کتاب بادبادک‌باز، اثری از خالد حسینی، یک رمان محبوب و معروف است که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. این کتاب داستانی غم‌انگیز و در عین حال دلنشین از زندگی یک پسر نوجوان به نام عمران در افغانستان است. او عمده ی شهرتش را مدیون دو رمان بادبادک باز و هزاران خورشید تابان خود است. کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی در سال ۱۳۸۳ نوشته شده و با همکاری مشترک بین زیبا گنجی و پریسا سلیمان زاده به فارسی ترجمه شده و انتشارات مروارید آن‌را  منتشر کرده است. پس از موفقیت این رمان، خالد حسینی به‌طور کامل به نویسندگی روی آورد و آثار دیگری چون «هزار خورشید تابان» و «و کوهستان به طنین آمد» را منتشر کرد که هر دو با استقبال فراوانی روبه‌رو شدند. او همچنین به‌عنوان سفیر حسن نیت کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان فعالیت می‌کند و بنیاد خالد حسینی را برای کمک به مردم افغانستان تأسیس کرده است.

بادبادک‌باز نگاه انتقادی حسینی را به وضعیت و شرایط افغانستان با خود به همراه دارد. شرایطی که در زیر سایه نگاه سنگین طالبان، سخت و طاقت‌فرساست.هزار خورشید تابان، و کوه‌ها طنین انداختند، دعای دریا و بادبادک‌باز از جمله آثار ترجمه شده‌ی خالد حسینی به زبان فارسی است. در سال ۱۹۸۰ و به دنبال کودتای کمونیستی در افغانستان، پدر خالد حسینی از سفارت افغانستان برکنار شد. در نتیجه خانواده حسینی از ایالات متحده تقاضای پناهندگی سیاسی کردند که به آن‌ها اعطا شد. خالد حسینی به همراه خانواده‌اش در سال ۱۹۸۰ به سن خوزه در ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد. او درخواست پذیرش از دانشگاه سانتاکلارا (Santa Clara) کرد و مدرک لیسانس خود در رشته زیست‌شناسی را از این دانشگاه کسب کرد و در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه پزشکی شهر سن دیگو در رشته پزشکی فارغ‌التحصیل شد.

کتاب بادبادک باز بی شک یکی از زیباترین اثری خواهد بود که می‌خوانید. در این داستان که خالد حسینی از کشور افغانستان روایت میکنه شما رو با واقعیت‌های تلخ جنگ و از بین رفتن تمدن بشر و انسانیت روبه‌رو میکنه. زمانی که شما این کتاب رو می‌خونید ممکنه گریه کنید و قلبتون به درد بیاد ولی قطعا مفهوم عشق و فداکاری رو عمیقا درک خواهید کردو احساس خوشایندی خواهید داشت.

داستان “بادبادک‌باز” در دوران آغازین حکومت طالبان در افغانستان روایت می‌شود. عمران، پسری دوازده ساله است که در شهر کابل زندگی می‌کند و عاشق پرنده‌های بادبادک است. او در مواجهه با واقعیت‌های سخت زندگی در شرایط سیاسی و اجتماعی بدون آزادی و عدالت، برای حفظ امید و خوشبختی خود تلاش می‌کند. داستان نشان می‌دهد که در هر شرایطی، حتی در میان تاریکی و سختی‌های زندگی، امید و رویاها همواره برای انسانان باقی می‌مانند و آنها را به سوی آینده‌ای بهتر هدایت می‌کنند. روزی امیر و حسن به مسابقه‌ی بادبادک‌بازی می‌روند و امیر می‌تواند سایر شرکت‌کنندگان را شکست بدهد.

داستان کتاب بادبادک باز، داستانی است از زندگی امیر که از زبان خود امیر، پسر افغانی بازگو می شود. خالد در این کتاب در مورد مشکلات یک کشور و مردمان رنج دیده آن کشور سخن می گوید. بادبادک باز رمانی است که از فرهنگ و احساسات یک ملت سخن به میان می آورد. داستان کتاب بادبادک باز مربوط به اغتشاشات کشور افغانستان هست و از رسم و رسومات مردمان این سرزمین سخن می گوید. در این کتاب سعی شده است که خیلی کم در مورد سیاست سخن گفته شود، در واقع در این رمان سیاست خیلی کمرنگ است و موضوعی که به آن پرداخته شده مردم، احساسات و افکار آن هاست که در قالب یک داستان بیان شده است.

آنها به دلیل زندگی در کشور افغانستان سختی‌ها و آشوب زیادی را متحمل هستند. امیر (راوی داستان) پسر یک ارباب و حسن پسر خدمتگذار آنها است. همین اختلاف طبقاتی بین این دو دوست باعث می‌شود تا مخاطب در روند داستان احساس دلسوزی شدیدی برای حسن داشته‌باشد. لازم به ذکر است که کتاب فوق توسط دکتر محمد رضا کمالی در 351 صفحه ترجمه شده است. «بادبادک‌باز» داستان زندگی امیر، پسر یک تاجر ثروتمند پشتون در کابل، و حسن، پسر خدمتکار هزاره‌ای خانواده امیر را روایت می‌کند.

خالد حسینی از دل یک داستان خطی روایت پخته و باورپذیری در این کتاب ارائه داده است که هرچند شامل حوادث و وقایع تلخ بسیاری است ولی به خوبی از عهده‌ی رسالتی که برای خود در نظر گرفته بر آمده است. این کتاب که اولین نوشته‌ی خالد حسینی است، با استقبال زیادی روبرو شده و نقدهای مثبت بسیاری در تحسین این کتاب نوشته شده است. در سال ۲۰۰۷ فیلمی با همین نام، «بادبادک‌باز»، ساخته و پخش شد. به گفته‌ی خود خالد حسینی، او به دنبال ساخت که آگهی تلویزیونی نیست و می‌خواهد واقعیت زندگی را در داستان‌هایش منعکس کند. چیزی که در این کتاب و سایر کتاب‌های خالد حسینی مشهود است و این آثار را به آثاری خواندنی تبدیل می‌کند. علاوه بر روایت داستانی، بخش تاریخی کتاب نیز پررنگ است و در دنیای امروز که سرنوشت ما با سرنوشت همسایه‌مان گره خورده است آگاهی درباره‌ی تاریخ این ملت مطلب مهمی به نظر می‌رسد.