پس از 50 روز تعهد به برنامه درمانی، بیمارستان اعلام کرد که نش دیگه مشکلی نداره و میتونه ترخیص بشه. در واقع نش بهبودی خودش رو تظاهر میکرد تا صرفا از وضعیتی که داره خلاص بشه و کادر درمان دست از سرش بردارن. در آوریل 1959، بعد از سه هفته مشاهده و بررسی توسط بیمارستان، پزشکان بیمارستان هارواردز مک لین (Harvard’s McLean) تشخیص دادن که نش دچار اختلال روان‌گسیختگی یا اسکیزوفرنی شده است. تو فوریه همون سال، دوست قدیمی و هم‌مدرسه‌ای نش یه نامه عجیب ازش دریافت کرد. نش تو این نامه که با چهار رنگ مختلف نوشته بود، ادعا کرد که آدم فضایی‌ها میخوان موقعیت شغلیش رو از بین ببرن.

در حالی که بقیه دانشجویان، وقت خود را با کارهای دیگری سپری می‌کردند، او هیچ علاقه‌ای به کارهای آنها نشان نمی‌داد. این صحنه و بیشتر صحنه‌های پس از آن، به طرز فاحشی، به اختصار و ساده‌سازی دنیای پیچیده و رعب‌آور جنگ سرد در میان دانشگاهیان می‌پردازد… البته وقتی نش یه بورد گیم یا همون بازی فکری جالب طراحی کرد، ورق تا حدود زیادی برگشت و محبوبیشت زیاد شد.

جان نش، ریاضیدان و استاد دانشگاه، از همان ابتدای جوانی نشانه‌هایی از اسکیزوفرنی را دارد. اسکیزوفرنی یک بیماری روانی است که بر افکار، احساسات و درک فرد از واقعیت تاثیر می‌گذارد. از نشانه‌های این بیماری هذیان، توهم (لمسی، بصری، شنوایی، بویایی و چشایی)، رفتار آشفته و گفتار آشفته است. برنده شدن جایزه نوبل به طرز شگفت آوری، آغازکننده مرحله جدیدی در زندگی شغلی نش بود. پس از حدود 30 سال غیبت از امورات آکادمیک، نش که دیگه درمانش هم کامل شده بود، به عنوان یه پروفسور در دانشگاه پرینستون پذیرفته شد.

احساساتی که جان به شدت آنها را تجربه می کرد.شدت اختلالات در جان به جایی می رسد که در بیمارستان شروع به بریدن دست خودش می کند تا موجوداتی که فکر می کند زیر پوستش هستند را بیرون بیاورد. و کار به جایی می رسد که پزشکان متوسل به شوک الکتریکی به مدت ده هفته و پنج بار در هر هفته می شوند. دیری نگذشته که ظاهره «ویلیام پارچر» (هریس) مأمور سیا به سراغش می‌رود و می‌خواهد در زمینه فعالیت‌های رمزشکنی به کارش بگیرد. اما آشکار است که درک و برداشت «نش» از واقعیت‌های زندگی، با درک و برداشت فردی سالم، فرسنگ‌ها فاصله دارد. او در تلاش و تکاپو است تا سلامت عقلش را از کف ندهد و از سوی دیگر، «آلیشیا» حدس می‌زند که همسرش به پارانویا و چندگانگی شخصیتی (اسکیزوفرنی مبتلاست.

این‏ داستان برگرفته از زندگی واقعی یک نابغه ریاضی است که‏ پس از فائق آمدن بر بیماری روانی‏اش موفق به دریافت جایزهء نوبل می‏شود. کتاب ذهن زیبا نوشته‌ی سید صالح فتوحی، مجموعه‌ای از پنج داستان کوتاه در ژانر‌های مختلف با نام‌های عشق جنگ زده، مردی از جنس ایثار، شکست غرور، برای عدالت و سختی برای عشق است. یکی از مشکلاتی که در یکی از لحظات فیلم، گریبان‌گیر جان نش می‌شود این است که همه دوستانش مقالات خوبی ارائه داده‌اند ولی او هنوز ایده خوبی برای نوشتن مقاله پیدا نکرده است.