بیگانگی به سرحدی می‌رسد که خود مورسو نیز از آن به شگفتی می‌آید. خبر مرگ مادر مورسو آغازی متفاوت برای داستان بیگانه ساخته است، اما از آن متفاوت‌تر رفتاری است که او در قبال مرگ مادر از خود نشان می‌دهد. او از سوگ و آیین‌های آن فاصله می‌گیرد، اما نه از روی قصد که از بیگانگی.

ژان پل سارتر، فیلسوف فرانسوی و هم‌عصر آلبر کامو، معتقد بود بهتر است «اسطوره‌ی سیزیف» را بخوانیم تا کنش‌های نامتعارف مورسو را بهتر بفهمیم. خود کامو هم دوست داشت این دو اثر را همزمان منتشر کند، اما ناشر بدقولی کرد و چند ماه بعد از انتشار «بیگانه»، «اسطوره‌ی سیزیف» را منتشر کرد. همین نمایش جسمی اگزیستانسیالیسم باعث تمایز بیگانه با آثار دیگر شده است. بر خلاف کتاب‌های مختلفی که سعی می‌کنند به شیوه‌ای آکادمیک و نظری چنین فلسفه‌ای را آموزش دهند، کامو این کار را در قالب یک شخصیت انجام می‌دهد، شخصیتی که نشان می‌دهد شخصی با چنین تفکراتی در جامعه چگونه رفتار خواهد کرد. نه در دنیای بیرونی که مورسو در آن زندگی می‌کند و در دنیای درونی تفکرات او هیچ نظم و ترتیب عقلانی وجود ندارد. برای درک رمان بیگانه و کارهای مورسو مهم‌ترین فصل کتاب، فصل پایانی است.

در ادامه بیشتر درباره بخش دوم و فلسفه موجود در کتاب، صحبت می‌کنیم. بنابراین در نظر داشته باشید که در ادامه ممکن است بخش‌هایی از کتاب را فاش کنیم. فیلم بیگانه محصول سال ۱۹۶۷ به کارگردانی لوکینو ویسکونتی از معروف‌ترین اقتباس‌های سینمایی از کتاب است. در این فیلم مارچلو ماسترویانی و آنا کارینا نقش‌آفرینی می‌کنند و کاندید جایزه گلدن گلوب و شیر طلایی جشنواره ونیز گردید. همچنین فیلم ترکی «سرنوشت» محصول سال ۲۰۰۱ به کارگردانی زکی دمیرکوبوز اقتباس دیگری است که در جشنواره کن به نمایش درآمد و نامزد ۸ جایزه و برنده ۹ جایزه از جشنواره‌های متنوع گردید.

کتابی بسیار عجیب، با شخصیتی درخشان معرفی کرده که ارزش بارها خواندن را دارد. در ادامه به مقایسه ۶ ترجمۀ مختلف رمان بیگانه می‌پردازیم. فقط چندساعت رو صرف تموم کردن این کتاب فوق‌العاده کردم و زندگی مورسو رو بشدت برام جذاب بود..و فکر میکنم به هیچ عنوان کتاب همه پسندی نیست..

هرچند مورسو از احساسات خودش چیزی رو به صورت مستقیم بروز نمیده اما توصیفات به قدری تاریک و طاقت فرساست که شدت ضایعه ی وارد اومده قابل لمسه. اتفاق مهم دیگر در این بخش رمان، نزدیک شدن مورسو به همسایه‌اش، ریمون سنته، است. رفاقت با سنته، که شغل چندان جالبی هم ندارد، برای مورسو گران تمام می‌شود. در جریان این آشنایی است که مورسو در حادثه‌ای باز هم عجیب، مرتکب قتل می‌شود. یه عده هم میان میگن فوحش های تتلو معنی های زیادی داره.

سرتاسر آسمان انگار شکاف خورد و بارانی از آتش از آن بارید. تمام وجودم منقبض شد و دستم محکم‌تر روی هفت‌تیر فشرده شد. ماشه زیر انگشتم آمد؛ قبضه‌ی صاف و صیقلی‌اش را لمس کردم؛ و آن‌جا، وسط آن‌همه سر و صدای تیز و کرکننده بود که همه‌چیز اتفاق افتاد. می‌دانستم که جریان متوازن روز را به‌هم زده‌ام و داغان کرده‌ام و آن سکوت فوق‌العاده‌ی ساحلی را که در آن شاد بودم شکسته‌ام.

داستان بیگانه، معروف ترین اثر آلبر کامو، حداقل به ظاهر داستانی ساده و بدون پیچیدگی است. مورسو، کارمندی در الجزیره، تلگرامی دریافت می کند که خبر از مرگ مادرش در خانه ی سالمندان می دهد. دو روز مرخصی می گیرد، به مراسم تشییع جنازه و تدفین می رود و به الجزیره باز می گردد.

• «بیگانه» داستان زندگی مردی فرانسوی است که با جامعه و مناسباتش غریبه و بیگانه است.• خورشید در این رمان نقشی اساسی را در کنش مورسو، شخصیت محوری داستان، ایفا می‌کند و می‌توان گفت محرک یا مشوقی است برای بی‌اعتنایی و دورافتادگی‌ مورسو از جامعه و مناسبات و ساختاری که در آن جا افتاده است. • مورسو تجسم فلسفه‌های ابزوردیستی و اگزیستانسیالیستی است که در قرن بیستم رواج داشت.• مورسو، شخصیت محوری داستان، که هنجارها و انتظارات جامعه را نادیده می‌گیرد، اغلب اوقات براساس انگیزه و میل خودش دست به عمل می‌زند و به اخلاقیات و عقلانی بودن اعمالش اهمیتی نمی‌دهد. «بیگانه» شناخته‌شده‌ترین رمان آلبر کامو نویسنده و فیلسوف برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات است.

اما خوشحال بودم آدمی که درباره ش می‌خونموقتی که تا آخرین کلمات دنبال تسلیم شدنش میگشتم اونقدر منسجم موند که واقعیت ها رو به چشم هام هدیه کرد. خدمات مشتریان در “چاپ یکم” به گونه‌ای طراحی شده که تجربه خرید آنلاین کتاب برای کاربران لذت‌بخش و آسان باشد. از جستجوی آسان و دسته‌بندی‌های دقیق کتاب‌ها، تا فرآیند پرداخت امن و ارسال سریع، تمامی مراحل خرید به گونه‌ای تنظیم شده‌اند که کاربران بتوانند بدون هیچ‌گونه مشکلی به کتاب‌های مورد نظر خود دسترسی پیدا کنند. نخستین ترجمه‌ی فارسی این اثر از علی‌اصغر خبره‌زاده و به تصحیح و ویراستاری جلال ال الحمد در ۱۳۲۸ هجری شمسی توسط کانون معرفت ترجمه شد. این برگردان فارسی که شاید معروف‌ترین نسخه‌ی آن نیز به شمار آید، در سال ۱۳۸۲ توسط نشر نگاه دوباره منتشر گردید. این نسخه از چاپ پنجاه و پنجم کتاب که در سال ۱۹۴۸ منتشر شده، ترجمه شده است.

این مطلب راست بود، هنگامی که مادرم خانه بود، تمام اوقات، ساکت با نگاه خود مرا دنبال می‌کرد و روزهای اول که به نوانخانه آمده بود اغلب گریه می‌کرد و این به‌ علت تعییر عادت بود. پس از چند ماه اگر می‌خواستند او را از نوانخانه بیرون بیاورند بازهم گریه می‌کرد. کمی هم به‌این‌جهت بود که در سال اخیر هیچ به‌ دیدن او نیامده بودم و همچنین به‌ علت این‌که یکشنبه‌ام را می‌گرفت. صرف‌نظر از زحمتی که برای رفتن با اتوبوس، گرفتن بلیط و دو ساعت در راه بودن می‌بایست می‌کشیدم.