تنوع کتاب‌ها فوق‌العاده‌ست و همیشه می‌تونم کتاب مورد نظرم رو پیدا کنم. او در تمام طول بخش دوم رمان به تقابل خود و رجّاله‌ها اشاره می‌کند و از ایشان ابراز تنفر می‌کند. رجّاله‌ها از نظر او «هریک دهانی هستند با مشتی روده که از آن آویزان شده‌است و به آلت تناسلی شان ختم می‌شود و دائم دنبال پول و شهوت می‌دوند». این کتاب به زبان‌های مختلف از جمله انگلیسی، فرانسه، آلمانی و … ترجمه و به چاپ نیز رسیده است و برخی منتقدان ان را در سبک خودش یعنی سوررئالیست بهترین می‌دانند. سلام – معمولا این کتاب رو میشه از طریق دست‌فروش‌ها تهیه کرد اما ممکن است برخی کتاب فروشی ها بتوانند برای شما تهیه کنند. منم یک نوجوانم واین کتاب رو تازه خوندم یکم گیج کننده بود ولی این که میگن هر کی خونده خود کشی کرده یا دیوونه شده خیلی خیلی برام عجیب دوست دارم بدونم چه حسی شدن وقتی کتاب رو خوندن .

کتاب بوف کور از جنبه خودآگاه و ناخودآگاه روایت می‌شود و حالتی چرخشی و دایره وار دارد که در عین حال که در واقعیت قرار گرفته است به سرعت به دنیای خیال می‌رود، در صورتی که داستان در واقع در خواب و بیداری است و جنبه‌های بیرونی داستان نسبت به جنبه‌های درونی آن در تضاد به سر می‌برند. سلام کتاب مهم ” بوفی کور” نوشته ی استاد محمد رسولی روشنگر خیلی چیزهاست. از جمله کمک میکنه بفهمیم صادق هدایت چه دردهایی از این جامعه و تاریخ این کشور داشته است.پیشنهاد دارم کتب خوانان مطالعه این کتاب مهم را از دست ندهند. درون‌ مایهٔ اغلب داستان‌ها و نوشته‌های صادق هدایت، مرگ‌ اندیشی، انتقاد از جامعهٔ تحت استبداد و نفی خرافه‌‌پرستی است. در بوف کور هم صادق هدایت کم از موضوع مرگ صحبت نمی‌کند و همین فضای تاریک باعث شده که عده‌ای نتوانند با این رمان ارتباط برقرار کنند.

سینماگران متعددی از بوف کور برای خلق آثار خود الهام گرفته‌اند. گفته می‌شود دیوید لینچ در فیلم بزرگراه گمشده، از شخصیت زن اثیری الهام گرفته ‌است. در سال ۱۳۵۳، کیومرث درم‌بخش فیلمی ۵۵ دقیقه‌ای بر پایه‌ی این رمان ساخت. خسرو سینایی در سال ۱۳۸۵ فیلمی به نام گفت‌وگو با سایه درباره‌ی زندگی صادق هدایت ساخت که کم‌تاثر از بوف کور نبود و نهایتا داریوش مهرجویی الگوی خود برای ساخت فیلم هامون را رمان بوف کور می‌داند. بوف کور که از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین شاهکار صادق هدایت یاد می‌شود، به عقیده‌ی بسیاری، مهم‌ترین اثر ادبی قرن گذشته در ایران است. این اثر در ظاهر داستانی از عشق محکوم به فنا است، اما با ورق زدن هر صفحه، حقایق اساسی مبهم می‌شود و خواننده به‌زودی متوجه می‌شود که این کتاب چیزی بیشتر از یک داستان عاشقانه است.

به نظرم با خوندن این کتاب همگی سر کاریم، نمی دونم چرا ما ایرانیها همیشه علاقه به خواندن متون سخت بی در و پیکر داریم و هر چه این متون برامون سخت تر و گیج کننده تر باشه فکر می کنیم اون اثر فاخر تره.واقعا تبلیغات و مدی که روی این کتاب هست برای من عجیبه. چند سال پیش انجمن شعری در دانشگاه راه اندازی شده بود که شاعران مدعو در آن شعر می گفتند، من می دیدم که دانشجویان چه با اشتیاق برای شاعران کف می زدند،بعضی از این مثلا شعرها به قدری الکی، بی وزن و بی محتوا بود که هر بچه ای هم تشخیص می داد. در رمان بوف کور، راوی دچار آشفتگی‌ای است که هر لحظه شدیدتر می‌شود. او معتقد است در یک حالت اغما، فضایی بین برزخ و مرگ گیر افتاده است.

صادق هدایت سال ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد و سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد. کتاب بوف کور از مهمترین داستان‌های بلند ایرانی نوشته‌ی صادق هدایت است که در برای اولین بار در هند به چاپ رسید و در ایران و خارج بارها و بارها به چاپ و ترجمه رسیده است. این رمان ماجرای انسان و درون انسان است که در عین سادگی و روانی متن، پیچیدگی‌های داستانی بسیاری دارد و خواننده‌ی کتاب می‌تواند از نگاه خود نسبت به آن معنایی را درک کند.