باید تلاش کنی تا ذهن گرسنه‌ات را از نگاه به گذشته بازداری تا نابود نشوی. گتسبی بزرگ یکی از شاخص‌ترین آثار ادبی امریکا است که شخصیت اصلی آن را می‌­توان نماد جاه‌طلبی و تلاش بیهوده برای بازسازی «آن­چه از دست رفته است» دانست. تو میتونی همانقدر که میخوای بزرگ بشی.اگر به خودت ایمان داشته باشی و شجاعت، اراده، فداکاری و انگیزه رقابتی را داشته باشیو اگر حاضر باشی چیزهای کوچکی را در زندگی فدا کنی و بهای چیزهای ارزشمند را بپردازی.

او تأکید می‌کند که خواندن باید از روی لذت و علاقه شخصی انجام شود و نیازی به شرم در انتخاب کتاب‌ها وجود ندارد. کتاب گودی، داستان زندگی دو برادر به‌نام‌ سوبهاش و اودایان را روایت می‌کند که در شهر کلکته و با فاصله‌ی ۱۵ ماه از یکدیگر متولد شده‌اند و با وجود شباهت ظاهری در مسیرهایی کاملاً متفاوت گام برمی‌دارند. اودایان، برادری شورشی است که در دهه‌ی ۱۹۶۰ به جنبش کارگری می‌پیوندد و همه چیزش را برای باورهایش به‌خطر می‌اندازد. در مقابل سوبهاش، پسری وظیفه‌شناس و آرام است که ترجیح می‌دهد خانه و وطنش را ترک کند و در آمریکا به تحقیقات علمی مشغول شود. اما سرنوشت این دو برادر بر پایه تصمیم‌های شخصی‌شان رقم نمی‌خورد و تصمیم‌های اودایان پیامدهایی عمیق بر زندگی سوبهاش، خانواده‌اش و حتی نسل‌های بعدی دارد. در صورتی که تمایل دارید درباره زندگی این دو برادر بیشتر بدانید، حتما کتاب ساده و جذاب گودی را مطالعه کنید.

مانند قلاب‌هایی هستند که ما را به دنیای کتاب متصل می‌کنند و ترغیب‌مان می‌کنند که بیشتر بخوانیم و در دنیای آن رمان غرق شویم. البته کلی آدم خوب بودند که در خیابان می‌خوابیدند. آن‌ها احمق نبودند، فقط به‌درد نیازهای تشکیلات زمانه نمی‌خوردند. اگر قادر بودی شب‌ها در رخت‌خواب خودت بخوابی خودش پیروزی پرارزشی بود بر قدرت‌ها. من خوش‌شانس بودم، ولی بعضی از حرکت‌هایی که کردم، خیلی هم بدون فکر نبودند.

داستان در روزی معمولی در روستای کوچکی در ایرلند روایت می‌شود. روزی که به ظاهر بی‌اهمیت به نظر می‌رسد، اما در جریان آن اتفاقات کوچکی رخ می‌دهد که اثرات عمیقی بر زندگی شخصیت‌ها می‌گذارد. گهواره گربه اثری ماندگار از کورت ونه‌گات، نویسنده برجسته آمریکایی، فاجعه هیروشیما را دست‌مایه قرار داده است و به‌واسطه آن جامعه آمریکا و سیاست‌های حکومتی‌اش را به نقد می‌کشد. در واقع گهواره گربه، طنزی سورئال است و راوی قصه از خلال بررسی زندگی آمریکایی‌های مهم در زمان بمباران هسته‌ای شهرهای هیروشیما و ناکازاکی، ماهیت فریبکارانه قدرت و خشونت‌های جهانی را بررسی می‌کند. داستان از آنجایی جذاب می‌شود که راوی متوجه می‌شود، فردی به‌نام فلیکس هونیکر (یکی از دست‌اندرکاران این بمباران)، اختراعی به‌نام یخ نه داشته است؛ ماده‌ای که حتی یک ذره از آن می‌تواند باعث شود کل کره زمین یخ بزند.

هر زمان که درد خيلي کُشنده و شديد باشد، مطالعه چاقوي درد را کُند مي‌کند. واقعه هولناک یک زندگی را می توان به کمک استعاره سنگینی توضیح داد. می گویند بار سنگینی بر دوش داریم و این بار را حمل می کنیم، خواه قدرت تحمل آن را داشته باشیم و خواه نداشته باشیم. با آن مبارزه می کنیم، خواه بازنده باشیم، خواه برنده شویم. انسان همیشه از قلب خود زمانی آگاهی می‌یابد که به درد آمده باشد.