انتشار این کتاب در ابتدای دههی 40، یکی از مهمترین رویدادهای ادبی در ادبیات داستانی ایران را رقم زد. به دلیل ناشناس بودن نویسنده و طولانی بودن داستان، انتشار این رمان عملی مخاطرهآمیز به شمار میرفت و هیچ ناشری حاضر نشد تا آن را به چاپ برساند. از نخستین ماه انتشار، استقبال از این اثر به حدی گسترده بود که انتشاراتیها رضایت دادند چاپ کتاب را برعهده بگیرند و به این ترتیب شوهر آهو خانم به چاپهای بعدی رسید. استقبال از کتاب افغانی به حدی بود که سرانجام به فیلمنامه تبدیل شد و فیلمی با همین نام با اقتباس از آن ساخته شد. کتاب شوهر آهو خانم اثر علی محمد افغانی، یکی از بهترین رمانهای فارسی در پنجاه سال اخیر است.
به گزارش سبک ایده آل، کتاب شوهر آهو خانم شاید روایتی با درون مایه کلیشهای و پیش پا افتاده داشته باشد اما هنر نویسندگی محمدعلی افغانی با آن قلم مسحور کننده خود به گونهای داستان را روایت میکند که به داستانی نو و بدیع تبدیل شده و شیفتهوار خواننده را به دنبال خود می کشد. اگر چه سال های زیادی از انتشار این گوهر ناب ادبیات میگذرد اما غبار گذار زمان از زیبایی و شاهکاری هرچه تمامتر آن هیچ نکاسته و همچنان بسیار خواندیست. انتشار این رمان در سال ۱۳۴۰ حادثهای مهم در ادبیات داستانی ایران بود. نویسنده در ساختن تصاویر بسیار تواناست و با نثری مینیاتوری و ظرافتی خاص خواننده را در فضای رمان قرار میدهد. ماجرا در شهر کرمانشاه روی میدهد و درونمایه اصلی داستان با واقعیت تلخ زندگی زنان در لایههای پایینی جامعه در آن سالها ارتباطی نزدیک دارد و در نکوهش چند همسری است. کتاب شوهر آهو خانم شاید روایتی با درون مایه کلیشهای و پیش پا افتاده داشته باشد اما هنر نویسندگی محمدعلی افغانی با آن قلم مسحور کننده خود به گونهای داستان را روایت میکند که به داستانی نو و بدیع تبدیل شده و شیفتهوار خواننده را به دنبال خود می کشد.
آدمهای او آدمهایی واقعی هستند که در هر کجای داستان پیدا شوند و گوشهای از شخصیت آنها بازگو شود این گوشه با گوشههای دیگر که در جاهای دیگر دیدهایم چنان جفت میشوند که از مجموع آنها آدم کامل و صحیح پدید میآید. به علاوه او آدمها را به دو دسته خوب و بد چنانکه شیوۀ نویسندگان رمانتیک است ـ تقسیم نمیکند. حتی کسی که مرتکب کاری شبیه به جنایت میشود همچنان انسان باقی میماند و نویسنده محبت خود را از او دریغ نمیدارد. علیمحمد افغانی در شوهر آهو خانم نشان میدهد که نویسندهای است تیزبین که حرکات زن و مرد و کودک و حتی سگ و گربه را به خوبی میبیند. از اختلافات آسیابان و نانوا تا دعوی دو هوو و کتککاری زن و شوهر، همه را میتواند چنان توصیف کند، که خواننده صحنه را پیش چشم خود مجسم ببیند، از اسرار زنان و عوالم کودکان خبر دارد. در هر گوشه از زندگی میتواند زیبایی را ببیند و آن را با قدرت تمام ستایش کند، آدمهای او آدمهای واقعی هستند که در هر کجای داستان پیدا شوند و گوشهای از شخصیت آنها باز نموده شود.
از اول تا آخر داستان با دو نفر از سه شخصیت اصلی کتاب خیلی بیشتر همراه و همدم میشویم. مثلاً علاوه بر توصیفات در مورد سید میران بعضی جاها حدیث نفسش را هم میخوانیم یا از وضعیت و حال آهو به خوبی و با جزییات با خبریم. اما در مورد هما همیشه ابهامی وجود داره، که البته به قصه و تعلیقش در طول ماجرا کمک میکند ولی یک مقدار از تعادل جزییات کم کرده است. افسوس که چنین اندیشه های زشت و وحشتناکی درباره زنان، زیر تاثیر شرایط حاکم بر جامعه در راستای تاریخ ایران در موارد بسیاری به ادبیات ما نیز راه یافته است، و آهوخانم و هما دو تن از زنان محور داستان نیز در زمره همین هاست. زنش آهو خانم همیشه یار ویاور او در زندگی بوده است وباکمک اوبوده است که میران از نان فروشی به نانوایی و سپس به ریاست صنف نانوایان رسیده است.آهو و میران چهار بچه دارند ودر کرمانشاه یک خانواده نمونه محسوب میشوند.
قهرمانان این کتاب همه سیماهای آشنا و مردم کوچه و بازارند که خواننده به ناچار خود را با غمها و شادی هایشان شریک می بیند… انجمن کتاب از میان داستان های نویسندگان ایرانی که در طول ۱۳۴۰ منتشر شده بود، «شوهر آهو خانم» را که بیش از سه ماه از انتشار آن نمی گذرد، بهترین رمان ایرانی سال شناخت. کتاب «شوهر آهو خانم» نوشته علی محمد افغانی، نخستین بار در مهر ماه سال ۱۳۴۰ با سرمایه خود مؤلف انتشار یافت و در اندک زمانی به حجم قطور – نزدیک به ۹۰۰ صفحه – و گستردگی موضوع، و توانایی نویسنده در طرح خلق و خوی عامه مردم، به عنوان یک رمان اجتماعی و اثر بزرگ هنری شهرت خاصی پیدا کرد، چنان که در فاصله یک سال به چاپ دوم رسید. پس از خواندن کتاب «شوهر آهو خانم» من چون کسی هستم که خواب شگفت آور خوشی دیده است و نمی تواند از تعریف آن برای دیگران چشم بپوشد. در این دوران جنگ و ننگ و در بحبوحه خودنمائی این همه ذوق های علیل و قلم های «بنجل» و آلوده جا دارد که دهن انسان در برابر چنین کتابی از تعجب بازماند. نام علی محمد افغانی که رمان شوهر آهو خانم را در ۸۶۳ صفحه نوشته و به خرج خود نشر داده تا سه ماه پیش به عنوان نویسنده به گوش هیچ کس نخورده بود و اکنون اگر بخواهیم بزرگترین داستان پرداز زبان فارسی را نام ببریم بی گفتگو جزوی کس دیگری نمی تواند بود. کتاب « شوهر آهوخانم » نوشته علی محمد افغانی، نخستین بار در مهر ماه سال ۱۳۴۰ با سرمایه خود مولف انتشار یافت، و در اندک زمانی به حجم قطور ـ نزدیک به ۹۰۰ صفحه ـ و گستردگی موضوع، و توانایی نویسنده در طرح خُلق و خوی عامه مردم، به عنوان یک رمان اجتماعی و اثر بزرگ هنری شهرت خاصی پیدا کرد، چنان که در فاصله یک سال به چاپ دوم رسید.
از همهچیز و همهکس حتی از وجودِ خود بیزار است؛ مثلِ اینکه تمامِ نیروها و رشتههایِ زندگی را از او بریدهاند. در زندگی لحظاتی پیش می آید که انسان نه کسی را دوست دارد و نه دلش می خواهد کسی او را دوست داشته باشد.از همه چیز و همه کس حتی از وجود خود بیزار است؛مثل اینکه تمام نیروها و رشته های زندگی را از او بریده اند. لازم به ذکر است وی از پدر و مادری اصفهانی (تیران اصفهان) ولی در کرمانشاه به دنیا آمد. ما در وبسایت معرفی کتاب کافهبوک اعتقاد داریم که باید کتاب خوب خواند و به همین خاطر در انتخاب آن به شما کمک میکنیم. با ثبت دیدگاه موافقت خود را با قوانین انتشار نظرات در سایت اعلام می کنم.
نویسنده در این داستان از زندگی مردم عادی اجتماع ما، تراژدی عمیقی پدید آورده و صحنههایی پرداخته است که انسان را به یاد صحنههای آثار «بالزاک» و «تولستوی» میاندازد و این نخستین بار است که یک کتاب فارسی به من جرئت چنین قیاسی را میدهد. علیمحمد افغانی در کتاب شوهر آهو خانم نشان میدهد که نویسندهای است تیزبین که حرکات زن و مرد و کودک و حتی سگ و گربه را به خوبی میبیند. از اختلافات آسیابان و نانوا تا دعوای دو هوو و کتک کاری زن و شوهر همه را میتواند چنان توصیف کند که خواننده صحنه را پیش چشم خود مجسم ببیند از اسرار زنان و عوالم کودکان خبر دارد. در هر گوشه از زندگی میتواند زیبایی را ببیند و آن را به قدرت تمام ستایش کند.
در حالی که منتقدانی که بعدها با فراغت خاطر و دقت بیشتر و در فضای اجتماعی بازتر به بررسی و ارزیابی عینی این اثر پرداخته اند، و نوشته ها و نظرات آنان در نظام جمهوری اسلامی چاپ و نشریافته، دیدگاه های کلا متفاوتی با منتقدان پیشین ابراز داشته اند. در همین جا برای اثبات مطالبی که در پی خواهیم آورد، بهتر است به نمونه هایی از نقطه نظرات این نویسندگان صاحب نظر اشاراتی داشته باشیم. هما میگوید الان سه ماه است که به خانه حسین خان ضربی پناه برده ام. حسین خان ضربی مطرب ماهری است و بساط عیش وطرب مجالس عروسی را به پا میکند.میران به بهانه اینکه از طرف شوهر هماو برای بازگرداندن او به خانه آمده است پیش حسین خان ضربی میرود .
ثبت ديدگاه