به‌طور مشابه، افراد اغلب فرض می‌کنند که یک نمونه کوچک می‌تواند به‌درستی نماینده یک تصویر بزرگ‌تر باشد و درک خود را از جهان ساده‌سازی می‌کنند. با این حال، کانمن توصیه می‌کند که به اظهارات مبتنی بر داده‌های محدود اعتماد نکنید. سیستم یک می‌تواند به راحتی گمراه شود اما سیستم ۲ همه چیز را زیر سؤال می‌برد اما مشکل این است که سیستم دو همیشه در دسترس نیست بنابراین بیشتر وقت‌ها کار توسط سیستم ۱ انجام می‌شود.

این سیستم مربوط به آن بخش از مغز است که مسئول تصمیم‌گیری‌ها،استدلال‌ها و باورهای فردی است. سیستم دو با فعالیت‌های آگاهانه ذهن مانند خودکنترلی، انتخاب‌ها و تمرکز بر توجه سروکار دارد. مثلا وقتی در جمعیتی به دنبال فرد خاصی هستید، ذهن شما بر این کار متمرکز می‌شود و ویژگی‌های آن شخص و هرچیز مرتبط به آن را به یاد می‌آورد.

او می‌گوید وقتی می‌بینم دیگران کار و من آموس را به عنوان نشانه‌ای از غیرعقلایی بودن انتخاب انسان‌ها در نظر می‌گیرند، ناراحت می‌شوم. وقتی نتایج بدی به دست می‌آید، مشتریان اغلب نمایندگان خود را مسئول آن نتیجه می‌دانند و آن‌ها را سرزنش می‌کنند که چرا متوجه نشدند اوضاع قرار است به این شکل پیش برود. آن‌ها فراموش می‌کنند که پیش‌بینی آینده، مثل خواندن نوشته‌هایی می‌ماند که با جوهر نامرئی نوشته شده است؛ اما انتظار دارند دیگران بتوانند آن نوشته‌ها را بخوانند. کانمن بر پایهٔ مطالعات خود – که غالباً با همکاری آموس تورسکی انجام داده – توضیح می‌دهد که اقتصاد واقعی را با انسان واقعی می‌توان مدل کرد و نه انسانی که اقتصاددان‌ها می‌پسندند. تمام محصولاتی که لینک دانلود آنها در پارس جزوه در دسترس می باشد، مشمول قانون حق نشر و کپی رایت نمی باشند.

در حالی که حرف کانمن اصلاً این نیست که سیستم دو «صبر می‌کند و متوقف می‌شود.» و سیستم یک «متوقف نمی‌شود.» بلکه می‌گوید یک سیستم سریع‌تر و سیستم دیگر کندتر کار می‌کند. از «بادرنگ» نمی‌توان لزوماً معنای «فعال و جاری بودن» را استخراج کرد. هم‌چنین سازمان‌ها می‌توانند سازوکاری ایجاد کنند که کیفیت قضاوت‌ها و تصمیم‌گیری‌هایشان را بهبود دهد.

او پس از اخذ دکترای خود در دانشگاه کارنگی ملی، به عنوان استاد در دانشگاه هاروارد مشغول به تدریس و تحقیق در زمینهٔ رفتار اقتصادی شد. دنیل کانمن توی این کتاب، دو بخش از ذهن که تفکر ما رو هدایت می‌کنه، معرفی کرده؛ بخش اول تفکر سریع و احساسیه، بخش دوم هم تفکر آهسته و منطقی! این کتاب به ما کلی روش کاربردی برای مدیریت این دو بخش از ذهن یاد میده تا بتونم درصد خطاهای ذهنمون رو کاهش بدیم و توی زندگی شخصی و کاری، تصمیم‌های بهتری بگیریم. دنیل کانمن در کتاب تفکر سریع و کند به “قانون کمترین تلاش” اشاره می‌کند؛ ذهن انسان به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده که به سمت مسیر کمترین مقاومت حرکت کند و حل مشکلات پیچیده، ظرفیت فکری ما را کاهش می‌دهد. این مسئله توضیح می‌دهد که چرا وقتی خسته یا تحت فشار هستیم، نمی‌توانیم به‌طور عمیق فکر کنیم. کتاب تفکر سریع و آهسته با درگیر کردن ما در یک گفتگوی پویا درباره تفکر، نشان می‌دهد در چه مواردی می‌توانیم به شهود خود اعتماد کنیم و در چه موقعیت‌هایی می‌توانیم از مزایای تفکر آهسته کمک بگیریم.