گفتم اما پولمارکوس عزیز، در صورت نبودن مریض پزشگ دیگر به درد نمیخورد. گفتم همچنین هنگامی که مردم در سفر دریا نباشند ناخدا هم به درد نمیخورد. گفتم پس بر این قیاس آیا وقتی که جنگی در میان نباشد مرد عادل هم بیفایده و عاطل خواهد بود؟ گفت نمیتوان اینطور فکر کرد. گفتم مقصودم این است که آیا عدالت در زمان صلح هم سودمند است؟ گفت البته.
تردید نیست که بهعدۀ انواع حکومتها، انواع روحیۀ انسانی نیز وجود دارد. زیرا حکومتهای گوناگون از درخت بلوط نزاده و از صخره بیرون نجستهاند، بلکه حاصل اخلاق و روحیات و خصایص درونی ساکنان کشورها هستند که بههرسو متمایل شوند، همهچیز را با خود بدان سو میکشانند. اگر از خواندن کتاب های فلسفی لذت می برید، کتاب جمهور افلاطون را از دست ندهید. پس از آن به توصیف آرمانشهر مورد نظر خود می پردازد و میگوید برای آن که چنین آرمانشهری پدید آید یا برقرار بماند، باید یا پادشاهان و فرمانروایان فیلسوف گردند یا فیلسوفان پادشاه و فرمانروا و برای توصیف فیلسوف مورد نظر خود نظریه ی معرفت و تمثیل مشهور غار را مطرح می سازد. اما چالش تراسیماخوس آن بود که آیا عدالت برای فرد سودمند است؟ آیا سقراط می تواند یافته های خود را درباره ی جامعه ی عادلانه ی سه طبقه ای به شخص فردی انتقال دهد؟ این امر تا حدی بدان بستگی خواهد داشت که آیا پسوخه ی فرد را میتوان در محورهایی مشابه با جامعه به سه بخش تقسیم کرد.
پس هر کسی میتواند ظلم کند و بعد با انجام اعمالی خود را از عقوبت برهاند. آدیمانتوس میگوید که به دلیل تغذیه از چنین فرهنگی است که عامهٔ مردم آنچنان که گلاوکن میگوید؛ ظلم را بر عدل ترجیح میدهند. در پرتو کدام دانش میتوانیم چنین انسانی تربیت کنیم. و روح او را از عالم کون وفساد به عالم هستی راستین رهبری کنیم؟ قبلا گفتیم که زمامداران باید از میان سپاهیان باشند. در کودکی باید به آنان ورزش و ادبیات و بعد دانش حساب و ریاضیات را بیاموزیم.
افلاطون مردم را به سه گروه حاکمان، سربازان و تولیدکنندگان تقسیم کرده و به مفاسد حاکمان و بیکفایتیهایشان نیز توجه نموده است. افلاطون در کتاب جمهور یک برنامهی کامل زندگی را وصف کرده و به ما هشدار میدهد که مراقب باشیم مفاهیم و جامعه به ابتذال و انحطاط کشیده نشوند. مکان جزء خردمند سر است، ومکان جزء شجاعت و خشم میان گردن و حجاب حاجز جای دارد، و مکان جزء شهوت میان حجاب حاجز و ناف است.«علت اینکه افلاطون به پیروی از آلکمئون و مکتب طب سیسیلی سر و مغز را جایگاه تفکر میداند، مشاهدات کالبد شناختی نیست. جزء خردمند، شریفترین جزء روح است و از این رو باید در جایی مکان بگیرد که بتواند بر تمامی وجود آدمی اشراف داشته باشد.» و این تعیین جای در سنت هومر هم ریشه دارد. سپس هر کدام که فراموشی به خود راه نمیدهد و فریب ظاهر را نمیخورد و همواره در عقیدهٔ خود استوار میماند، انتخاب کنیم. سپس آنها را به کارهای سخت بگماریم تا به رنج و مشقت بیفتند و مجبور به نبرد و مبارزه شوند.
کار بدنی را با زور و اجبار میتوان انجام داد ولی دانشی که بهضرب چوب آموخته شود در روح دوام نمیپذیرد. کتابها در اپلیکیشن کتابراه با فرمتهای epub یا pdf و یا mp3 عرضه میشوند. فیلسوفان همواره عاشق شناختن آن هستی یگانهٔ ابدی هستند که دستخوش کون و فساد نیست. چون طالب دانایی هستند لذت روحی را بزرگترین لذتها میدانند و به لذت جسمانی بیاعتنایند. فیلسوف معتدل و خویشتندار است و از فرومایگی و دلبستن به چیزهای کوچک، به کلی بری است.
قاضی خوب چنان کسی است که در نتیجهٔ دقت و تفحص در روح دیگران توانسته باشد بیدادگری و پلیدی را بشناسد؛ نه به علت کشف آن در درون خود. کتاب نفیس، نایاب و بینظیر “جمهور” شاهکار «افلاطون»، بزرگترین فیلسوف همه ادوار، میباشد. بدین سان، شهر از روال عادى خود، که برآوردن نیازهاى اولیه انسان بود، خارج مى شود و به شهر متورّم و رفاه زده تبدیل مى شود که به دلیل گستردگى احتیاجات و ناکافى بودن منابع موجود، تجاوز و تعدّى و جنگ رخ مى دهد. تمامی حقوق این سایت محفوظ بوده و هرگونه کپی برداری از آن پیگرد قانونی دارد. برای روح شریف و آزاد، آموختن نباید با ترسی بندهوار توام باشد.
ثبت ديدگاه