به همۀ دوستداران ادبیات داستانی، به‌ویژه داستان‌های روسی پیشنهاد می‌کنیم. با ثبت دیدگاه موافقت خود را با قوانین انتشار نظرات در سایت اعلام می کنم. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم. در ۱۸۴۴ در رشتۀ زبان‌های شرقی در دانشگاه قازان نام‌نویسی کرد؛ ولی پس از ۳ سال تغییر رشته داد و خود را به دانشکدۀ حقوق منتقل کرد.

شما سفارش میدین و ما اگر کتاب رو داشتیم یا تونستیم پیدا کنیم، شرایط خرید کتاب رو براتون فراهم می‌کنیم. پس از بازگشت به‌ کشورش، بر اساس تجارب نوآموخته، دست به یک رشته اصلاحات آموزشی زد و در همین راستا به پیروی از ژان ژاک روسو، به تأسیس مدارس ابتدایی در روستاها پرداخت. میلیون‌ها کودک روسی تا دهۀ دوم قرن بیستم با آموزش الفبای تولستوی، سال اول دبستان را آغاز کردند. ایوان ایلیچ زندگی بی‌دغدغه‌ای داشت از آن‌هایی که تنها اگر مرتبۀ شغلی‌اش ارتقا می‌یافت و حقوقش بیشتر می‌شد می‌توانست زندگی بارفاهی داشته باشد و جز آن هیچ دغدغه‌ای نبود. او نیز مانند هر کسی که می‌شناخت، عمر خود را صرف بالا رفتن از نردبان اجتماع کرده بود. با تحمل ازدواج با زنی پرخاشگر زندگی خود را پیش آورده و بیشتر روی کارش تمرکز کرده بود تا زندگی خانوادگی‌اش قابل‌تحمل باشد.

مرگ ایوان ایلیچ سروش حبیبی یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین ترجمه‌های این اثر است. برای خواندن مصاحبه سروش حبیبی درباره ترجمه‌هایش می‌توانید به صفحه کتاب در همسایگی مترجم سر بزنید.برای خرید کتاب مرگ ایوان ایلیچ کافی‌ست کتاب را به سبد خرید خود اضافه کنید. کتاب مرگ ایوان ایلیچ نوشته ی لیو تالستوی با ترجمه ی سروش حبیبی توسط نشر چشمه منتشر شده است.

«سر ناهار خبر درگذشت ایوان ایلیچ را به همسرش داد و به او گفت که امکان انتقال برادر او به حوزهٔ اداری خودش بیشتر شده است و استراحت‌نکرده فراک پوشید و به خانهٔ ایوان ایلیچ رفت. تولستوی اولین داستانش به نام «کودکی» را در ۱۸۵۱، زمانی که هنوز در ارتش خدمت می‌کرد، نگاشت و آن را ۱ سال بعد در مجلۀ «معاصر» چاپ کرد. او بعدها و تا ۱۸۵۶، ۲ اثر شرح‌حال‌گونۀ دیگر را نیز با عناوین «نوجوانی» و «جوانی» نگاشت که تکمله‌ای بر داستان اول به شمار می‌رفتند. تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکۀ طلای یادبود به‌احترام وی ضرب شده. او در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به‌سادگی زندگی می‌کرد.

لئو تولستوی هنر را برای هنر نمی‌خواست، بلکه معتقد بود ادبیات و رمان‌نویسی ابزاری برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی هستند. از نظر او هدف از داستان‌نویسی صرفاً سرگرمی مخاطب نیست، بلکه کاستن از قضاوت‌های بی‌رحمانه و بی‌ملاحظۀ انسان‌ها و کمک به گسترش مهربانی و سلامت عاطفی است. در فروشگاه اینترنتی کتاب روز بهترین و تحسین‌شده‌ترین کتاب‌ های پزشکی ایران و سراسر این کره‌ی خاکی برای شما عزیزان قابل سفارش بوده تا برای کسانی که تمایل به خرید کتاب های ارزشمند دارند، هیچ دغدغه‌ای وجود نداشته باشد. ایوان ایلیچ کارمند دادگستری است و همه‌چیز درباره مرگ او نوشته شده است.

اما علاوه‌براین افکار همان فکر مرگ یک دوست نزدیک در دل دوستانی که این خبر را می‌شنیدند، طبق معمول، احساس شادی خاصی پدید می‌آورد.

این ازدواج که حاصل آن ۱۳ فرزند بود، فرازوفرود‌های بسیاری داشت. دورۀ اول این پیوند مملو از شادکامی و سرخوشی بود؛ به‌نحوی‌که ثبات روحی و ترقی احساسی ناشی از آن سبب خلق دو اثر ماندگار «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» شد. لئو نیکلایویچ تولستوی ۹ سپتامبر ۱۸۲۸، در یک خانوادۀ اصیل و اشرافی روس که در یاسنایا پالیانا (از توابع شهر تولا در ۱۶۰ کیلومتری جنوب مسکو) ساکن بودند، متولد شد. او که کودکی‌اش را در کنار ۳ برادر و ۱ خواهرش در مسکو می‌گذراند، در ۲سالگی مادر و در ۹سالگی پدرش را از دست داد و پس از آن عمۀ بزرگش، تاتیانا که سرپرستی او و برادرانش را بر عهده داشت از دنیا رفت.

اما او درگیر بیماری سختی می شود و با فناپذیری خود روبه‌رو می شود. تولستوی در این اثر حال و روز ایوان ایلیچ را پس از روبه رو شدن با بیماری تا لحظه ی مرگ و واکنش اطرافیان او را به تصویر می کشد. ایوان ایلیچ، شخصیت اصلی داستان تولستوی، شخصی موفق در زندگی روزمره و کاری است ولی در زندگی شخصی دچار مشکلاتی است. او بنا به دلایلی که در کتاب ذکر شده دچار یک بیماری سخت درمان می شود.

درد او روز‌ به روز بدتر می‌شود و همین موضوع او را بداخلاق‌تر می‌کند به حدی که همسرش آرزوی مرگش را می‌کند و از طرفی پزشکان هم راهی برایش پیدا نمی‌کنند و حتی جوابش را هم درست نمی‌دهد. ایلیچ با نزدیک‌شدن به مرگ به پاسخ بزرگ‌ترین گره‌های زندگی‌اش می‌رسد. تولستوی در رمان مرگ ایوان ایلیچ از نبوغش برای به‌تصویر‌کشیدن روحیات و احساسات یک بیمارِ سخت‌درمان استفاده می‌کند.