اثری سرشار از حکایتها و جملات به یاد ماندنی که میتوان با خواندنش به جذابیتش پی برد. سخنانی که از ریچارد تیلر، دیوید بروکس، دنیل کانمن و پاول دولان در کتاب نقل شدهاند به پربار بودن نوشته مؤلف سوئیسی افزوده است. در این فصل از احساسهایی همچون نفرت، حسادت، ترس، شادی و عشق میخوانیم. نویسنده در این بخش علاوه بر بررسی احساسها راههایی را که از طریق آنها از این احساسها فرار میکنیم نیز بررسی کرده است. یکی از مهمترین یادداشتهای این بخش یادداشت «شادی میتواند ترسناک باشد» است.
مسئله یا به عبارت صحیحتر ترس طردشدگی از مسائل بسیار شایع و آسیبزای این روزهاست که در بسیاری از روابط خلل ایجاد کرده است و منجر به دعواها و کشمکشهای بسیاری شده است. نویسنده در این یادداشت به درستی میان طردشدگی آسیبزا در دوران کودکی و توهم طردشدگی در بزرگسالی تفکیک قائل میشود. در واقع ما تنها در دوران کودکی است که میتوانیم طرد و رها شویم چرا که تا سالها نیازمند مراقب و حامی برای حفظ بقای خود هستیم؛ اما در بزرگسالی تنها احساس ضعف میکنیم در حالی که قادریم به راحتی و به تنهایی به بقای خود ادامه دهیم. این کتاب، حاوی تکههایی از یک کل منسجم است؛ کلی که هنوز تکمیل نشده، اما در مسیر پیداشدن و بیرونآمدن از ابهام است. شاید این کتاب بتواند بخشهایی از درونِ شما را بیدار و به پیداشدن بخشهای گمشدهتان کمک کند.
ایجاد رابطهی صحیح بدون درک کردن بقیه امکانپذیر نیست؛ اما برخلاف جملههای رایج و کلیشهای مثل همدیگر را درک کنید و از این قبیل جملات، درک کردن ساده نیست و نیاز به تمرین و مدارا دارد. تمامی یادداشتهای این فصل با عبارت «تمرین کنیم که..» شروع میشود. جملاتی که فهرستوار کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، شاید به نظر در حد یک شعار باشند؛ اما عمل کردن به هرکدام از آنها به ایجاد صلح و آرامش کمک میکند. یکی از یادداشتهای درخور توجه در این بخش یادداشت «تمرین کنیم که سرزنش نکنیم.» است. این یادداشت دربارهی سرزنش دیگران نیست، بلکه دربارهی سرزنش خودمان است. خانم مقیمی این یادداشتها را در طول سه سال نوشتهاند و از نخستین انتشار آن تا به امروز بیش از صدبار تجدید چاپ شده است که موفقیتی چشمگیر برای یک نویسندهی کتاب اولی است.
کتاب تکههایی از یک کل منسجم، 9 فصل دارد و از کنار هم قرارگیری یادداشتهایی کوتاه شکل گرفته است. چرا که هر کسی که فردیت و عزت نفس خود را بشناسد به خوبی می تواند با این مشکلات مقابله کند. در واقع آنچه که نویسنده به آن تاکید دارد این است که زندگی یک فرایند انعطاف پذیر است و شما در مقابل هر چیز جدیدی را که به دست می آورید باید چیز هایی را از دست بدهید. به طور کلی کتاب تکه هایی از یک کل منسجم در قالب یادداشت هایی تالیف شده است که تنها هدف آن آگاهی بخشی از چیستی زندگی و شیوه درست زندگی کردن می باشد.
پونه مقیمی یکی از نویسندگان نسل جوان است که راهش را از سمت تحصیل در رشتهٔ روانشناسی، به رمان و ادبیات باز کرده است. او در سال ۱۳۶۱ در تهران متولد شد و پس از انتخاب رشتهٔ روانشناسی بالینی در دانشگاه، و ادامهٔ این رشته تا مقطع کارشناسی ارشد، به کار مشاوره مشغول شد. اما تجربه شخصی من از زندگی بهم یاد داد بهترین راه شاد زیستن شناخت “خود” و توانایی ها، شناخت ضعف ها و بدون ترس مواجه شدن با ترس ها و ضعف هاست و درک اصیل خوشبختی است. شناختن “ارزوها و اهداف” گاه آنچه احساس میکنیم یک نیاز و آرزوی عمیق قلبی ماست، متاسفانه چیزی جز فرآیند یک ضعف و و ترس و خلا در ما نیست.
بسیاری از آدمها میخواهند عاشق باشند چون احتمالاً فکر میکنند خوشبخت میشوند و این خوشبختی به آنها آرامش میدهد. شما وقتی به شدت در جستوجوی خوشبختی هستید، نمیتوانید آرام باشید. اما اگر آگاه باشید که رابطه ی سالم و رفتار سالم چیست میتوانید متوجه شوید وقتی رابطه ای بیمارگونه جلو میرود و در رابطه احساس میکنید بی ارزش میشوید، کم کم احساساتتان هم تغییر میکنند. صمیمیت یعنی درک و احساس یک شخص با تمام وجود و بدون هیچ گونه قضاوت و مقایسه؛ یعنی حضور در سکوت.
حضور یعنی در لحظه ای عمیقا به جهانی که رو به رویمان است وصل میشویم. دلتنگی، شخصیت مخصوصِ خودش را دارد و اگر نتوانیم آن را به درستی مهار کنیم و نتوانیم ذاتش را ببینیم و بپذیریم، میتواند در رابطه مان نوسان ایجاد کند. اتفاقات تلخ و تجربه های دردناکی وجود داشته اند و وجود خواهند داشت. این نکته مثبت دلیل اصلی استقبال از این کتاب در زمان بسیار کم شمرده می شود. بگذارید دنیا راه خودش را برود و ببیند این قسمت در نهایت چه چیزی به ما میآموزد.
او در ادامهٔ این بخش به شما نشان میدهد چطور میتوانید از چنین اشتباهاتی حذر کنید و در نتیجه روابطی درست و صمیمی داشته باشید. کافیست به بدنتان و به ضربان قلب، گرفتگی، سفتی، کشیدگی، تنیدگی، منقبض بودن، سنگینی در سر و اندامهای بدن خود توجه کنید و کوچکترین علائم درون بدنتان را حس کنید تا به درونتان برسید. ما در وبسایت معرفی کتاب کافهبوک اعتقاد داریم که باید کتاب خوب خواند و به همین خاطر در انتخاب آن به شما کمک میکنیم. زندگی پر از ناکامیهایی است که موقت هستند و در مقابل، همین زندگی پر از فرصتهایی است که هدفهای دیگری را سر راه ما قرار میدهد که آنها هم موقت هستند. دست از تلاش برای تغییر برداشتن به معنای طرد کردن و قطع کردن رابطه و بیتفاوتی نیست. روزی که تلاش برای دیگران را متوقف کنید، روز پذیرش حقیقتهایی است که نمیخواهید باورشان کنید، آن روز برمیگردید و درون خودتان را سامان میدهید.
اما در نهایت، ساز و کارش هم مثل تمام اتفاقات دیگر دنیا است؛ تا دردی نباشد، چیز ارزشمندی به دست نمیآید. شاید لازم است تا با کمک خودشناسی، الماس درونمان را تراش دهیم. در این مسیر قطعا با یادآوری برخی از خاطرات تلخ میشویم و بعضی دیگر باعث افتخارمان هستند. اما در نهایت میتوانیم حس خوب رهایی از دردهای گذشته، رنجهای قدیمی و اشکهای ریخته شده را بچشیم. خوانندگان این کتاب غالباً از تأثیرات مثبت آن بر زندگی خود صحبت میکنند.
ثبت ديدگاه