از عیسی در ادیان دیگری مانند اسلام و بهائیت نیز به عنوان شخصیتی مهم یاد شدهاست. مسلمانان معتقدند که عیسی یکی از پیامبران برجستهٔ الله و همان مسیح موعود در نوشتههای یهودی است. آنان تولد او از مریم باکره را قبول دارند اما خدا یا پسرِ خدا بودن او مورد قبول آنان نیست. بیشتر مسلمانان اعتقاد به تصلیب عیسی ندارند و در عوض معتقدند که خدا او را به صورت جسمانی به بهشت برد. یهودیان عیسی را به عنوان مسیحا نپذیرفتهاند، زیرا اعتقاد دارند او نشانههای مسیحای یهودی را نداشته، شخصیتی خداگونه نبوده و از مرگ برنخاستهاست.
در باب دوازدهم حکمتها و گفتههای ایشان و در باب سیزدهم گزیدههایی از انجیل حقیقی آمده است. در باب هفتم، هشتم، نهم و دهم احادیث مربوط به مسیح در روز قیامت، زهد، ادعیه، مناجات و سیره ایشان آمده است.
غمگین مباش، خداوند در قسمت پایین پای تو، چشمه آب گوارایی را جاری ساخته است، تکانی به این دخت نخل بده، تا رطب تازه بر تو فرو ریزد، از این غذای لذیذ بخور و از آن آب گوارا بنوش. یهود در مورد نتیجه نقشه قتل، اختلاف پیدا کردند، عدهای گمان کردند که او را کشتند و عدهای دیگر گفتند که او را به دار آویختند؛ اما قرآن در این زمینه میفرماید که او را نه کشتند و نه بر دار آویختند و فقط گمان کردند که این کارها را انجام دادهاند. آنان برای جلوگیری از گسترش دین مسیح (ع) تصمیم به قتل او گرفتند و با اعلام خطر واژگون شدن امپراطوری روم در صورت ادامه یافتن دعوت عیسی (ع)، قیصر روم را تحریک کرده و از او برای اجرای نقشههای خود کمک گرفتند. به روایات مربوط به بنیاسرائیل و حوادث و مسائل آنان اختصاص دارد.
نکته سوم اینکه ما از این کار اهدافی داریم، یکی از این اهداف این استکه میخواهیم او را آیت و نشانهای الهی برای مردم قرار دهیم؛ وَلِنَجْعَلَهُآيَةً لِّلنَّاسِ. «و در اين كتاب از مريم ياد كن، آنگاه كه از كسان خود در ناحيه شرقى بيتالمقدس خلوت گزيد. وميان خود و آنها پردهاى افكند پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به شكل بشرىخوش اندام بر او نمايان شد». ملائکه به مریمخطاب کردند، که ای مریم خدا تو را برگزید و تو را پاک و مطهّر خواست و تو را برزنان عالم برتری داد. «بی تردید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را به خاطر شایستگیهایویژهای که در آنان بود بر جهانیان برگزید».
از این رو، برای سرکوب این شایعه، نرون به دروغ افرادی را متهم کرد که مسیحی خوانده میشدند و به خاطر خطاهای هولناکشان مورد نفرت بودند، و ایشان را با بدیعترین شکنجهها مجازات کرد. کریستوس (مسیح)، که نام آنها (مسیحیان) از او میآید، توسط پونتیوس پیلاطُس، یکی از فرمانداران ما، در دورهٔ حکومت تیبریوس، اعدام شده بود. اما این خرافهٔ مرگبار که برای مدتی سرکوب شده بود، بار دیگر اشاعه یافت، نه تنها در یهودیه محل آغاز این بدعت، بلکه در شهر رم نیز. با گذشت زمان ترس بزرگان یهیودی از وجود و قدرت گرفتن حضرت عیسی (ع) بیشتر می شد.
اما مخالفان و منکران به شکلی در حقانیت نبوت او تردید کردهاند و برخیموافقان او نیز در مقام او غلو کردهاند و او را پسر خدا مینامیدند. در پارهای از کشورهای اروپایی به ویژه روم، آیین مهرپرستی۱۰ بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلی آیین مهرپرستی، یعنی روز زایش آفتاب شکستناپذیر بود. در چنین روزی جشنهای بسیاری بر پا میشد و گرایندگان بسیاری به انجام مراسم و شعایری میپرداختند.
اما بنیاسرائیل بهحضرت عیسی کفر ورزیدند و در زمان حیاتش او را بسیار آزردند. بعدها درباره اوبسیار غلو کردند و او را ابن الله یعنی پسر خدا خواندند. حتی در میان حواریّونی کهبه حضرت عیسی مؤمن شده بودند، منافقانی وجود داشت.
یعنی دختر نمیتواند به مقام رسالت انتخاب شود.اما پاسخ چنین آمد که خدا بهتر میداند مولود او دختر است. بعد از آن خداوند حضرتعیسی را به مریم عطا کرد و این پسر همان مولودی بود که مژده آمدنش را دادهبودند. در کتاب اصول کافی در بخش ولادت امام زمان (ع) بابی است راجع به پیشگویی حوادث و تأخیر در تحقق حادثه. گاهی ممکن است ائمّه هدی (ع) حادثهای را پیشبینی کنند اما به تأخیر بیفتد.
ثبت ديدگاه