و این مهم ترین درسی است که از داستان های عاشقانه شاهنامه می گیریم. رودابه از نسل ضحاک است و ایرانیان به هیچ وجه حاضر نمی شوند که با چنین خانواده ای وصلت کنند. آیا انسان میان خیر و شر حق انتخاب دارد؟ این سوالی است که هنگام خواندن قلب تاریکی باید مدام از خودمان بپرسیم. رمان ماجرای ملوانی به نام مارلو است که از کودکی عاشق رودی در یک منطقه بی نام و نشان در آفریقاست. حالا این فرصت را پیدا کرده به این منطقه برود اما آن منطقه را سکوتی رعبآور فرا گرفته است.
همچنین این کتاب پر است از حکایتها و ضربالمثلهای آفریقایی. همه اینها در کنار هم باعث میشوند این کتاب گزینه خوبی برای آشنایی بیشتر با کشورهای آفریقایی باشد. دختری فقیر و تنها که تحت آموزشهای سختگیرانه در مدرسهای شبانه روزی بزرگ شده، حالا در خانهی مردی متمول، معلم سرخانه میشود. او که عاشق مرد است، متوجه میشود که او، پیش از این همسری داشته که حالا دیوانه شده و در طبقی بالای عمارت، زندگی میکند. درصورتی که داشتن حیوان خانگی در خرده فرهنگ والدین نامطلوب باشد، خواندن این کتاب میتواند برای کودکانشان ملاحظاتی داشته باشد. علاوهبراین موضوع، بیرون رفتن یک کودک بهتنهایی با گربه شاید کمی حساسیت برانگیز باشد.
کارن بلیکسن در دههی ۱۹۱۰ به همراه شوهرش برای کشت و زراعت به کنیا سفر کردند و پس از مدتی به مدیریت یک مزرعه کوچک در نزدیکی شهر نایروبی پرداختند. داستان کتاب به تجربیات و خاطرات او در آفریقا، شامل تعامل با جامعهی بومی، مواجهه با حیوانات و محیط طبیعی سخت و همچنین رابطه با محیط طبیعی زیبای آفریقا میپردازد. کتاب «برون از آفریقا» یکی از معروفترین کتابهای سفر و خاطرات است و بهعنوان یک کلاسیک ادبی در نظر گرفته میشود. کتاب رامونا یکی از بهترین رمان های دخترانه نشر افق می باشد .
علی کوچولو در همه ی کارها به مادربزرگش کمک میکرد و هم کارهای خودش و هم کارهای سارا رو انجام میداد. تا اینکه واقعا خسته شد و تصمیم گرفت حقیقت رو به مادربزرگش بگه. یک نگاه به مداد سبز کوچولو انداخت و دوباره خودش را به خواب زد.
داستان درباره خانواده بنت است که پنج دختر دارند و خانم بنت دوست دارد دخترانش زودتر ازدواج کنند. با آمدن آقای بینگلیِ جوان که ثروتمند است و به تازگی همسایه آنها شده، خانم بنت در مورد ازدواج دخترانش امیدوارتر میشود. در یک مهمانی عمومی، خانواده بنت با آقای بینگلی و دوستش دارسی مواجه میشوند. پس از آن دختر بزرگ خانواده بنت از آقای بینگلی خوشش میآید. اما الیزابت، دختر دوم خانواده، از دارسی، که بسیار مغرور و از خود راضی است، نفرت پیدا میکند.
آن قدری که میتوان آن را به نوعی یک خودزندگی نامه دانست. در این کتاب، تقریبا فقط نام اشخاص و مکانها تغییر کرده است. مزرعه سرد آرامشبخش رمانی طنز است که از خواندنش لذتی غیرقابل تصور نصیبمان میشود. شخصیت اصلی این داستان زنی به نام فلورا است که بیش از ظاهرسازی و فریب به بهداشت اولیه علاقه دارد.
تندرو هم که جون نداشت، دستش رو گذاشت روی شکمش و از گشنگی همونجا نشست و به یه تیکه پنیر بزرگ فکر کرد. وقتی که تندرو میخواست آماده بشه، مامانش اومد و یه تکه پنیر داد دستش. تندرو دندونهاش رو به همدیگه فشار داد و لبهاشم محکم بست.
ولی صبر داشته باشید چرا که با داستانی شگفت انگیز رو بهرو هستید و با پیشروی داستان کم کم متوجه روند آن خواهید شد. خون خاکستریها دارای قدرت ویژه و خارقالعاده ای هستند، که خود را اشرافی و برتر از خون قرمزها میدانند و بر آنها حکومت میکنند. کل برای نجات جهان خود ودیگر دنیاها باید تن به خطر دهد و این سنگ را از بین ببرد.
سه دوست بزرگتر فرصت را غنیمت میشمارند تا با روشی که خودشان فکر میکنند درست است پرندههای بیشتری شکار کنند. این کار پرندهها را خشمگین میکند و همگی مجبور به فرار میشوند. کتاب دختری که به اعماق دریا افتاد رمانی تخیلی و پرهیجان از اکسی اوه است که از اساطیر کرهای الهام گرفته شده است. داستان دختری جوان با اسم هوانی است که در جزیرهای در کره جنوبی زندگی می کند.
ثبت ديدگاه