آن ماری سلینکو با یک دیپلمات دانمارکی به نام اروین کریستیانس آشنا شد و در سال ۱۹۳۸ ازدواج کرد. پس از اشغال آلمان بود که آن ماری سلینکو با همسرش به دانمارک رفتند و آنجا با مجلات و مطبوعات همکاری داشتند. پس از اشغال دانمارک سلینکو و همسرش مجبور به ترک دانمارک و پناهندگی به سوئد شدند. درخشان‌ترین دوران نویسندگی آن ماری سلینکو سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ بود.

در حقیقت اگر کسى مى‌خواهد به شخصیت واقعى پدیده‌اى به‌نام ناپلئون بناپارت و خانواده‌اش پى ببرد، این کتاب پاسخی مناسب برای تمام دغدغه‌هایش به شمار می‌آید. شاید در نگاه اول تصور کنید لحن ساده، صمیمى و داستان جذاب کتاب آن را جزو کتاب‌هاى پرفروش کرد، اما حقیقت ماجرا چیز دیگری‌ست. آن‌چه این کتاب را از ردیف آثار عامه‌پسند خارج مى‌کند، شرح دقیق خصوصیات اخلاقى، روحى، جسمى و بلندپروازى‌هاى ناپلئون است که با دقت و ظرافت تمام بدون ادعاى تاریخ‌نگارى، در این رمان آمده است. ژان باپتیست، من به عنوان عروس تو شرایط را می‌پذیرم جلوی محراب کلیسا زانو میزنم و قسم می‌خورم در هر شرایطی کنارت بمانم و اما از آنجا که عروس باید جوان و زیبا باشد صورتم را آرایش می‌کنم مردم از ساعت ۵ صبح امروز در خیابان‌ها آمده‌اند تا مرا هنگام عبور کالسکه‌ام ببینند، نباید آنها را ناامید کنم. در این سن زن‌ها دوباره متعلق به خودشان هستند اما برای من این‌طور نیست؛ تازه در در ابتدای راه هستم اما این من نبودم که سلسله‌ای تاسیس کردم صورتم را پودر میزنم، باید زیاد آرایش کنم چون وقتی ارگ کلیسا به صدا در می‌آید گریه‌ام میگیرد و دماغم سرخ می شود. آن ماری سلینکو نویسنده آلمانی- اتریشی است که در سال ۱۹۱۴ در دوران جنگ جهانی اول در وین متولد شد و دوران تحصیل خود را در وین و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته تاریخ به اتمام رسانید.

مشاهدهٔ وضع رقت‌بار زنانی که بر اثر مصائب زندان‌هاى مخوف هیتلر به‌صورت اجسادى متحرک درآمده بودند، اشک‌هاى مادرانى که بر مرگ فرزندان و عزیزان خود مى‌گریستند، چشم‌هاى وحشت‌زده و نگران آنها او را به‌یاد یک دوره‌ٔ پرآشوب و دردناک دیگر تاریخ یعنى آخرین سال‌هاى امپراطورى ناپلئون مى‌انداخت. قیافۀ آرام و نجیب کنت فولک برنادوت که هزاران نفر از زندانیان سیاه‌روز اردوگاه‌هاى هیتلرى جان خود را مدیون او بودند و عاقبت در راه هدف‌هاى سازمان ملل متفق در فلسطین به شهادت رسید، تصویر دزیره کلارى جدهٔ اعلاى او را در میان آشوب‌ها و کشتارها و سوگوارى‌هاى آن دورهٔ سخت درنظرش مجسم مى‌کرد. اگر کمی به تاریخ علاقه داشته باشید حتماً نام ناپلئون بناپارت به گوشتان آشناست. اما چه کسی فکرش را می کند که این فرمانده کشورگشا و با قدرت داستان عاشقانه ای را پشت سر گذاشته است؟ آن‌ماری سلینکو نویسنده زیرکی است که این عاشقانه را به تصویر کشیده است. عاشقانه ای که از دل واقعیت روایت شده و پایان قابل پیش بینی ای ندارد. خانم آن‌ماری سلینکو (۱۹۸۶-۱۹۱۴)، نویسندهٔ اتریشی، خالق آثار پرفروشی به زبان آلمانی است.

نویسنده و طنزپرداز و خالق شاهکاری همچون دایی جان ناپلئون در سال ۱۳۰۶ در تهران متولد شد. ایرج پزشکزاد تحصیلات آکادمیک خود را در ایران و فرانسه و رشته حقوق به پایان رساند و مدتی هم به شغل قضاوت مشغول بود.پزشکزاد در ادبیات ایران به خاطر طنزهای دلنشین‌اش مشهور است. رمان بلند دزیره در قالب خاطرات دختری جوان در طی چندین سال سعی دارد تاریخی را از نگاهی دیگر نشان دهد. از نگاه تاریخ‌نگاران تنها مسائل تاریخی اهمیت دارند اما از نگاه دختری جوان که بعد‌ها ملکه سوئد می‌شود و زندگی شخصی خود را در کنار این مضامین تاریخی روایت می‌کند شنیدنی و خواندنی است. روند رشد و به قدرت رسیدن ناپلئون بناپارت تا سرانجام تلخ وی همچنین زندگی دزیره از دختر یک تاجر تا ملکه سوئد لذت‌بخش خواهد بود. آن ماری سلینکو نویسنده‌ای اتریشی است که یکی از برترین رمان‌های دنیا را خلق کرد و اغلب فارسی‌زبان‌ها رمان دزیره‌ از او را با ترجمه‌ی «ایرج پزشکزاد» در خاطرشان دارند.

این اثر که به عنوان یکی از ده رمان برتر دنیا شناخته می‌شود، زندگی دزیره کلاری را روایت می‌کند و به عشق‌ها، ناکامی‌ها و شکست‌های او می‌پردازد. این دختر جوان و ساده که توسط نامزدش ناپلئون بناپارت ترک می‌شود، پس از فراز و نشیب‌های بسیار به عنوان ملکه سوئد و نروژ تاج‌گذاری می‌کند. توصیفات کم‌نظیری که در شخصیت‌های کتاب دزیره صورت گرفته است بسیار دقیق و جذاب است.