این اتفاقی است که در اقتباس رابرت مولیگان از رمان درخشان هارپر لی افتاده است. مولیگان برای تبدیل رمان به فیلم، زمان وقوع داستان را فشردهتر کرد و از سه سال به دو سال رساند اما رویدادهای اصلی و کلیدی داستان را حفظ کرد. هارپرلی خود از اقتباس موليگان راضی بود و از اين فيلم به عنوان يکی از بهترين آثار اقتباسی در سينما نام برده است. گريگوری پک نیز به خاطر بازی در نقش اتيکاس فينچ که يکی از بهترين و فراموش نشدنیترين نقشهايش در سینما بود، جايزه اسکار بهترين بازيگر مرد سال 1962 را دريافت کرد.
اثری که نه تنها به مسائل اجتماعی دوران خود میپردازد، بلکه موضوعاتی جهانی و فراتاریخی را بررسی میکند. داستان در “کشتن مرغ مینا” نوشته هارپر لی از منظر اسکات (ژان لوئیز فینچ)، دختری شش ساله، و با حوادث مختلفی در شهر مایکوب اتفاق می افتد. پدر وی آتیکوس فینچ در نقش وکیل مدافع تام رابینسون عمل می کند.
فکر میکنم معنیاش آینه که از چه وقت یک خانواده با خواندن و نوشتن سروکار پیدا کرده. مجله بامیک در اردیبهشت 1399 با هدف معرفی و ترویج ادبیات شکل گرفته است؛در این رسانه تلاش میگردد تا با معرفی کتاب و گردآوری آرشیوی از دکلمه های شاعران بزرگ ایران زمین نقش کوچکی در درخشش ادبیات ایفا کنیم. تقریبا از سال 99 بامیک رو بارگزاری کردم.داخل تلگرام بیشتر فعالیم… زمانهایی مثل این بود که فکر میکردم پدرم، که از اسلحه و تفنگ متنفر بود و هرگز در هیچ جنگی حضور نداشت، شجاعترین آدمی بود که تا به حال زیستهاست.
در کتاب کشتن مرغ مقلد، اتیکاس فینچ، وکیل تام رابینسون، بهعنوان قهرمانِ اخلاقی داستان شناخته میشود. مردم این شهر در رمان، مردمی خودپسند و نژادپرست معرفی شدهاند. اتیکاس فینچ، وکیلی انساندوست، جسور و شجاع و پدری مهربان و دوستداشتنی است. او با قدرت و بیباکی از عدالت و انسانیت دفاع میکند و در مقابل تعصب، نفرت و خشونت نژادی و ریاکاری مردم میایستد.
کشتن مرغ مینا از زبان یه دختربچه روایت میشه و قراره رابطه خودش با برادر چهار سال بزرگترش، پدرش و بقیهی آدم بزرگا رو بخونیم. من این روایت رو از همون صفحهی اول اونقدر دوست داشتم که جا داشت یک روزه تمومش کنم؛ اما دلم نیومد به این زودی با خانوادهی فینچ خداحافظی کنم؛ خوندن این کتاب میون روزمرگی های من، مثل نفس کشیدن ضروری شده بود. وقتی پدر اسکوت برخلاف میل عمومی، وکالت کارگر سیاه پوستی به نام تام رابینسون را که متهم به تجاوز به زن سفید پوستی به نام مایلا اولین است، قبول میکند، دنیای راحت و آسوده اسکوت و خانوادهاش از هم میپاشد. مردم شهر میخواهند تام اعدام شود؛ ولی آتیکوس معتقد است تام بیگناه است و ثابت میکند که دست چپ ناتوان تام نمیتواند سمت راست صورت مایلا را کبود کرده باشد. کشتن مرغ مینا یا مرغ مقلد رمان فراموش نشدنی در مورد دوان کودکی و در یک شهر خموده جنوبی است و بحران وجدانی که آن شهر را تکان داد.را لرزاند، کشتن مرغ مقلد وقتی اولین بار در سال 1960 منتشر شد، خیلی زود به عنوان یک کتاب پرفروش و موفق تبدیل شد.
این خانه، با پنجرههای تاریک و فضای مرموزش، برای آنها نمادی از اسرار و خطر بود. خانواده رادلی به دلیل عقاید سختگیرانه مذهبی و انزوای اجتماعیشان، در میان مردم میکومب به «پاشویهایها» معروف بودند؛ لقبی که به باورهای افراطی آنها درباره پاکیزگی روحانی اشاره داشت. آنها دنیا را به دو دسته گناهکاران و توبهکنندگان تقسیم میکردند. سایمون درحالیکه اوامر آسمانی دربارۀ مالکیت اموال منقول از نوع انسانیاش را از یاد برده بود، سه برده خرید و با کمک آنها در کنارۀ رودخانۀ آلاباما، در چهلمایلی سینت استیفنز خانهای بنا نهاد. او فقط یک بار به سینت استیفنز بازگشت؛ آن هم برای یافتن همسر بود که به همراه او خط تولید پرثمری را برای تولید فرزند دختر به راه انداخت.
ثبت ديدگاه