زمان ارسالشون مثل همونی بود که توی سایت گفته بودند و پشیتبانیشون عالی بود همچنین کیفیت بسته بندی ام حرف نداشت و کتاب بدون هیچ مشکلی به دستم رسید. فیلسوف ها، معمولاً در پاسخ دادن به این گونه مثال ها دچار مشکل می شوند. آن ها به صورت غیر ارادی احساس می کنند که پابندی به اخلاق به نحوی محدودیت هایی دارد. بناءً، آن ها به طور سنتی می گویند که چنین رویکردهای قهرمانانه زاید است؛ زیرا این رویکردها فراتر و بیشتر از ندای وظیفه محسوب می شود.
فرض کنید دلیلش این است که آنها معتقدند روح انسانها پس از مرگ، در کالبد حیوانات، به ویژه گاو، حلول میکند پس ممکن است آن گاو مادر بزرگ کسی باشد. اینک، آیا میتوان گفت ارزشهای آن جامعه از ارزشهای جامعهی ما متفاوت است؟ نخیر، تفاوت در جای دیگری نهفته است. ما هم قبول داریم که نباید گوشت مادر بزرگ خویش را بخوریم؛ اما فقط باور نداریم که گاو، مادر بزرگ ماست ( یا میتواند باشد). این دلالت و مفهوم نسبیت فرهنگی نگرانکننده است، زیرا تعداد اندکی از ما عقیده دارند که قوانین جامعه ما بدون نقصاند، و همهی ما میتوانیم مواردی را برای بِهسازی قوانین جامعهی خود پیشنهاد کنیم.
در این راستا، کامو به نویسندگان توصیه میکند که از کلیشهها و عقاید قالبی پرهیز کرده و با حقیقتجویی و شجاعت به مسائل جامعه بپردازند. آلبر کامو (Albert Camus)، فیلسوف و روزنامهنگار مشهور، ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در الجزایر فرانسه در خانوادهای فقیر به دنیا آمد. مجموعه یی از نظریات دیگر نیز وجود دارد که توجه فیلسوفان را به خود جلب کرده است. این نظریات برخاسته از مسئله یی است که به نام “دو راهی زندانیان” یاد می شود. مسئله دو راهی زندانیان نخستین بار توسط جامعه شناسان میریل ام فلوود و میلوین دریشر در حوالی 1950 طرح ریزی گردید.
از اینرو، چهار دختر اول او بدون ختنه به خانهی بخت رفته بودند. اما وقتی فوزیه پا به سن 16 سالگی گذاشت، پدرش ناگهان وفات کرد و فوزیه تحت ولایت و سرپرستیِ پدربزرگش درآمد. پدربزرگ فوزیه قرار ازدواج او را با کسی گذاشت و تصمیم گرفت که قبل از ازدواج او را ختنه کند. فوزیه که از این سرنوشت به شدت وحشتزده شده بود، به کمک مادر و خواهرانش از کشور فرار کرد و بعد از مواصلت به آمریکا، دو سال را در زندان سپری نمود تا مقامات در بارهی قضیهی او تصمیم اتخاذ کنند. نهایتاً پناهندگی به او تفویض گردید، اما درست بعد از اینکه به محور مناقشه در مورد چگونگی برخورد با آیینهای فرهنگی سایر ملتها بدل شد.
آلبر کامو (Albert Camus)، فیلسوف و روزنامهنگار مشهور، ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در الجزایر فرانسه در خانوادهای فقیر به دنیا آمد. او با داستانهای زیبایی که آفرید، در سال ۱۹۵۷ موفق شد تا جایزهٔ نوبل ادبیات را از آن خود کند. بهدلیل «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد» او پس از «رودیارد کیپلینگ» جوانترین برندهٔ جایزهٔ نوبل است. اساس کار این اتحادیه «محکومکردن هر دو ایدئولوژی شکلگرفته در آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی» بود. نظریه قرارداد اجتماعی در این باره چی می گوید؟ تصور کنید که قانون چنین باشد که “اگر شما بتوانید با قربان ساختن خود، کسان دیگری را از مرگ نجات بدهید، پس این قربانی را بپذیرید”.
اما در عین حال گمان میکنم که تا حدی سستعنصری یا نارفاقتی باشد اگر چیزی را که بهنظرم میرسد رک و راست نگویم. با توجه به اینکه من همواره حاضرم که اگر حق با من نباشد، بپذیرم. همه ما برای ادامه زنده گی به چیزهای ابتدایی یی مثل غذا، لباس و خانه نیاز داریم. با آنکه، نیازهای بعضی از ما شاید متفاوت باشد (مثلاً کسانی که مصاب به بیماری قند اند، به انسولین نیاز دارند)، اما در بسیاری از موارد نیاز ها مشابه اند.
اما بر پایهی چه معیاری میتوان مدعی شد که کارشیوهی جدید بهتر است؟ اگر شیوههای قبلی با معیارهای همان زمان خود همخوانی داشته است، از منظر نسبیت فرهنگی قضاوت دربارهی آنها طبق معیارهای زمانی دیگر اشتباه است. جامعهی سدهی هژدهم، با جامعهیی که ما امروز در آن زندگی میکنیم، متفاوت بوده است. اگر مدعی شویم که ما به پیشرفت نایل آمدهایم، در حقیقت داوری کردهایم که جامعهی امروزین بهتر است، و این نوعی داوریِ میانفرهنگی (Transcultural) است که نسبیت فرهنگی آن را بر نمیتابد.
با همکاری یکدیگر شما به برآیندی دست می یابد که به مراتب بهتر از آن است که مستقلانه عمل کنید. همکاری، برای هیج کدام از شما برآیند دلخواه که همانا آزادی فوری شماست را فراهم نمی کند، اما برآیند بهتری را نسبت به عدم همکاری تان با یکدیگر به دست می دهد. اگر سمیت اعتراف نکند، اما شما اعتراف کنید و علیه او شهادت بدهید، آن ها شما را رها می کنند. آن ها می توانند شما را فقط یک سال در زندان نگهدارند و سپس مجبورند رهایتان کنند. آشکار است که برای گریز از حالت طبیعی باید راهی را برای همکاری دریابیم.
هر جامعهیی که مواظب کودکان و خردسالان خود نباشد، کودکانش نابود میشوند و کهنسالانش بیجانشین میمانند و در نتیجه این جامعه به مرور زمان متلاشی میشود. داستانها حاکی از آن بودند که فرهنگ اسکیموها، از فرهنگ ما تفاوت فاحشی دارد. مردان آنها معمولاً بیشتر از یک همسر دارند و همسر خود را به نشانهی مهماننوازی به مهمان خود پیشکش میکنند. مزید بر آن، مردان قدرتمند میتوانستند به زنان سایر مردان نیز دسترسی منظم جنسی داشته باشند. اما، زنان نیز آزاد بودند که با برهمزدن روابط با شوهر و تأمین ارتباط با سایر مردان، تا جایی که شوهران سابقشان شر به پا نکنند، پیوندها را بشکنند.
پس دلیلی که ما فرزند رییس خود را نمی دزدیم، به خاطر آن است که نمی خواهیم به زندان برویم. دوم؛ با پذیرش قوانین ما نیت یا غرضی از پیروی از قوانین را شکل می دهیم که اساس آن را پذیرش تشکیل می دهد. بعضی از اندیشه پردازان قرارداد اجتماعی بر این باورند که منطقی آن است که حتی در زمانی که فکر می کنیم در صورت عدم مراعات قوانین از تبعات آن مصوون هستیم، پیروی از قوانین منطقی است. بالاخره بخشی از معامله این بوده است که ما قانون را نمی شکنیم. به طور مثال، با وجود آنکه مطمین هستیم دستگیر نخواهیم شد، ما به گروگان کسی اقدام نمی کنیم. پس اگر کسی از پیروی از قانون عدول می کند، در حقیقت، ما را از تعهدات ما در برابر خود آزاد می سازد.
ثبت ديدگاه