مخلص کلام اینکه پس از چندین بار درخواست گپ و گفت با وی بالاخره رضایت داد تا این کار به انجام برسد.

حتی برای اجتماعی ترین انسان ها هم گاهی پیدا کردن دوست، کاری سخت و دشوار می شود زیرا هر فردی دارای تجربه‌ها، اعتقادات، احساسات و نیازهای شخصی خود است. ممکن است دیدگاه‌ها و مسئولیت‌های مختلف، تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی، عدم فهم متقابل و حتی ترس از رد شدن مانعی بزرگ را در برقراری ارتباط برای هر شخص ایجاد کند. وعظ و تبلیغ هم که یکى دیگر از رشته‏هاى وابسته به روحانیت است، به نوعى دیگر گرفتار عوام‏زدگى است و آن، نه به خاطر سهم امام، بلکه به این خاطر است که این کار رسما به صورت یک شغل در آمده است. به نظر ما صرف اتکاى بودجه روحانیت ایران به عقیده مردم، سبب ضعف آن نشده، بلکه سازمان نداشتن این بودجه سبب این نقص بزرگ شده و مى‏توان با سازمان دادن به آن، این نقص را رفع کرد؛ تا روحانیت شیعه، هم قدرت داشته باشد هم حریت.

علت غیر معتبر دانستن قیاس و اجتهاد رأى، به هر یک از دو عنوان فوق که باشد، این است که اولا معتقدیم که حکمى که به وسیله کتاب و سنت تشریع نشده باشد، نداریم و اخبار و احادیث زیادى نیز در این زمینه رسیده که همه احکام (اگر چه به طور کلى) در قرآن و سنت ذکر شده است. البته همان طور که دیدیم، این کلمه در زبان عرب، گاه مجازا به معنى خوف نیز به کار میرود. با شنیدن کلمه خوف خدا، شاید این سوال براى کسى پیش آید که مگر خداوند چیز ترس‏آورى است. به علت سکونت او در پایتخت و در دسترس نبودن ایشان با هماهنگی قرار بر این نهادیم تا در هر فرصتی که دست دهد، در هر جایی که میسر شود گفت وگو انجام شود. گفت‌وگوها تماماً در شهر اراک و در مکان شهر صنعتی (محل سکونت نگارنده) و طی مدت بیش از یک سال در چهار نوبت به انجام رسیده است. اگرچه چندان زمان طولانی از شکل‌گیری شهر اراک نمی‌گذرد، با این حال انبوهی از بزرگان و مشاهیر در این خطۀ اهورایی در دامانش پرورش یافته است، اما همچنان پیشینه تاریخی این شهر در بسیاری از حوزه‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

اگر ایمان، بعضى مفاسد بى نظمى را از بین برده، یادمان باشد که بى نظمى در معیشت روحانیت، به مقیاس بیشترى، ارکان ایمان را متزلزل کرده است. موجب بسى تاسف است که مردم ببینند، اطرافیان برخى مراجع تقلید، با اختلاس‏هاى کلان سهم امام زندگى بسیار مرفهى براى خود درست کرده‏اند، آیا این مسأله به روحانیت ضربه نمى‏زند. در صدر اسلام، احتیاج این قدر نبوده، اما امروزه وسعت شبهه‏ها و هجوم معاندین، اقتضا مى‏کند که عده‏اى تمام وقت خود را براى دفاع از اسلام و جواب‏گویى به احتیاجات مردم صرف کنند. البته برخى شؤون روحانى که فعلا مرسوم است از قبیل امام جماعت، نه یک شأن مخصوص روحانى است و نه کسى حق دارد به بهانه آن، سربار اجتماع باشد. خطابه یعنى سخنرانى و منبر یعنى سخنرانى دینى، پس بحث درباره خطابه دینى و به عبارت دیگر پیوند خطابه با اسلام است. مطلبى که در این زمینه باید بدان توجه داشت، مسأله نسبى و موقت بودن وسیله‏هاست.

اگر روحانیت ایران را با مصر مقایسه کنیم، مى‏بینیم که در همین جهت، هر یک امتیازى بر دیگرى دارد؛ رئیس جامع ازهر به خاطر نداشتن بودجه مستقل – و نیز طرز تفکرى که درباره اولى الامر دارند – از طرف رئیس جمهور انتخاب مى‏شود و لذا نمى‏تواند در مقابل دولت بایستد؛ در حالى که رئیس حوزه علمیه مى‏تواند در قضیه‏اى همچون مسأله تنباکو دولت را به زانو درآورد. اما از سوى دیگر روحانى مصرى چون معاش خود را به دست مردم نمى‏بیند، مجبور نیست به خاطر عوام، حقایق را کتمان کند. شیخ شلتوتى مى‏تواند طلسم هزار ساله‏اى را بشکند، اما روحانیت ما در اثر آفت عوام‏زدگى نمیتواند پیشرو و هادى قافله باشد و مجبور است در عقب قافله شرکت کند. شاید کسى فکر کند که در این بحث از اثر شگفت‏انگیز ایمان و تقوا غافل بوده‏ایم و این گفته‏ها فقط در مورد سازمان‏هاى اجتماعى دنیایى، صادق است؛ نه در سازمان روحانیت که افراد متقى تشکیل شده است. و حتى واجب است که زندانیان را تحت الحفظ براى نماز جمعه و حضور در این اجتماع مهم حاضر کنند.

ترجمه‌ی ده مصاحبه با نویسندگان گوناگون را تنها به انگیزه‌ی کنجکاوی و سرک‌کشیدن به دنیای آفرینش هنری انجام دادم. این کتاب نه تنها برای علاقه‌مندان به ادبیات، بلکه برای نویسندگان نوپا و پژوهشگران حوزه ادبیات نیز منبعی ارزشمند است. مصاحبه‌ها به گونه‌ای انتخاب شده‌اند که تنوع سبک‌ها و دیدگاه‌های نویسندگان را به خوبی نشان می‌دهند و خواننده را با جنبه‌های مختلفی از هنر نویسندگی آشنا می‌کنند. کدام یک از این کتاب ها را مطالعه کرده‌اید؟ حتما تجربیات خود را از بخش نظرات با ما و سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید. اما عیبش هم در همین است که چون باید و حسن ظن عوام را حفظ کنند، ناگزیرند سلیقه و عقیده عوام را رعایت کنند و دچار عوام‏زدگى مى‏شوند.