آرزوی کشف کائنات و شناخت خود واقعی‌اش و در نهایت شناخت خدا، اهدافی بود که سانتیاگو همیشه در ذهن داشت و مطمئن است یک روز به آن خواهد رسید.

لطفاً نظرات و پیشنهادهای خودتان را با ما و سایر کاربران همیار آکادمی به اشتراک بگذارید. کتاب کیمیاگر یکی از بهترین کتاب‌هایی است که می‌توان مطالعه کرد و از درس‌های آن بهترین بهره‌های ممکن را برد. همیار آکادمی این رسالت را بر عهده دارد که کاربران خود را از نظر رشد و توسعه فردی تقویت کند تا بتوانند در زندگی شخصی و کاری خودشان مفیدتر و موثرتر از قبل عمل کنند. مطالعه کتاب می‌تواند به ما کمک زیادی بکند و زندگی ما را به کلی تغییر دهد. با تغییر نگرش می‌توانیم مشکلات را کنار بزنیم و به راحتی به موفقیت برسیم.

در میان گفتگو، پیرمرد خود را معرفی می‌کند و می‌گوید که او پادشاه کشور سالم است. سانتیاگو هرگز نام کشوری سالم را نشنیده است و فکر می‌کند پیرمرد دیوانه است. پیرمرد می‌گوید که اگر سانتیاگو یک دهم گوسفندش را به او بدهد، به او می‌گوید که چطور گنج پنهان را پیدا کند.

اما در حالی که رویاها در «کیمیاگر» اغلب به بیان یک میل می‌پردازند، کمی جزئی‌تر از آن هستند. کمی قبل از اینکه سانتیاگو سفر خود را آغاز کند، او با شخصیتی به نام ملکی‌سدک آشنا می شود. اگرچه ملکی‌سدک در لباس‌های عجیب و غریب به‌عنوان پیرمردی پیر و فرتوت در آمده است، در واقع یک پادشاه جادویی است. این اساساً چارچوب معنوی جهان است که روح هر موجود زنده و غیر زنده را در بر می گیرد.

این مرد به دنبال یک کیمیاگر معروف ساکن در واحه الفیوم عرب است که می­تواند به او در رسیدن به گنجش که سنگ فیلسوف و اکسیر زندگی، یاری برساند. در این قسمت سانتیاگو در دو راهی انتخاب گله گوسفندان که به آن علاقه زیادی دارد و گنج خود که به آن عادت کرده است، گیر میافتد. اما در نهایت تصمیم می­گیرد از گوسفندانش بگذرد و افسانه شخصی خودش را دنبال کند و اگر به نتیجه ­ای نرسید به شغل چوپانی خود برگردد و آن را ادامه دهد. یکی از جنبه‌های برجسته کتاب، پرداختن به معنویت و ارتباط با هستی است. این اثر به خواننده یادآوری می‌کند که جهان همواره در جهت تحقق خواسته‌های او حرکت می‌کند، به شرط آنکه به خود و جهان اعتماد کند.