نابغه‌ی ادبیات قرن نوزده روسیه است. در این اثر، زندگی پرماجرای اشراف‌‌زاده‌ای به نام دمیتری نخلیودوف را پی خواهید گرفت؛ مردی سودایی که شهد زندگی را بی‌رحمانه می‌چشد و بزرگ‌ترین عواطف بشری را یکی پس از دیگری تجربه می‌کند… برای دانلود قانونی کتاب صوتی رستاخیز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید. برای دانلود قانونی کتاب صوتی اعتراف و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید. لئو تولستوی در یک خانواده اصیل و اشرافی در نزدیک مسکو متولد شد؛ پدر او کنت گراف نیکلای ایلیچ تولستوی بود.

همگی از یک عنصر ساخته شده‌اند، اما گاهی باریک می‌شوند، گاه سریع، گاه آرام و گاه پهناور، زلال یا گل‌آلود، سرد یا ولرم. تولستوی که در کودکی پدر و مادرش را ازدست می‌دهد، از سوی عمه‌هایش بزرگ می‌شود. عاشق خدمتکار مخصوص خواهرش در پیروگوو می‌شود و او را می‌فریبد. مانند راسکولنیکف در جنایت و مکافات هموطنش داستایفسکی، عذاب وجدان به‌سراغش می‌آید.

نویسنده داستان خود را با پس‌زمینه‌ای از جنگی که می‌آید و رخ می‌دهد، پیش می‌برد. تولستوی در این رمان به زندگی چند خانواده اشرافی و تاثیر جنگ بر آنها پرداخته است و این جمع خط شاخص داستانی کتاب را پیش می‌برند. توانایی تولستوی در شخصیت‌پردازی‌های درست و حساب‌شده و حفظ یکپارچگی تمامی اتفاق‌ها و اشخاصی که درگیر هر ماجرا می‌شوند، نشان از تسلط او بر جریان پیش رو و البته بر نویسندگی است. رستاخیز حماسه‌ای است از بیدارشدن وجدان آگاه عضوی از جامعه که خطایش بی‌جریمه و جرمش بی‌مجازات مانده است، جرمی که سرنوشت دختر بی‌گناهی را رقم می‌زند و او را ابتدا به منجلاب فساد و گمراهی سوق می‌دهد و بعد هم به سیبری و محکومیت به اعمال شاقه. دیمیتری دچار عذاب وجدان است و از خطایی که مرتکب شده در رنج، هیچ‌کس او را مجرم نمی‌داند، اما خودش خود را محاکمه و محکوم می‌کند و درصدد جبران آن برمی‌آید.

این داستان مضمونی اخلاقی دارد و درباره کارهای نیک و بد انسان و بازتاب آن‌ها است. تولستوی، در آخرین روزهای حیات خود، به‌اتفاق پزشکِ خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک و به‌سوی جنوب روسیه سفر کرد. این آخرین سفر تولستوی در تاریخ هفتم نوامبر ۱۹۱۰ در ایستگاه راه‌آهن آستاپوفو به‌پایان رسید. اشتهار تولستوی هرچه بیش‌تر در خارج از روسیه وسعت می‌یافت، به‌همان نسبت نیز در داخل روسیه مورد طعن و لعن و انزجار دستگاه‌های دولتی و مراجع ارتودوکس قرار می‌گرفت. نوشته‌هایش پیش از انتشار توقیف و شایعه روانی بودن او به سرعت پراکنده می‌شد. تعهد و مسئولیت پذیری دو اصل اساسی برتری رفتاری انسان‌ها نسبت بهم هست که اگر رعایت بشوند، می‌توانند اثرات دامنه‌داری در اجتماع بگذارند.رستاخیز این دور را در کنار وجدان معنا کرد.

پادشاه تا جایی که می شد زخم را شست و آن را با دستمالش و حوله ای که مرد عزلت نشین به او داده بود بست. اما خون بند نمی آمد؛ پادشاه چندین بار دستمال خونین را عوض کرد، شست و دوباره زخم را بست. وقتی خون ریزی قطع شد، مرد آرام شد و چیزی برای نوشیدن خواست. او با خود فکر می‌کرد اگر بتواند بفهمد چه کاری از همه مهم‌تر است، چه زمانی بهترین زمان انجام کارها است، و در نهایت به چه کسی باید توجه کند؛ تمام مشکلاتی که در قبال مسئولیت‌هایش داشت حل می‌شود.او برای پاسخ به این سه پرسش پاداشی درخور در نظر گرفت.