کتاب به شکل چندین بخش تقسیم شده است، هر بخش به عنوان یک موضوع فلسفی جداگانه به بحث و بررسی می‌پردازد. این کتاب با استفاده از زبانی بارز و تصویری واضح، به خواننده اجازه می‌دهد تا در برابر مسائل پیچیده و فلسفی، پژوهش کند و تفکرات خود را با تفکرات نیچه مقایسه کند. با خواندن این کتاب، شما با مفاهیمی مانند اراده قوی، بیان خوب و بد، مرگ خدا، انسان فروغ‌بخش و غیره آشنا خواهید شد. بخش اول کتاب چنین گفت زرتشت شامل پیش‌گفتار و مجموعه‌ای از سخنرانی‌هایی است که زرتشت ایراد می‌کند. سخنرانی ها به گونه‌ای نوشته شده‌اند که به خطابه‌های پیامبران کتاب مقدس و همچنین ادبیات فلسفی کهن شباهت داشته باشند. زرتشت تأملات و رؤیاهای مختصری ارائه می‌دهد که به تعالیم عیسی و سقراط اشاره دارد.

در این جایگاه، زرتشت با حواریون و مهمانان خود درباره مسائل مختلف فلسفی و فرهنگی صحبت می‌کند. در هر گفتار، زرتشت با چالش‌های وجودی، فکری و عملی روبرو است و سعی می‌کند تا با استفاده از منطق، تجربه، شعور و شعر، پاسخ مناسبی بدهد. بعضی از گفتارها به صورت نقادانه نسبت به فلسفه، دین، فرهنگ و سیاست حکمفسّایانه حاکم بر جامعه زمان نوشته شده‌اند.

رمان میزبان، رمان فراموش نشدنی و هیجان انگیزی است که به یقین، مخاطبین بی شماری را به جمع طرفداران استفنی مه یر، یکی از بهترین نویسندگان حال حاضر دنیا، اضافه خواهد کرد. گذار از انسان  به ابر انسان برای او یک معنای بنیادیِ هستی شناسی دارد که با کاویدنِ آن معنای نسبتِ خدا و انسان و دین و اخلاق و فلسفه و علم و تمامیِ وجه معنویِ انسان در این اثر طرح می شود. محتوای این کتاب گاهی اوقات بسیار تضاد‌آمیز است و به بسیاری از مفاهیم و اصول خودش نیز طعنه می‌زند.

کتاب چنین گفت زرتشت (نیز بدین تفسیر می‌نمایم ؛ چنین سخن گفت زرتشت) اثری بزرگ از فیلسوف بزرگ نیچه است. در این کتاب، نیچه از طریق شخصیتی به نام زرتشت به تفکرات و آرمان‌های خود پرداخته و مفاهیمی اساسی در مورد انسانیت، خوبی، بدی، ارتقاء روحی و معنویت را بررسی می‌کند. در طول جنگ جهانی دوم، دولت آلمان بیش از صد هزار نسخه از این کتاب را چاپ کرد و همراه با نسخه‌هایی از کتاب مقدس در اختیار ارتش قرار داد. سبک تجربی کتاب باعث شد تا پیش از مرگ نیچه از دلایل عدم محبوبیت آن در محافل دانشگاهی و فلسفی باشد. سبک تقریباً مبهم کتاب با سبک فلسفی نوشته‌های اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مطابقت نداشت.

با این‌حال، جامعۀ فلسفی پست‌ مدرن اواخر قرن بیستم، این اثر و قالب مرزشکن آن و سبک فلسفی نیچه که با نقد، دین و جامعه را در هم آمیخته بود، پذیرفت. بسیاری از نظریه‌های پسامدرن ساختارشکن بر اساس کتاب چنین گفت زرتشت استوار شده‌اند و با کمک این کتاب همچنان آثار جدید آکادمیک تفسیری نوشته می‌شود. کتاب چنین گفت زرتشت همچنان بر نسل‌های جدید فلسفه تأثیر می‌گذارد. کتابی که می‌توان عمری را با آن سر کرد، به آن عشق ورزید، پیوسته به آن روی آورد و از آن گریخت. اما کسی که جان‌اش با جان کلامِ آن در آمیخت دیگر دشوار از دایره‌ی نفوذ آن بیرون می‌تواند رفت.» – داریوش آشوری، مترجم این اثر نیچه مستقیماً الهام‌بخش ریشارد استراوس، موسیقی‌دان آلمانی، گردید که در 1896 «پوئم سمفونیک»ی به نام چنین گفت زرتشت (اپرای 30) ساخت که از درخشان‌ترین آثار این نوع است. در ابتدا و قبل از این‌ که به بررسی داستان کتاب چنین گفت زرتشت بپردازیم جالب است که شما نکاتی را بدانید.